دهه آخر شوال 179 هجری قمری بود که هارون الرشید، خلیفه عباسی راهی سفر حج شد. او در این سفر با تزویر نقشه خود را عملی کرد تا عصبانیتی را که از وجود نازنین امام کاظم علیه السلام داشت، بخواباند.

به گزارش خبرنگار جماران، بیست و پنجمین روز از ماه رجب سال 183 بود که کینه هارون از وجود نازنین امام کاظم علیه السلام کار خودش را کرد و آن حضرت را به شهادت رساند هر چند که قصد داشت که با حیله گری شهادت آن حضرت را مرگ طبیعی جلوه دهد اما ناکام ماند. مطلب زیر به بهانه سالروز شهادت هفتمین امام شیعیان از کتاب نگاهی بر زندگی امام کاظم علیه السلام گلچین شده است:

 

هارون در مورد امام کاظم علیه السلام به قدری عصبانی بود که مثل مار گزیده به خود می پیچید، از این رو چون صیادی بی رحم در کمین آن حضرت بود تا در فرصتی مناسب آن حضرت را از میان بردارد.

علت عصبانیت هارون این بود که به خوبی فهمیده بود که امام اگر آزاد باشد در اندیشه تشکیل حکومت اسلامی است زیرا شواهد عینی نشان می داد که آن حضرت در هر فرصتی حکومت طاغوت را نفی و محکوم می کند و در مورد مساله فدک تمام سرزمین هایی را که در تحت قلمرو حکومت اسلامی است به عنوان حد و مرز فدک تعیین می فرماید و از سوی دیگر از چهار گوشه کشور اسلامی وجوهاتی را که شیعیان برایش می فرستند می پذیرد.

حجم وجوهاتی که امام می گرفت به قدری وسیع بود که وقتی آن حضرت به شهادت رسید، هفتاد هزار دینار از آن وجوهات در نزد زیاد بن مروان قندی و سی هزار دینار در نزد علی بن حمزه و سی هزار دینار و پنج کنیز در تحویل عثمان بن عیسی رواسی (سه نفر از نمایندگان امام کاظم علیه السلام) بود.

سرپرستی امام کاظم علیه السلام در مدینه از پانصد نفر  و تامین معاش آنها از طرف آن حضرت و صدقات و وقفهای او و... بیانگر استقلال آن حضرت و بی اعتنایی به دستگاه طاغوتی هارون بود، و همه این امور شاهد آن بود که امام کاظم علیه السلام مدعی تشکیل حکومت اسلامی تحت رهبری امام معصوم و برحق است.

هارون از هر راهی وارد شد نتوانست امام کاظم علیه السلام را تسلیم یا ساکت کند سرانجام حوصله اش به سر آمد و تصمیم گرفت آن حضرت را به قتل رساند.

قتل امام کاظم علیه السلام که یک مرجع بزرگ و یک شخصیت عظیم جامعه اسلامی بود ساده نبود از این رو هارون تصمیم گرفت آن حضرت را زندانی کند و در تحت شکنجه های شدید بکشد و با ترفندها و نقشه های مرموز وانمود کند که او به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.

هارون برای کشتن امام کاظم علیه السلام دنبال بهانه می گشت یکی از افرادی که بهانه به دست هارون داد و او را در تصمیم خود جدی و شتابزده کرد، سعایت و سخن چینی محمد بن اسماعیل بن امام صادق (ع) (برادرزاده امام کاظم علیه السلام) بود و در بعضی از روایات این سعایت و سخن چینی به برادر او علی بن اسماعیل نسبت داده شده ولی بعید نیست که هر دو آنها با سخن چینی خود هارون را برای کشتن امام کاظم علیه السلام تحریک کرده باشند.

در دهه آخر شوال سال 179 هارون برای حج به مکه سفر کرد و پس از انجام مراسم حج وارد مدینه شد، کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد با تزویر و عوام فریبی عجیبی گفت: ای رسول خدا از تصمیمی که در مورد دستگیری موسی بن جعفر و زندانی نمودن او دارم از پیشگاهت معذرت می طلبم زیرا او با برنامه خود می خواهد در میان امت تو اختلاف اندازی کند و خون مسلمانان را بریزد.

سپس هارون فرمان داد امام کاظم علیه السلام را در مسجد النبی که مشغول نماز بود دستگیر کرده و از همان جا حضرت را بردند حتی نگذاشتند نمازشان را تمام کنند. هارون دستور داد دو محمل تشکیل دادند و بر هر کدام ماموران بسیار گماشت. امام را در یکی از آنها قرار داد و وانمود کرد که یکی از آنها به بصره و دیگری از راه کوفه (به بغداد) حرکت می کند تا مردم ندانند که امام کاظم علیه السلام در میان کدام یک از این دو کاروان است.

منظور هارون از تشکیل این دو محمل این بود که امر بر مردم مشتبه شود  و آنها ندانند که امام کاظم علیه السلام در میان کدام محمل بود آیا به سوی بصره رفت یا به سوی کوفه.

از این پس امام علیه السلام را از زندانی به زندان دیگر منتقل می کردند و آن بزرگوار مدتی طولانی بین هفت تا ده سال در زندان های مختلف هارون بودند و کمترین مدتی که گفته شده این است که آن حضرت چهار سال در زندان بودند. 

با اینکه امام کاظم علیه السلام در زندان در سخت ترین وضع به سر می بردند هارون نتوانست وجود امام را تحمل کند سرانجام مقداری خرما طلبید و با سوزن و نخ زهرآلود آن مقدار خرما را زهرآگین کرد سپس آن خرماها را به خادم خود داد و به او گفت: این خرماها را به زندان نزد موسی بن جعفر علیهما السلام ببر و بگو امیر مومنان (هارون) از این خرما خورده و مقداری را برای شما فرستاده و شما را به حقش سوگند می دهد که از این خرما بخورید که از دستچین خود من است و آن را برای شما برگزیده ام.

خادم به زندان رفت و پیام هارون را به امام رساند امام علیه السلام مقداری از آن خرما خورد  طولی نکشید که به شهادت رسیدند.

هارون برای حفظ ظاهر جمعی از بزرگان طالبین عباسیین و قضات و سایر افراد را که تعدادشان 70 نفر بود طلبید و پیکر مطهر امام کاظم علیه السلام را به آنها نشان داد و به آنها گفت ببینید که او به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.

 

بخش هایی از کتاب نگاهی بر زندگی امام کاظم علیه السلام؛ ص 93-111؛ محمد محمدی اشتهاردی

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.