تشکیل دولت موقت در روزهایی که بختیار اصرار داشت در منصب خود باقی بماند از جمله نقاط استراتژیک انقلاب اسلامی به شمار می آید. اینکه چگونه رئیس دولت انتخاب شد روایتی دارد که از خاطرات موسوی تبریزی می خوانیم.

به گزارش خبرنگار جماران، پانزدهم بهمن ماه سال ۵۷، امام خمینی(س) در حکمی خطاب به مرحوم مهندس مهدی بازرگان، او را مامور تشکیل کابینه دولت موقت کرد. آیت الله سید حسین موسوی تبریزی که خود از مبارزان و پیشگامان نهضت امام است در خاطرات خود به این موضوع چنین اشاره کرده است:

‌‌

بنده برطبق دلایلی که عرض می کنم معتقدم که انتخاب مهندس بازرگان به عنوان‌‎ ‎‌نخست وزیر در آن مقطع بهترین انتخاب و گزینش بود؛ اگرچه حضرت امام بعداً فرمود‌‎ ‎‌که انتخاب ایشان اشتباه بوده است. حالا من ابتدا راه هایی که در پیش روی رهبری‌‎ ‎‌انقلاب برای انتخاب نخست وزیر وجود داشت بیان می کنم تا احسن بودن این انتخاب‌‎ ‎‌روشن شود. یکی از راه ها این بود که نخست وزیر از میان خود روحانیت برگزیده شود؛‌‎ ‎‌اما با توجه به اینکه روحانیت از پشتیبانی عظیم مردمی برخوردار بود و توقعات مردم از‌‎ ‎‌حکومت در آن موقع بسیار ایده آلی و غیرقابل حصول بود و از طرفی در آن مقطع‌‎ ‎‌در میان روحانیون کسی که بتواند این نوع منصب رسمی را بپذیرد وجود نداشت و همان‌‎ ‎‌طوری که از قول حضرت امام نقل کردم روحانیون بر اثر تبلیغات طولانی و وسیع رژیم‌‎ ‎‎‌باور کرده بودند که توان اداره جامعه را ندارند و آن عده ای هم که از توان مدیریتی بالایی‌‎ ‎‌برخوردار بودند تجربه کافی در این زمینه نداشتند‌‎ ضمن اینکه مبنای حضرت امام از‌‎ ‎‌اول این نبود که خودش و سایر روحانیون در امور جاری کشور دخالت بکنند و ایشان‌‎ ‎‌بارها در مصاحبه ها و سخنرانیهایش اعلام کرده بود که وقتی انقلاب به پیروزی رسید ما‌‎ ‎‌زمام امور را به دست خود مردم می سپاریم و خودمان به حوزه علمیه قم می رویم و به‌‎ ‎‌کار خودمان مشغول می شویم، علاوه بر همه اینها اینکه با قبول مسئولیت از سوی افراد‌‎ ‎‌شخصی و غیرروحانی جلوی خیلی از شایعات احتمالی گرفته شد و دشمن نتوانست القا‌‎ ‎‌کند که روحانیت برای اینکه همه امور را قبضه کند تلاش می کرد؛ اما وقتی عدم کارآیی‌‎ ‎‌دیگران برای مردم ثابت شد روحانیت به موقع وارد میدان شد و بسیار بهتر از آنها به‌‎ ‎‌اداره جامعه پرداخت.‌

 

 

‌‌

 دومین گزینه این بود که نخست وزیر از میان مجاهدین خلق انتخاب شود ولی این‌‎ ‎‌گروه به ظاهر مسلمان که در انقلاب هم تا حدودی نقش ایفا کرده بودند، توقع زیادی از‌‎ ‎‌انقلاب داشتند. واقع مطلب این است که اینها مورد اعتماد حضرت امام و سایر علما و‌‎ ‎‌حتی طیف ملی گراها نبودند؛ چون این سازمان با دیدگاه هایی که داشت و با سابقه تزلزل‌‎ ‎‌در مبانی فکری و اعتقادی و نحوه عملکردش که مغایر با عملکرد سایر انقلابیون بود‌‎ ‎‌می توانست تمام آرمان های انقلاب را برباد بدهد. گروه مدعی دیگری که در صحنه‌‎ ‎‌حضور داشتند چپی ها و کمونیست ها بودند که به مراتب از مجاهدین خلق بدتر بودند و‌‎ ‎‌اصلاً امکان نداشت که زمام امور یک ملت اسلامی به مشتی کمونیست و ملحد واگذار‌‎ ‎‌شود. جمعیت هیأت های مؤتلفه اسلامی هم اگرچه گروهی انقلابی و دارای تشکیلات‌‎ ‎‌نسبتاً خوبی بود ولی در میان اعضای این جمعیت که عمدتاً بازاری بودند فردی که دارای‌‎ ‎صلاحیت و تجربه و دانش کافی برای قبول این مسئولیت باشد وجود نداشت و بنابراین‌‎ ‎‌تنها کسی که باقی می ماند و دارای ویژگی ها و مشخصات لازم برای تصدی این امر در آن‌‎ ‎‌مقطع بود همان مرحوم جناب آقای بازرگان بود؛ چون ایشان و دوستانشان علاوه بر‌‎ ‎‌مذهبی و مبارز بودن از سواد و دانش روز هم برخوردار بودند و ضمن اینکه در میان‌‎ ‎‌مردم و اکثر علما و روحانیون دارای مقبولیت نسبی بودند و گاهاً سوابق مدیریتی و‌‎ ‎‌اجرایی در کشور داشتند. من معتقدم که در میان اعضای نهضت آزادی نیز مهندس‌‎ ‎‌بازرگان باسوادتر و مذهبی تر و خوش سابقه تر از همه بود.‌

 

‌‌     مهمتر از همه اینکه شخصیت برجسته ای مثل شهید مطهری که نظراتش برای امام‌‎ ‎‌خیلی مهم بود به ایشان علاقه داشت و طبق شنیده ها خود ایشان اولین بار پیشنهاد‌‎ ‎‌نخست وزیری مهندس بازرگان را مطرح کرد. همچنین مرحوم آقای طالقانی‌‎ که در آن‌‎ ‎‎‌مقطع دومین شخصیت انقلاب محسوب می شد و محبوبیت زیادی در بین مردم و‌‎ ‎‌روشنفکران داشت به مهندس بازرگان علاقه زیادی داشت و معتقد بود که ایشان‌‎ ‎‌می تواند ریاست دولت را به عهده بگیرد. در میان مراجع نیز مرحوم آقای شریعتمداری‌‎ ‎‌به عنوان یک رجل سیاسی، مهندس بازرگان را یک شخصیت ایده آل می دید. این از نظر‌‎ ‎‌موقعیت گروه ها و شرایط داخلی کشور؛ اما از نظر خارجی نیز این انتخاب خیلی خوب و‌‎ ‎‌درست بود چون مهندس بازرگان در محافل بین المللی و همچنین در کشورهای غربی‌‎ ‎‌یک شخصیت شناخته شده بود و آنها وی را فردی معتدل و اهل مذاکره و پایبند به قوانین‌‎ ‎‌و مقررات بین المللی و گفتگو می دیدند و براساس شناختی که از دیدگاه های نهضت‌‎ ‎‌آزادی داشتند‌‎ می دانستند که وی با روش های خشن قهرآمیز میانه ای ندارد. همین نکته‌‎ ‎‌باعث شد که دول غربی بویژه امریکا به طمع نزدیک شدن به ایران و مذاکره و گفتگو اولاً‌‎ ‎‌خیلی سریع نظام جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسند؛ ضمن اینکه آن نگرانی‌‎ ‎‌عمیقی که از نزدیکی ایران به شوروی داشتند با روی کار آمدن مهندس بازرگان تا حدود‌‎ ‎‌زیادی برطرف شد و فهمیدند که هنوز می توانند به تداوم ارتباط رسمی با ایران البته نه‌‎ ‎‌مثل زمان شاه امیدوار باشند و ثانیاً با این تصور که هیأت حاکمه جدید ایران می تواند آنها‌‎ ‎‌را در رسیدن به منافعشان کمک کند، از اقدامات قهرآمیز علیه ایران پرهیز کنند و این‌‎ ‎‌نکته را فراموش نکنیم که اولاً در حکم حضرت امام (س) به آقای بازرگان وظایف ایشان‌‎ ‎‌احصا و معین شده بود و ثانیاً با ایشان شرط شده بود که خارج از محدودیت های گروهی‌‎ ‎‌خود از همه افراد ذی صلاحیت در کابینه خود استفاده کند.‌‎

 

‌‌ 

 بنابراین با توجه به مجموعه شرایطی که گذشت انتخاب ایشان بهترین گزینش بود و‌‎ ‎‌مردم هم از آن استقبال کردند و موقعی که حضرت امام اعلام کرد که از دولت موقت‌‎ ‎‌حمایت کنید مشتاقانه به خیابان ها آمدند و از دولت موقت در برابر بختیار حمایت کردند‌‎ ‎‌و دولت موقت قبل از تحقق کامل پیروزی انقلاب کارش را آغاز کرد که باعث قوّت قلب‌‎ ‎‌و تقویت روحیه انقلابیون گردید و علی رغم اصرار ابلهانه بختیار برای باقی ماندن بر‌‎ اریکه قدرت، بسیاری از کارکنان وزارتخانه ها و ادارات و حتی عده ای از معاونین وزرا‌‎ ‎‌ضمن اعلام همکاری با دولت موقت از پذیرش وزرای دولت بختیار و همکاری با آنها‌‎ ‎‌خودداری کردند که در متزلزل ساختن دولت بختیار و در نهایت فروپاشی حکومت‌‎ ‎‌پهلوی نقش زیادی داشت و در مجموع اگرچه عملکرد دولت موقت با ضعف هایی هم‌‎ ‎‌همراه بود ولی با توجه به وظیفه این دولت که انتقال قدرت از رژیم شاهنشاهی به نظام‌‎ ‎‌جمهوری اسلامی بود و همچنین برگزاری انتخابات مهمی چون رفراندوم جمهوری‌‎ ‎‌اسلامی و خبرگان قانون اساسی و مجلس شورا و ریاست جمهوری که در دوران کاری‌‎ ‎‌دولت موقت صورت گرفت می توان کارنامه دولت موقت را مثبت ارزیابی کرد.‌

 

 حضرت امام نیز اگرچه اصولاً با بعضی از دیدگاه های مهندس بازرگان و نهضت‌‎ ‎‌آزادی موافق نبود و نسبت به عملکرد دولت موقت هم انتقادهای شدید و زیادی داشت‌‎ ‎‌منتها در ابتدا مهندس بازرگان را ضمن مشاوره با سایر انقلابیون و سبک و سنگین کردن‌‎ ‎‌افراد پیشنهادی دیگر و برحسب امتیازات بیشتر و بنا به پیشنهاد و اصرار شخصیت های‌‎ ‎‌مورداعتماد خود، انتخاب و به مردم معرفی کرد.‌

‌‎ ‎

برشی از کتاب خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)؛ ص ۵۰۳-۵۰۷

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.