برخورد قطر و عربستان فقط به جنگ اقتصادی و رسانه ای میان دو کشور محدود نشد بلکه تبدیل به نقطه ای برای اردوکشی منطقه ای و جهانی نیز شده است و این اردوکشی از همه خطوط قرمز عبور کرده و دشمنان را تبدیل به دوست کرده و واقعیت سیاسی جدیدی را تحمیل کرده است.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در مقاله ای در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: شعله ورتر شدن بحران خلیج فارس و کاهش احتمال ها برای رسیدن به توافقنامه سیاسی که حالت تنش میان قطر و دشمنانش چهارگانه اش یعنی عربستان، امارات، مصر و بحرین را پایان دهد و ورود مستقیم ترکیه به این بحران و اعزام نیروهایش به دوحه همه عواملی هستند که به شکل مثبت بر بحران سوریه بازتاب پیدا می کند و حالت آرامش کنونی را تقویت می کند به ویژه اگر خسارت ها و شکست های بزرگی که داعش در شهر «موصل» و در درجه ای کمتر در حومه شهر «الرقه» پایتخت رسمی اش متحمل شده است را نیز در نظر بگیریم.

چه بسا این نخستین بار تقریبا از هفت سال پیش تا کنون  است که بحران سوریه از مکان دائمی خود در صدر صفحه های اول روزنامه ها و بخش های خبری اصلی در شبکه های تلویزیونی به صفحه های داخلی عقب می نشیند و جای خود را به تحولات بحران دیگر یعنی بحران خلیج فارس و قطر که به سرعت در حال گسترش اش، می دهد.

تفسیر این عقب نشینی نیاز به تلاش و پژوهش زیاد ندارد زیرا طرف های اصلی که در این بحران سوریه دست دارند توجه خود را به سمت بحران خلیج فارس بردند. دو شمن سر سخت یعنی قطر و عربستان سعودی در بیشتر مسائل عربی با هم دچار اختلاف شدند ولی در یک هدف و آن تسریع در براندازی «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و حکومتش و گشودن درهای خزانه ها و صندوق های حاکمیتی خود که از میلیاردها دلار سر ریز کرده است برای حمایت مالی از گروه های مسلح سوری و استفاده از امپراتوری های رسانه ای شان برای تحریک و بسیج کردن در این جهت به توافق رسیدند.

برخورد قطر و عربستان فقط به جنگ اقتصادی و رسانه ای میان دو کشور محدود نشد بلکه تبدیل به نقطه ای برای اردوکشی منطقه ای و جهانی نیز شده است و این اردوکشی از همه خطوط قرمز عبور کرده و دشمنان را تبدیل به دوست کرده و واقعیت سیاسی جدیدی را تحمیل کرده است.

بیشتر شرح می دهیم و می گوییم که ترکیه و ایران که جنگ خونینی چه به شکل مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم در اراضی سوریه با هم داشتند اکنون در یک اردوگاه قرار گرفته اند یعنی اردوگاه قطری در رویارویی با ائتلاف عربستانی، اماراتی ،مصری و بحرینی. اگر ایران به گشودن حریم هوایی و بنادر خود به روی هواپیماها و کشتی های قطری اکتفا کرده است ترکیه پا را فراتر از آن گذاشت زمانی که نیروها و تانگ های خود را نه فقط برای حمایت از همپیمان قطری در برابر هر گونه دخالت نظامی توسط همسایگان دشمن بلکه برای مقابله با  هر گونه آشوب های داخلی فرستاد که این دشمنان قصد دارند آتش آن را شعله ور کنند تا ثبات نظام قطر را به مانند حوادث سال 1996 به هم بزنند.

همکاران رسانه ای ما که یک هفته پیش به دمشق سفر کرده بودند گفتند که دولتمردان سوری در اوج آسودگی خیال به دلیل انفجار بحران میان دو کشوری هستند که پشت«توطئه» ای قرار دارند که سوریه و حکومت آن را هدف قرار داد. این روزنامه نگاران افزودند که ماه مبارک رمضان امسال یکی از باثبات ترین و طبیعی ترین ماه ها در سوریه از سال ها پیش تا کنون بوده است و تأکید کردند که مردان حلقه یک و دو ی نظام بر این باورند که بحران در کشورشان رو به پایان است اگر نگوییم پایان یافته است آن هم با توجه به این نتیجه قاطع که تحولات در بیشتر موارد به نفع آنها در جریان است و گروه های سیاسی و نظامی معارض، این روزها در بدترین شرایط خود به سر می برند و از بی توجهی و اختلاف بیشتر به دلیل شدت گرفتن بحران میان حامیان شان در خلیج فارس رنج می برند.

«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه و «ولادیمیر پوتین» همتای روسی اش در تماسی تلفنی که اردوغان برقرار کرده است بر اهمیت همکاری برای حل بحران سوریه تأکید کردند و این بازتاب دهنده تغییرات اصلی در معادله سوریه است که در ابتدای مقاله به آن پرداختیم.

براندازی نظام حاکم بر سوریه دیگر اولویت اصلی اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیست و گزافه گویی نکرده ایم اگر بگوییم که این هدف به پایین ترین رتبه در اولویت بندی هایش رسید و اولویت های دیگری جای آن را گرفته است مانند جلوگیری از ایجاد کشور یا کشورهای کردی در سوریه، عراق و خود ترکیه است و مقابله با خطر جدی که می خواهد نظام قطر، همپیمان ترکیه، را تغییر دهد.

ائتلاف ها در منطقه خاورمیانه از همه ائتلاف ها در جهان متزلزل تر و شاهد تغییرات و دگرگونی های بیشتر است و از نقض به نقض می رود آن هم در یک چشم به هم زدنی. مگر بشار اسد رئیس جمهور سوریه نزدیک ترین فرد به اردوغان و مورد علاقه وی نبود، مگر سرهنگ«معمر قذافی» رهبر سابق لیبی از بارزترین دوستان «حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر سابق قطر نبود؟ مگر جنبش «اخوان المسلمین»از نزدیک ترین جنبش ها و قابل اعتماد ترین جنبش ها به خاندان حاکم در عربستان سعودی نبود؟

اردوغان پس از آن که درک کرد راه حل نظامی در سوریه غیر ممکن است  و پس از آن درک کرد که ترکیه با تهدید وجودی یعنی حمایت روزافزون آمریکا از کردها  رو به روست، راه حل مسالمت آمیز را برای این بحران می خواهد. اردوغان درک کرد که نمی تواند با این تهدید بدون داشتن روابط ائتلافی خوب با سوریه، عراق و ایران آن هم پس از آن که هم پیمانان آمریکایی و سعودی را از دست داد، مقابله کند.

پوتین دروازه ای است که اردوغان از طریق آن وارد می شود تا  با ائتلاف ایران، عراق و سوریه به توافق برسد و چه بسا قطر نیز به زودی به این ائتلاف ملحق شود. عراق پس از آزادی شهر موصل و راحت شدن از بخش بزرگ از خطر گروه تروریستی داعش بر چگونگی بازیابی نقش منطقه ای یا بیشتر آن و فعال کردن آن در محور منطقه ای ایرانی متمرکز می شود.

منافع اردوغان و اسد به هم رسیده است آن هم بدون هماهنگی در بستر بحران قطر.این بحران می تواند آنها را پس از دوری و درگیری شان به مدت تقریبا هفت سال نزدیک کند و چیز عجیبی هم نیست، مگر نگفتیم که ائتلاف ها در خاورمیانه و دشمنی ها بیشترین تغییر و دگرگونی را در همه جهان شاهد است؟

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.