اردوغان در واقع نیازی به توسعه اختیارات قانونی خود ندارد.حزب وی از سال 2002 بر کشور سیطره دارد و پارلمان را نیز در اختیار دارد و هر قانونی که می خواهد را تصویب می کند. اردوغان همچنین نخست وزیر و وزرای دولت را تعیین می کند. و این خود اردوغان است که خطوط سیاست خارجی را ترسیم می کند و ارتش را به سوریه می فرستد و توافقنامه های آتش بس با پ.ک.ک(حزب کارگران کردستان ترکیه)امضا می کند سپس لغوشان می کند و فرماندهان ارتش و قاضی های دادگاه قانون اساسی را تعیین می کند، پس این مرد دیگر چه چیزی بیش از این می خواهد؟

 

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم  به همه پرسی امروز در ترکیه پرداخت و نوشت: میلیون ها شهروند ترک امروز برای شرکت در همه پرسی که «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه برای تغییر نظام حاکم بر ترکیه از پارلمانی به ریاست جمهوری که به وی اختیارات اجرایی و قانونگذاری مطلقه می دهد و دستش را برای ترسیم سیاست های داخلی و خارجی و اعلان جنگ ها، بدون منازع، باز می کند، دعوت به برگزاری آن کرد، به پای صندوق های رأی می روند.

اردوغان می خواهد میراث عثمانی را احیا کند و میراث «کمال آتاتورک» موسس ترکیه سکولار جدید را از بین ببرد و از کودتای نافرجام که تابستان گذشته می خواست سرنگونش کند به عنوان یک فرصت برای تحمیل بلندپروازی های سلطانی خود و پاک سازی دشمنانش داخل و خارج ترکیه بهره ببرد و چه بسا کشور را تبدیل به کشوری فدرال بر اساس نظام ریاست جمهوری آمریکا بکند که به آن علاقه مند است.

در صورت رأی دادن «آری» و ایجاد نظام ریاست جمهوری جدید، پست نخست وزیری حذف می شود و رئیس جمهور می تواند نخست وزیر را تعیین کند و به طور کامل بر نهادهای کشور از جمله ارتش،دادگاه قانون اساسی و نظام قضایی سیطره پیدا کند.

هواداران اردوغان و با تکیه بر فتوای دینی بزرگترین مرجعیت اسلامی در حزب«عدالت و توسعه» حاکم می گویند که رای دادن به نفع اصلاحات در قانون اساسی یک واجب عینی است و یکی از نزدیکترین راه ها برای رسیدن به بهشت است و رای دادن به تغییرات را آزمونی برای ملی گرایی یا خیانت و مسلمان بودن یا کافر بودن می دانند.

مخالفان اما تأکید می کنند که پیروزی اش در این همه پرسی یعنی از بین بردن سکولاریسم ،تحکیم دیکتارتوری ، مصادره آزادی ها و ادامه تحمیل حالت فوق العاده و تضعیف میراث دموکراسی لیبرال در کشور است.

اردوغان در واقع نیازی به توسعه اختیارات قانونی خود ندارد.حزب وی از سال 2002 بر کشور سیطره دارد و پارلمان را نیز در اختیار دارد و هر قانونی که می خواهد را تصویب می کند. اردوغان همچنین نخست وزیر و وزرای دولت را تعیین می کند. و این خود اردوغان است که خطوط سیاست خارجی را ترسیم می کند و ارتش را به سوریه می فرستد و توافقنامه های آتش بس با پ.ک.ک(حزب کارگران کردستان ترکیه)امضا می کند سپس لغوشان می کند و فرماندهان ارتش و قاضی های دادگاه قانون اساسی را تعیین می کند، پس این مرد دیگر چه چیزی بیش از این می خواهد؟

نتایج نظرسنجی ها نزدیک است و زمانی که اردوغان این واقعیت را درک کرد جنگ با اروپای«صلیبی» را راه انداخت برعکس انتخابات قبلی که خشم خود را بر سر اسرائیل فرو می ریخت که اکنون تبدیل به هم پیمان قوی اش شده است. اردوغان احساسات ملی گرایی اسلامی ترکیه علیه اروپا را دامن زد و خودش را به عنوان قربانی توطئه خارجی ارائه کرد و این طرحش به شکل جزئی در بسیج کردن نسبت بزرگی از ترک های مقیم اروپا(5 میلیون ترک که بیشتر آنها ملیت اروپایی دارند)برای  کشیده شدن به سمت رای دادن«آری» به تغییرات قانون اساسی موفقیت آمیز بوده است.

پیروزی در همه پرسی می تواند حمایت روحی و سیاسی بزرگی برای اردوغان به ارمغان بیاورد به ویژه پس از کودتای نافرجام و چه بسا باعث شود وی به سمت تبدیل ترکیه به کشور فدرال برود همانطور که یکی از مشاورانش در لغزش زبانی عمدی به آن اشاره کرد و چه بسا برایش بسیار دشوار باشد این کار را بکند زیرا هم پیمانان ملی گرایش با این نظام مخالف هستند زیرا معنایش دادن خودمختاری به کردهاست. فدرالیسم چه بسا یکی از راه حل های بحران کردها باشد تا زمانی که اردوغان رئیس جمهور باشد. آمریکا فدرال است،آلمان ، انگلیس، هلند و بلژیک نیز هم.

در مقابل، شکست اردوغان در همه پرسی ضربه بزرگی به وی وارد می کند و چه بسا تبدیل به رئیس جمهور ضعیف اش کند اگر نگوییم آینده سیاسی اش را به پایان می رساند. اقتصاد ترکیه 50 درصد از ارزش خود را از دست داد این در حالی است که درآمد گردشگری این کشور نزدیک به 30 درصد کاهش پیدا کرد ، میزان رشد از 7 درصد به 2.9 درصد کاهش پیدا کرد ، نزدیک به 50 درصد از سرمایه گذاری های خارجی به دلیل بی ثباتی و تروریسم فرار کرد و میزان بیکاری در این کشور به 12 درصد رسید که این میزان در میان جوانان بیش از 25 درصد است.

 بی تردید اردوغان کارکشته و زیرک است و بحران های زیادی را در گذشته پشت سر گذاشت و به سادگی تسلیم شکست نمی شود لیکن با بحران های زیادی با تقریبا همه کشورهای همجوار رو به روست و جنگ دوگانه ای علیه تروریسن داعش و پ.ک.ک به راه انداخته است و در بحران سوریه به لحاظ نظامی گرفتار شده است.مهم تر از آن احتمال ایجاد نوار کردی در طول مرزهای کشورش با سوریه است که از استقلال جزئی یا کلی برخودار است که روز به روز واقعیت بیشتری به خود می گیرد.

اردوغان را به خوبی می شناسم و بیشتر حلقه کوچک افراد  اطرافش را نیز به خوبی می شناسم و برای سخنرانی در بیشتر دانشگاه ها و مراکز پژوهشی مهم این کشور دعوت شدم و در کنفرانس های حزبش به عنوان میهمان حاضر شدم و تقریبا میهمان دائمی در شبکه های تلویزیونی ترکی و عربی اش بودم و می توانم بگویم که وی اکنون می خواهد تبدیل به سلطان عثمانی شود و حکومت را زیر سلطه خودش ببرد و دیدگاه دیگری که با دیدگاهش فرق دارد را حتی از نزدیک ترین افراد به خودش نمی خواهد بشنود و بهترین مثال ها در این زمینه، دور کردن آقایان«عبدالله کل»و «احمد داوود واغلو» است.

هوس عظمت و بزرگی در اردوغان ریشه دارد و چه بسا ما را به یاد بسیاری بیندازد که کشورهای شان را به سمت هلاکت و نابودی کشاندند و بهانه هایی برای قدرت های خارجی به وجود آوردند تا علیه آنها توطئه کنند. به قطع و یقین باید بگوییم که ترکیه به دلیل موفقیت های بزرگش در زمینه اقتصادی و دموکراسی و میانه روی در دوره طلایی حاکمیت اردوغان و حزبش حسادت و حساست غرب را بر انگیخت و هرگز بعید نمی دانیم که سریال تجزیه بر اساس الگوی همسایگان عراقی و سوری و نیز همسایگان دورش یعنی لیبی و یمن به این کشور برسد.

منتظر نتایج واقعی در بامداد روز دوشنبه می مانیم تا بفهمیم هواداران نظام ریاست جمهوری هوادار اردوغان به بهشت می روند و مخالفان آنها به جهنم یا نه. بیم آن داریم که نظرسنجی های  ترکیه به مانند نظرسنجی های گمراه کننده به مانند آن چه در انتخابات اخیر آمریکا رخ داد، باشد که در برخی زمان ها تاکید کردند که «هیلاری کلینتون» وی با بیش از 80 درصد آرا برنده انتخابات ریاست جمهوری می شود یا نظرسنجی ها درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا که همه نظریه ها را منقلب کرد و با پیروزی اردوگاه هوادار خروج از اتحادیه اروپا ما را شگفت زده کرد.

از سر احتیاط می گوییم که هیچ چیز را بعید نمی دانیم برای آن که از یک سوراخ نظر سنجی ها دو بار و چه بسا سه بار گزیده نشویم.

ما بر این باور نیستیم که اردوغان تسلیم شکست شود و در تلاش برای رسیدن به خواسته اش و بلندپروازی اش ادامه می دهد همانطور که پس از شکست در انتخابات پارلمانی در چند سال پیش انتخابات پارلمانی دوباره برگزار کرد تا اکثریت مطلق را به دست آورد. حالا هم اگر در این همه پرسی شکست بخورد باز هم همه پرسی برگزار می کند. اردوغان چه در این همه پرسی پیروز شود چه شکست بخورد کسی می ماند که حرف اول و آخر را در ترکیه می زند.وضع وی هرگز تغییر نمی کند. از زمانی که حزب اردوغان برای نخستین بار در سال 2002 پیروز شد وی رئیس مطلق با اختیارات کامل بود و از آن تاریخ به بعد هیچ چیز برایش تغییر نکرد و چه بسا تا سال های آینده تغییر نخواهد کرد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.