در حالی که میلیونها آمریکایی با شعار «نه به پادشاهان!» در بزرگترین تظاهرات ضداقتدارگرایی تاریخ ایالات متحده شرکت کردند، دونالد ترامپ با انتشار ویدیویی جنجالی در شبکه Truth Social، بار دیگر ذهنیت سلطنتطلبانه و تحقیرگر خود را آشکار کرد. گزارش تازه نشریه نِیشن نشان میدهد «خیال پادشاهی ترامپ» نه صرفاً یک شوخی، بلکه بازتاب عمیق تمایل او به قدرت مطلق و بیاحترامی آشکار به مردم و قانون اساسی آمریکاست.
به گزارش سرویس بینالملل جماران، نیشن نوشت: در روز شنبه، نزدیک به ۷ میلیون آمریکایی در بزرگترین تظاهرات یکروزه تاریخ کشور به خیابانها آمدند تا در مخالفت با اقتدارگرایی دونالد ترامپ شعار «نه به پادشاهان!» را سر دهند. باوجود اتهامات مضحک جمهوریخواهان که معترضان را به خشونتطلبی و افراطگرایی متهم کردند، این راهپیماییها مسالمتآمیز، وطنپرستانه و شاید حتی بیش از حد آرمانی بودند.
قطعاً عبارت «نه به پادشاهان» یادآور میراث کوچکحکومتی و مدنی است که فراتر از خطوط ایدئولوژیک و حزبی قرار دارد. در بهترین حالت، شور ضدترامپی صرفاً آغازگر فرایندی بزرگتر برای رادیکال شدن لیبرالهاست. جذابیت روشن و گسترده شعار «نه به پادشاهان» باعث شد تحلیلگران راستگرا موضع حزبشان را از اتهام به حضور آنارشیستهای آنتیفا که «از آمریکا متنفرند» به تمسخر و ادعای غالب بودن افراد پیر و سفیدپوست در این رویداد تغییر دهند.
خود ترامپ به این تظاهرات دو پاسخ متضاد داد. در مصاحبهای با شبکه فاکس که روز جمعه ضبط شده بود، ترامپ اتهام خودکامگی و پادشاهی را رد کرد و گفت:
«آنها مرا پادشاه میخوانند. من پادشاه نیستم.»
اما روز شنبه، ترامپ در شبکه Truth Social ویدیویی نگرانکننده منتشر کرد که تقریباً قطعاً ساخته هوش مصنوعی بود و نشان میداد او کمتر تمایل به رد اتهام جاهطلبی سلطنتی دارد و بیشتر در خیال سلطنتی بودن و تحقیر بدون مجازات مردم غرق است. روزنامه نیویورکتایمز این «ویدیوی جعلی» را با لحن معمول ملایم خود توصیف کرد و نوشت که در آن «ترامپ تاج بر سر دارد و جتی با برچسب King Trump پرواز میکند که مایع قهوهایرنگی را روی معترضان میریزد.»

روزنامه کمی صریحتر توضیح داد که این ویدیو رئیسجمهور را نشان میدهد که «مایعی شبیه مدفوع روی سر معترضان که در یک شهر جمع شدهاند، میریزد.»
هرچند ویدیوی ترامپ منزجرکننده است، اما باید بدون اجتناب درباره آن صحبت کرد: این خیال ترامپ به عنوان پادشاهی است که روی شهروندان معترض مسالمتآمیز و در حال استفاده از حقوق متمم اول قانون اساسی آمریکا، مدفوع میریزد. به عبارت دیگر، ترامپ به معنای واقعی کلمه «پست» منتشر کرده است. واکنش معمول به چنین پستهایی، سرزنش آنها به عنوان نقض هنجارهای ریاستجمهوری و ادب است. اما این واکنشهای رسمی بیربط است. ترامپ دو بار رئیسجمهور شده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، او به استاندارد تبدیل شده است و سوگواری برای دوران ادب و نزاکت هیچ تأثیری در توقف او نداشته است.
دفاع معمول طرفداران ترامپ از این بیادبیها این است که آنها را شوخی تلقی کنند و از منتقدان رئیسجمهور بپرسند چرا حس شوخطبعی ندارند. اما این توجیههای MAGA به اندازه انتقادهای لیبرالها قانعکننده نیست. شوخیهای ترامپ به ندرت خندهدار است و همیشه چیزی درباره شخصیت او به ما میگوید. همانطور که زیگموند فروید و گرشون لگمن (مفسر بزرگ لیمریکهای رکیک) آموختهاند، شوخیها به ندرت بیگناه هستند.
کمدی هم معنای آشکار و هم معنای پنهان دارد و دلقکبازی راهی است برای ابراز عمومی و مشروعیتبخشی به احساساتی مانند اضطراب و خشم که از نظر اجتماعی غیرقابل قبولاند. به همین دلیل، ژان پل سارتر در کتاب خود یهودی و ضدیهودی (۱۹۴۴) اشاره کرد که نازیها اغلب از اظهار نفرتهای ضدیهودی اغراقآمیز و مضحک استفاده میکردند — ایدههایی که آنقدر خیالی بودند که خنده عصبی ایجاد میکردند — تا ضدیهودی بودن را قابل تحمل کنند.
جالب است که پست نفرتانگیز ترامپ را با نمونهای واقعی از طنز اسکاتولوژیک (شوخی با فضولات) که قدرت پادشاهی را مسخره میکند، مقایسه کنیم. در سال ۱۸۳۱، انوره دومیه، یکی از بزرگترین کارتونیستها، لیتوگرافیای به نام گارگانچوا کشید که شاه لوئی-فیلیپ اول را به شکل غول رابلزیایی زشتی نشان میداد که طلا میخورد و مدفوع را به شکل عناوین جعلی اشرافیت برای خریداران میریزد. دومیه به خاطر این تصویر درخشان فساد سلطنتی زندانی شد. نقاشی دومیه قدرت پاککننده و درمانگر همه طنزهای بزرگ را دارد، زیرا اصول اخلاقی غیرقابل تغییر را حفظ میکند. اما پست ترامپ ضدطنز است: نه محکومیتی علیه زورگویی و اقتدارگرایی، بلکه لذت بردن از تحمیل رنج. این پست باعث تهوع و احساس ناپاکی میشود.
این کابوس اسکاتولوژیک از ترامپ بیشتر یک افشاگری است تا تخطی طنزآمیز؛ کلیدی برای فهم انگیزههای سیاست اقتدارگرایانه او. او همیشه از خشم و کینه نسبت به کسانی که به نظرش به اندازه کافی به او احترام نمیگذارند، متأثر بوده است. با پیشرفت کار سیاسیاش، این انگیزههای انتقامجویانه فقط سادیستتر شدهاند. شکست دادن سیاسی دشمنان یا تصویب سیاستهایی که آنها دوست ندارند برایش کافی نیست؛ ترامپ آشکارا میخواهد دشمنانش را تحقیر و خوار کند.
پست نفرتانگیز ترامپ تنها یکی از شواهدی است که نشان میدهد اتهام «نه به پادشاهان» کاملاً درست است. اگر ترامپ با انتقامجویی شخصی انرژی میگیرد، اطرافیانش نیز حاضرند این خشم را به اهداف سیاسی خود هدایت کنند. آنها هم میخواهند ترامپ پادشاه باشد — نه فقط برای تحقیر مخالفان، بلکه برای ایجاد تحولی برگشتناپذیر که آمریکا را به سمت راست سوق دهد.
دیوید ویگل در سمفور نوشت که ترامپ در میان جمهوریخواهان حمایت گستردهای برای احیای «ریاستجمهوری امپراتوری» دارد (که پس از رسوایی واترگیت و استعفای نیکسون در ۱۹۷۴ تا حدی محدود شده بود):
«با چند استثنای لیبرترین، جمهوریخواهان چیزهای زیادی در مورد ترامپ دوست دارند که قدرت قوه مقننه را کاهش دهد.»
ترامپ در حال لغو هنجارهای پس از واترگیت است که حق رئیسجمهور برای مسدود کردن بودجه تصویبشده کنگره، حمله به دشمنان بدون تأیید کنگره و حکومت بدون حواسپرتی تحقیقات سیاسی را محدود کرده بودند — و اکثر جمهوریخواهان پاسخ میدهند:
«چه اشکالی دارد؟ چه کسی واقعاً از محدود کردن ریاستجمهوری امپراتوری سود برده است؟»
استیون میلر، معاون ارشد سیاست کاخ سفید، ادعا کرده است که ترامپ از «اختیار کامل» به عنوان رئیسجمهور برخوردار است؛ یعنی قدرت او تقریباً نامحدود است. استیو بنن، مشاور غیررسمی که سالها ایدئولوژی MAGA را شکل داده، حتی صریحتر از ریاستجمهوری بدون زنجیر تمجید کرده و خوشحال است که کنگره در آمریکا به اندازه دوما در روسیه ولادیمیر پوتین مطیع و بیاهمیت است.
بنن در قسمت اخیر برنامه اینترنتی خود اتاق جنگ دیدگاهی گسترده از اختیارات ماده دوم قانون اساسی رئیسجمهور ارائه داد:
«ترامپ مدیرعامل کشور است. یعنی میتواند هر کسی را که بخواهد اخراج کند و لایحه بودجه سقف است نه کف. او میتواند پول را نگه دارد. به عنوان فرمانده کل قوا... میتواند تهاجمات را دفع کند، به دشمنانمان حمله کند و مهمتر از همه، من فکر میکنم... او قاضی ارشد و رئیس اجرای قانون دولت ایالات متحده است. بنابراین وزارت دادگستری و افبیآی از قوه مجریه کاملاً جدا نیستند.»
بنن همچنین پیشنهاد کرده که ترامپ حق تعلیق «حق داشتن دادرسی عادلانه» (Writ of Habeas Corpus) را برای اجرای سیاستهای سختگیرانه مهاجرتی خود دارد.
تمام این سیاستها، همراه با احتمال بمباران غیرقانونی ترامپ در کارائیب، نشاندهنده قدرت یک حاکم مطلق است. ترامپ میخواهد مانند یک پادشاه حکومت کند — و نه پادشاهی مهربان. او از اینکه پادشاهی باشد که بر مردم جهان و سنتهای قانون اساسی کشورش تحقیر و اهانت روا میدارد، لذت میبرد. در این معنا، پست هوش مصنوعی او واقعاً بیان صادقانه اهدافش است.