کشورهای عربی برای جلوگیری از این وضعیت باید روابط خود را صادقانه تقویت نمایند و از تعاملات محرمانه دو جانبه با اسرائیل دست بردارند. آنها اگر واقعا به دنبال کند کردن این روند هستند باید حداقل روابط اقتصادی خود با اسرائیل قطع کنند. خاورمیانه چاره جز اتحاد در مقابل اسرائیل ندارد. این اتحاد گزینشی نیست و باید دسته جمعی باشد.
محسن بهاروند، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در لندن در یادداشتی برای جماران نوشت:
تحلیل موضوع حمله اسرائیل به قطر کار چندان دشوار یا پیچیدهای نیست. اسرائیل عزم خود را جزم کرده است که در دوره ریاست جمهوری ترامپ، مسأله فلسطین را بهطور کامل حلوفصل کند و اگر امکانپذیر باشد، بخشهایی از مصر و اردن را نیز به قلمرو خود ضمیمه نماید. ترامپ در دست سیاستمداری پیچیده همچون نتانیاهو بهنوعی تبدیل به عروسک خیمهشببازی شده است؛ کافی است او را با سخنان بیپایه و اساس قانع کنند، کاری که نتانیاهو و صهیونیستها در آن سابقه تاریخی و مهارت ویژهای دارند.
قطر پیشتر با حمایت نسبی آمریکا، فعالانه میزبان مذاکرات میان اسرائیل و فلسطینیها بود، اما اسرائیل برخلاف گذشته، دیگر به دنبال صلح با فلسطینیها نیست. راهحل دو دولتی، حتی با دادن هرگونه امتیاز جدید، اکنون برخلاف استراتژی اسرائیل قرار گرفته است. اسرائیل دیگر هویت یا موجودیتی برای فلسطین قائل نیست که آن را طرف مذاکره خود بداند؛ بنابراین، تلاش میکند که هم روند مذاکرات را به کلی از بین ببرد و هم مانع از ظهور چهرهای برجسته در میان فلسطینیان شود که بتواند بهعنوان نماینده آنها در مذاکرات حضور یابد. برآورد من این است که بهزودی و به طرق مختلف، اسرائیل حتی میانهروترین و کماهمیتترین سیاستمداران فلسطینی مانند محمود عباس را نیز از میان خواهد برد.
اسرائیل در نظر دارد به سرعت اقداماتی انجام دهد تا شناسایی کشوری به نام «فلسطین» بیمعنی شود و چیزی باقی نماند که کشورهای دیگر آن را به رسمیت بشناسند. بهطور خلاصه، اهداف اسرائیل از طریق مذاکره و پیمان صلح تأمین نمیشود؛ بنابراین، گزینه پیش روی اسرائیل در حال حاضر جنگ، خشونت و تروریسم است. برتری تکنولوژیکی اسرائیل و حمایت ترامپ فرصتی بینظیر به این کشور داده است که هرگز آن را از دست نخواهد داد. هر عاملی که بخواهد هویت ملی فلسطین را تقویت کند یا فردی که بتواند به عنوان نماینده ملت یا دولت فلسطین ظاهر شود، از میان برداشته خواهد شد. ترور شهید اسماعیل هنیه نیز احتمالا در همین راستا صورت گرفت.
پیمان صلح ابراهیم برای اسرائیل در حال حاضر زیانبار است. کشورهای عربی امضای این پیمان را مشروط به شناسایی فلسطین کرده بودند و اگر چنین باشد، این پیمان برای اسرائیل حکم نابودی دارد. اسرائیل نیاز دارد که قدرت و وسعت خود را افزایش دهد و امنیت خود را به بهترین شکل ممکن تأمین نماید؛ پیمان صلح ابراهیم قادر به برآوردن این نیاز نیست.
این حمله باعث خواهد شد قطر کمتر بر مذاکرات صلح تأکید کند. برخلاف تصور عمومی، این حمله تأثیر چندانی بر روابط میان اعراب و اسرائیل نخواهد داشت، بلکه برعکس، روابط آنها را تقویت خواهد کرد. پیمان صلح ابراهیم اعراب را به صورت جمعی در یک سوی میز با اسرائیل قرار میداد که این برای آن مطلوب نبود. اکنون کشورهای عربی به منظور حفظ امنیت خود، فلسطینیهای برجسته را کمتر در خاک خود پذیرا خواهند بود و هر یک به صورت انفرادی و محرمانه روابط خود را با اسرائیل گسترش خواهند داد.
اما بزرگترین تأثیر این حمله آن است که دولتهای عربی فلسطین را قربانی امنیت خود خواهند کرد و بنابراین در سطح رسمی و دولتی، باید فلسطین را از دست رفته به شمار آورد، مگر آنکه مردم مظلوم فلسطین به صورت پراکنده و جسته و گریخته به دفاع از خانه و کاشانه خود ادامه دهند. پس از تحقق اهداف خود، اسرائیل ممکن است دوباره پیشنهاد پیمان صلح ابراهیم را با کشورهای عربی مطرح کند، اما اکنون زمان آن نیست. پس از بلعیدن فلسطین و بخشهایی از کشورهای همسایه، پیمان صلح ابراهیم یا معادلی مشابه آن بین اسرائیل و اعراب امضاء خواهد شد؛ بنابراین، اسرائیل نگران پایان یافتن این روند نیست و اهداف جدیتر و مهمتری در پیش دارد.
کشورهای عربی برای جلوگیری از این وضعیت باید روابط خود را صادقانه تقویت نمایند و از تعاملات محرمانه دو جانبه با اسرائیل دست بردارند. آنها اگر واقعا به دنبال کند کردن این روند هستند باید حداقل روابط اقتصادی خود با اسرائیل قطع کنند. خاورمیانه چارهای جز اتحاد در مقابل اسرائیل ندارد. این اتحاد گزینشی نیست و باید دسته جمعی باشد. کشورهای عرب خاورمیانه نیاز دارند که با بخش غیر عرب این منطقه به خصوص ایران و ترکیه روابط خود را مستحکم نمایند تا بتوانند به صورت دسته جمعی در مقابل اسرائیل ایستادگی کنند. بعید به نظر می رسد روشهای سنتی و تکراری بتواند کارآمدی داشته باشد.
کپی شد