در روزهای اخیر و در جریان اجلاس سرای شانگهای در چین بود که شیجین پینگ طرح ابتکار عمل حکومت جهانی را با هدف ایجاد ثبات بیشتر در جهانی مطرح کرد؛ اما در طرف مقابل آن نظم فعلی بینالملل به رهبری آمریکا و غرب قرار دارد که در حد توان خود اجازه نخواهد داد تا الگوهای چینی، مقبولیت بینالمللی پیدا کند.
به گزارش جماران؛ روزهای گذشته، اجلاس دو روزه سازمان همکاری شانگهای در تیانجین در شمال چین، با حضور رهبران بیش از ۲۰ کشور و روسای ۱۰ سازمان بینالمللی برگزار شد و در بطن بیست و پنجمین اجلاس سران شانگهای بود که شی جین پینگ؛ رهبر چین، طرح «ابتکار حکومت جهانی» (GGI) را به عنوان کلیدواژه جدید جهانی مطرح کرد تا برای بار دیگر چین را در ترویج ایجاد یک سیستم حکومت جهانی عادلانهتر و معقولتر با جهان، پیش رو نشان دهد.
حکومت جهانی، پنجمین طرح برجستهای است که توسط شی جین پینگ؛ رییس جمهوری چین، در طول چند سال گذشته، پس از طرحهای «ابتکار یک کمربند-یک راه»، «ابتکار توسعه جهانی»، «ابتکار امنیت جهانی» و «ابتکار تمدن جهانی» پیشنهاد شده است.
شی جین پینگ، هنگام ارائه این طرح در نشست «سازمان همکاری شانگهای پلاس» گفت: من مشتاقانه منتظر همکاری با همه کشورها برای یک سیستم حکومت جهانی عادلانهتر و پیشرفت به سمت جامعهای با آینده مشترک برای بشریت هستم.
ابتکاری به نام حکومت جهانی
شی جین پینگ پنج اصل ابتکار عمل حکومت جهانی یعنی پایبندی به برابری حاکمیت، رعایت حاکمیت قانون بینالمللی، اجرای چندجانبهگرایی، حمایت از رویکرد مردممحور و تمرکز بر انجام اقدامات واقعی را به عنوان اصول اساسی این طرح مطرح کرد و گفت: همه کشورها، صرف نظر از اندازه، قدرت و ثروت، در حکومت جهانی مشارکتکنندگان، تصمیمگیرندگان و ذینفعان برابر هستند.
از تئوری تا عمل!
امروزه، جهان با چالشهای پیچیده و متنوعی مانند تروریسم، بحران پناهندگان و جرایم فراملی، جنگ، رقابت قدرت بر سر منافع ژئوپلیتیکی و رقابتهای پیچیده اقتصادی مواجه است و این در حالی است که روندهای تاریخی صلح، توسعه، همکاری و منافع متقابل بدون تغییر باقی مانده و حتی تضعیف شده و متعاقب آن ذهنیت جنگ سرد، هژمونی و حمایتگرایی همچنان جهان را تحت الشعاع قرار میدهد و هیچ کشوری نمیتواند از این چالشها مصون باشد.
رهبر چین خاطرنشان کرد: تاریخ به ما میگوید که در مواقع دشوار، باید به تعهد اولیه خود به همزیستی مسالمتآمیز پایبند باشیم، اعتماد به نفس خود را در همکاری برد-برد تقویت و مطابق با روند تاریخی و همگامی با زمان، پیشرفت کنیم. براین اساس؛ در بحبوحه تغییر چشماندازهای جهانی، سازمان همکاری شانگهای با ترویج نوع جدیدی از روابط بینالمللی مبتنی بر احترام متقابل، انصاف و همکاری برد-برد، به بهبود حکمرانی جهانی کمک میکند.
در این میان؛ چین سالهاست که از چشماندازی برای حکمرانی جهانی حمایت میکند که شامل مشورت گسترده و مشارکت برای منافع همگانی است و منافع عمومی چین را برای حل مشکلات مبرمی که اکنون بشریت با آن مواجه است، به کار گرفته است که شاید بتوان یک نمونه آن را در دوری جستن چین از مشارکت در نزاعهای بین المللی، جست و از مفهوم ایجاد جامعهای با آیندهای مشترک برای بشریت گرفته تا پیشنهادهای سه ابتکار جهانی و ابتکار کمربند و جاده، ایدههای چین مسیر گفتمان خود را برای افزایش قدرت نرم و هژمونی چین نشان میدهد.
تقسیم قدرت و سازمان همکاری شانگهای
در طول 24 سال گذشته، روحیه سازمان همکاریهای شانگهای تلاشی برای ایجاد اعتماد متقابل، منافع متقابل، برابری، مشورت، احترام به تنوع تمدنها و پیگیری توسعه مشترک بود.
شی جین پینگ با تاکید بر اینکه سازمان همکاری شانگهای به طور فزایندهای به کاتالیزوری برای توسعه و اصلاح سیستم حکمرانی جهانی تبدیل شده است، از این سازمان خواست تا در اجرای طرح حکومت جهانی گام بردارد و نقش رهبری ایفا کند و الگویی برای آن باشد.
او قول داد که چین به راحتی فرصتهای بازار وسیع خود را به اشتراک خواهد گذاشت و به اجرای طرح اقدام برای توسعه با کیفیت بالای همکاریهای اقتصادی و تجاری در خانواده سازمان همکاری شانگهای ادامه خواهد داد.
دو رقیب!
اما، در طرف دیگر، یک رقابت بزرگ ژئوپلیتیکی در سطح جهانی، نهفته است و کشوری قرار دارد که تمام تلاش خود را برای حفظ هژمونی جهانی و تثبیت نظم بین المللی موجود که برخاسته از غرب است، متمرکز کرده و متحدان خود را دارد.
آمریکا به راحتی اجازه نمیدهد که الگوی چین برای حکومت جهانی، نفوذ بینالمللی عمیقی پیدا کند و هژمونی رسانهای غرب به کمک این موضوع آمده و دهههاست که از عدم دموکراسی در چین به عنوان یک ضد پارادایم و پاشنه آشیل بهره میبرد.
در طرفی دیگر، یک رقابت عظیم اقتصادی نهفته است که حتی آمریکای تحت رهبری ترامپ را برآن داشته تا برای منافع اقتصادی فرقی میان دوست و دشمن، هم پیمان و رقیب قائل نباشد و ترامپ امروز به مراتب بیشتر از دوران ریاست جمهوری قبلی خود سعی در اصلاح مدل همکاریهای اقتصادی و تجاری خود با جهان دارد.
واقعیت آن است که امروز چین آن قدر توسعه یافته که به جد به عنوان بزرگترین رقیب اقتصادی و نظامی آمریکا در عرصه جهانی قد علم کند و حامیانی در جهان به اصطلاح جنوب داشته باشد و در طرف دیگر نیز آنقدر از نفوذ بینالمللی و قدرت ائتلاف سازی برخوردار نیست که بتواند الگویی عملی برای نظم جهانی پیاده سازی کند.
با این حال، امروز چین بزرگترین نگرانی آمریکا است و باید پذیرفت که تغییرات در کوتاه مدت رخ نمیدهد، بیش از نیم قرن زمان نیاز بود تا آمریکا در ابتدای سده بیستم تا نیمه آن بتواند جای هژمونی بریتانیای کبیر را بگیرد و حتی اگر چین نتواند به عنوان پارادایم جدید در عرضه نظم بین المللی هژمونی آمریکایی را کنار بزند، باید پذیرفت که یک قدرت سطح اول جهانی با ظرفیت بالا است که توان رقابت و نفوذ بینالمللی آن نسبت به دهههای گذشته به مراتب بیشتر شده و قابل چشم پوشی نیست.