این جنگ از نظر اقتصادی برای اکثر روسیه خوب بود. طبق آمارهای دولتی، تولید ناخالص داخلی روسیه پس از اندکی کاهش در سال 2022، به لطف هزینههای دفاعی یا به عبارتی سرمایه گذاری در تولیدات دفاعی، 3.6 درصد در سال 2023 و 4.1 درصد در سال 2024 رشد کرد.
به گزارش جماران؛ در طول دو دوره اول ریاست پوتین در کرملین که بین سالهای 2000 و 2008 بود، تولید ناخالص داخلی روسیه به لطف درهای باز و جریان سرمایهگذاری غربی و اصلاحات بازار تقریبا دو برابر شد که در مقایسه با دوران دیکتاتوری تزاری و کمونیستی روسیه و دهه پر هرج و مرج پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این کشور هرگز تا این حد مرفه و در عین حال آزاد نبود. اگرچه رشد اقتصادی در دهه 2010 کاهش یافت، اما بنیه اقتصادی و اجتماعی روسیه تا حد بسیار زیادی دست نخورده باقی ماند.
سهراهی غیر ممکن اقتصاد
با این حال، در طول جنگ در اوکراین، اقتصاد روسیه دستخوش تغییرات اساسی شده است. الکساندرا پروکوپنکو؛ اقتصاددان، وضعیتی را که کرملین بعد از جنگ با آن مواجه شد به عنوان یک «سهراهی غیرممکن» توصیف کرد. کرملین نیاز به تامین مالی یک جنگ پرهزینه در برابر اوکراینی که متحدان غربی از او حمایت میکنند، حفظ استانداردهای زندگی شهروندان و حفظ ثبات اقتصاد کلان داشت؛ اهدافی که دیگر پس از دوران جنگ نمیتوان به طور همزمان به آنها دست یابد.
اما پوتین در تلاش است تا این معما را حل کند. روسیه تصمیم گرفت بر تامین مالی جنگ تمرکز کند و طبق گفته کرملین، بین سالهای 2025 تا 2027، دولت روسیه توانایی این را دارد تا حدود 40 درصد از بودجه دولتی خود را صرف دفاع و امنیت (به عبارت دیگر جنگ فعلی) کند که در اولویتهای دیگر مانند مراقبتهای بهداشتی و آموزش مانع ایجاد میکند.
جنگ از نظر اقتصادی برای اکثر روسیه خوب بود. طبق آمارهای دولتی، تولید ناخالص داخلی روسیه پس از اندکی کاهش در سال 2022، به لطف هزینههای دفاعی یا به عبارتی سرمایه گذاری در تولیدات دفاعی، 3.6 درصد در سال 2023 و 4.1 درصد در سال 2024 رشد کرد. البته جنبههای منفی اقتصاد کلان مانند تورم دو رقمی، در اواخر سال 2024 ظاهر شد.
با این حال حتی پس از خاموش شدن آتش جنگ در اوکراین، اقتصاد روسیه به شدت نظامی باقی خواهد ماند. صنایع دفاعی باید تلفات عظیم تجهیزات ارتش را جبران کند و با تجربهای که از این جنگ به دست آورده، در بسیاری از بخشها که ضعف دارد، سرمایه گذاری جدید انجام دهد. به عبارتی؛ بی شک پوتین طرح نوسازی نظامی را آغاز خواهد کرد و شاید در حال حاضر نیز آغاز شده باشد.
اما از سوی دیگر، اگر جنگ در اوکراین دوباره شروع شود (در صورت صلح) یا همین جنگ فعلی به درازا کشیده شود، وضعیت اقتصادی روسیه ممکن است، تیره شود. اما بعید است که این سناریو مانند توهمی که بسیاری از رهبران غربی برای تغییر رژیمها در سر دارند، فشاری جدی برای تغییر رژیم در فدراسیون روسیه ایجاد کند و گواه این گفته را میتوان در عدم استقبال عمومی جامعه روسیه از شورش گروه شبه نظامی واگنر دید.

هرچه اقتصاد روسیه بیشتر تحت فشار باشد، احتمال اینکه مسکو بیشتر به سمت خودکامگی حرکت کند بیشتر است، اما تغییر رژیم در روسیه بسیار دور از انتظار خواهد بود، چراکه جامعه روس تبار نگاه خوبی به این موضوع ندارد و سیستم سیاسی روسیه تا حدودی با ساختار اجتماعی آن همخوانی دارد. با این حال، کرملین انتقاد از جنگ و ارتش روسیه را جرم تلقی میکند که هرچه باشد، خوشاید یک جامعه نیست. شاید بتوان گفت، پوتین هزینه انتقاد از جنگ را گران جلوه میدهد.
هزینه جنگ
به گفته کرملین، در ژوئن 2024 حدود 700 هزار نیروی نظامی روس در خط مقدم جنگ بودند. میانگین حقوق سربازان روسی در حال حاضر نزدیک به 2000 دلار در ماه است، که دو برابر میانگین ملی و چهار برابر میانگین کلی در دهها منطقهای است که بیشترین سربازان را به خدمت گرفتهاند. از آغاز جنگ نیز، بیش از 800 هزار سرباز روسی کشته یا زخمی شدهاند که دولت روسیه برای هر قربانی تا 80 هزار دلار غرامت (دیه) تعیین کرده است. بنابراین، مخارج مالی کرملین گروه بزرگی از مردم را به جنگ وابسته کرده که پیشرفت مادی و آینده شغلی خود را مدیون این جنگ هستند.
گذشته از این، افزایش کار صنایع دفاعی و نظامی در روسیه، باعث ایجاد مشاغل زیادی در این کشور شده که باعث میشود بسیاری از کسانی که تا پیش از جنگ شغل مناسبی نداشته بودند، حداقل در وضعیت فعلی از شغل و امنیت شغلی برخوردار شوند.