روابط آمریکا و چین همچنان موضوعی است که باید مدیریت شود، نه مشکلی که باید حل شود. انتظار هر چیز دیگری از اجلاس، انتظار بیش از حد بود.

ریچارد هاوس، رئیس بازنشسته شورای روابط خارجی که در دوره ریاست جمهوری جورج بوش، فرستاده ویژه رئیس جمهور  در ایرلند شمالی و هماهنگ کننده برای آینده افغانستان بود، در تازه ترین یادداشت برای «استراتژیست» (موسسه مطالعات استراتژیک استرالیا) می نویسد:

نشست سران کشورها طبق تعریف مرسومی که از آن وجود دارد، یک نمایش سیاسی با دراماهای خاص خودش است. بنابراین جای تعجب نیست که دیدار 15 نوامبر بین جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده و شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، توجه جهانی را به خود جلب کرد.

 دیدار مفیدی بود: بایدن و شی توافق کردند که ارتباطات نظامی به نظامی میان دو کشور را از سر بگیرند، جریان مواد مخدر مرگبار فنتانیل را مهار کنند، با تغییرات آب و هوایی مبارزه کنند و در مورد خطرات مرتبط با هوش مصنوعی گفت و گو کنند. اما این دستاوردها کمتر از تنظیم مجدد رابطه ای بود که برای چندین سال رو به تنش بوده و در آینده قابل پیش بینی ماهیت آن بیش از هر چیز دیگری با رقابت مشخص خواهد شد.

هر دو رهبر به سانفرانسیسکو آمدند و امیدوار بودند که این نشست چهار ساعته (که در حاشیه مجمع اپک برگزار شد) بستری برای تعیین روابط دو جانبه دو طرف در عصر جدید شود. باید گفت که انگیزه های آنها اساسا متفاوت بود. جو بایدن می خواست تنش ها را کاهش دهد، زیرا آخرین چیزی که او نیاز دارد یک بحران دیپلماتیک یا بدتر از آن نظامی است، آن هم در زمانی که ایالات متحده بیش از حد در حال مقابله با تجاوز روسیه به اوکراین در اروپا و پیامدهای حمله تروریستی حماس در 7 اکتبر است.

بایدن که یک سال با انتخابات ریاست جمهوری 2024 فاصله دارد، همزمان باید نشان دهد که می تواند در قبال چین سرسخت باشد، هم برای مقابله با حملات جمهوری خواهان و هم برای نشان دادن تمرکزش روی مسائلی که زندگی آمریکایی ها را تحت تأثیر قرار می دهد.

 در این راستا، او با موفقیت چین را تحت فشار قرار داد تا متعهد شود که برای مهار صادرات پیش سازهای شیمیایی که کارتل ها در مکزیک برای تولید فنتانیل از آن استفاده می کنند، اقدامات بیشتری انجام دهد.

شی، به نوبه خود، به دلیل عملکرد ضعیف اقتصاد چین، تا حدودی با قدرت کمتری به کالیفرنیا آمد. پس از سال‌ها مداخله بیش از حد دولت در امور اقتصادی، نرخ بیکاری جوانان بالاست، صادرات و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی کاهش یافته و بدهی‌ها یک مسأله اصلی است. آخرین چیزی که شی و اقتصاد چین به آن نیاز دارند، کنترل صادرات، تحریم ها و تعرفه های آمریکا بیشتر است.

چیزی که در نتیجه این گفت و گو تغییر نکرد وضعیت بحث برانگیزترین موضوعی بود که بین ایالات متحده و چین شکاف بزرگی انداخته است: تایوان. در نیم قرن گذشته، دو دولت به نوعی پذیرفته بودند که بر سر رابطه نهایی بین جزیره و جمهوری خلق اختلاف نظر داشته باشند. شی اتحاد تایوان با چین را مسئله ای سرنوشت ساز برای آینده چین و البته میراث خود می داند.

ایالات متحده حفاظت از تایوان در برابر فشار چین را برای جایگاه آمریکا در کنار متحدانش در منطقه و سرنوشت نظم بین المللی مبتنی بر قوانین،  محوری می داند. این احتمال وجود دارد که تنش های ناشی از این برنامه های متضاد دو کشور برای تایوان به طور دوره ای مانند گذشته در آینده افزایش یابد.

یکی از خبرهای خوب در این زمینه، توافق برای برقراری مجدد ارتباطات نظامی میان دو کشور بود که چین پس از سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان در اگوست 2022، آن را قطع کرد. با این هماهنگی احتمال وقوع حادثه ای که شامل هواپیماها یا کشتی های آمریکایی و چینی که روزانه در نزدیکی یکدیگر حرکت می کنند، کاهش پیدا می کند. اما اینکه آیا در صورت وقوع حادثه ای می توان به این کانال اعتماد کرد یا خیر، یک سوال باز باقی می ماند.

به نظر می‌رسد این اجلاس نوید افزایش همکاری ایالات متحده و چین در زمینه تغییرات آب و هوا و  استفاده از هوش مصنوعی را می‌دهد. با این حال، آنچه اهمیت دارد این است که آیا روح این توافق در نهایت به اقدام ملموس معنادار تبدیل می شود یا خیر.

به نظر نمی رسید که این اجلاس اختلافات چین و آمریکا را بر سر دو درگیری عمده جهانی که در جریان است، کاهش دهد. چین در جنگ اوکراین در کنار  روسیه است، در حالی که ایالات متحده جانب اوکراین را گرفته است. چین (برخلاف ایالات متحده) در پی حمله 7 اکتبر از اسرائیل فاصله گرفته و از محکوم کردن حماس خودداری کرده و خواستار آتش بس بی قید و شرط شده است. با وجود این اختلافات، به نظر نمی رسد که چین و آمریکا در هیچ یک از این دو جنگ جاری در مسیر برخورد با هم قرار داشته باشند. چین از تسلیح روسیه خودداری کرده و  سهم این تصمیم در عدم تشدید درگیری در خاورمیانه به حدی است که توانایی این کشور برای واردات نفت ایران را به خطر می اندازد. شی همچنین می‌خواهد از سناریویی اجتناب کند که در آن اختلافات ژئوپلیتیکی  بر سر هر یک از این بحران‌ها،  بهانه‌ای برای ایالات متحده باشد  تا در سایه آن بر مشکلات اقتصادی چین بیفزاید.

اما باید دید که آیا چنین محاسباتی از سوی شی، چین را به خویشتنداری در دریای جنوبی چین - جایی که فشار بسیاری علیه فیلیپین، متحد دیرینه آمریکا - اعمال می کند، سوق می دهد یا خیر.

در این نشست هیچ مصداقی برای اینکه چین آماده استفاده از نفوذ خود برای مهار برنامه های هسته ای و موشکی کره شمالی است، دیده نشد.

در طول هفت دهه، روابط مدرن ایالات متحده و چین به طور قابل توجهی تکامل یافته است. در اوایل، هیچ رابطه ای برای بحث وجود نداشت و ایالات متحده خود را در یک رویارویی مسلحانه با چین در طول جنگ کره یافت. این دو دهه بعد با دوره همکاری استراتژیک علیه اتحاد جماهیر شوروی و سپس تقویت تجارت و سرمایه گذاری به عنوان اولویت مشترک پس از پایان جنگ سرد دنبال شد. اما روابط اقتصادی در سال‌های اخیر به محل اصطکاک تبدیل شده است  و با قاطعیت چین، دو کشور بر سر همه چیز، از مسائل منطقه‌ای و جهانی گرفته تا حقوق بشر، با هم اختلاف دارند.

نشست سانفرانسیسکو این واقعیت را تغییر نداد. روابط آمریکا و چین همچنان موضوعی است که باید مدیریت شود، نه مشکلی که باید حل شود. انتظار هر چیز دیگری از اجلاس، انتظار بیش از حد بود. مهمترین روابط دوجانبه جهان همچنان یک رابطه بسیار رقابتی است و چالش همچنان همان چیزی است که قبل از اجلاس بود: اطمینان از این که رقابت مانع از همکاری موردی نشود یا راه را برای درگیری باز نکند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی چین و آمریکا
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.