گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

ملازهی: هیأت مشترک ایران و افغانستان به جمع بندی درباره حادثه هریرود نرسید

تحلیلگر مسائل افغانستان و پاکستان گفت: با اینکه هیأت مشترکی برای کشف حقیقت درباره آنچه که در مرز ایران و افغانستان و در منطقه هریرود در خصوص مهاجرین افغان رخ داد از سوی دوکشور تشکیل شد، اما آن هیأت در نهایت به جمع بندی نرسید.

 

پایگاه خبری جماران: روز جمعه 12 اردیبهشت 1399، 18مهاجر افغان در رودخانه مرزی هریرود جان باختند. اما موضوع صرفا به این «خبر ساده» ختم نشد. زیرا سایر مهاجران که مجبور شده بودند به کشور خود بازگردند، مرزبانی ایران را عامل مرگ همراهان خود دانستند و ادعا کردند که ماموران مرزبانی ایران آنها را مجبور به عبور از رودخانه کرده‌اند. واکنش ایران را «اینجا» بخوانید.

روایت آنها از این ماجرا باعث شد تا چند روز بعد، سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان خبر از تشکیل هیأتی مشترک میان ایران و افغانستان به منظور کشف حقیقت دهد. هیأتی که به گفته یک کارشناس مسائل افغانستان به جمع بندی مشخصی نرسیده است. 

در همین رابطه، پیرمحمد ملازهی در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: دو ملت ایران و افغانستان از لحاظ فرهنگی، تاریخی، زبانی و مذهبی روابط بسیار نزدیکی با هم دارند. هیچ ملتی را نمی توان نام بُرد که مانند افغان ها با ایرانی ها هماهنگ باشند. بنابراین علی القاعده فارغ از اینکه چه حکومت هایی در ایران و افغانستان حاکم باشند، باید روابط دوستانه ای میان این دو کشور برقرار باشد. ولی ممکن است در مقاطعی یکسری از مشکلات موقتی، روی دیدگاه های حاکمیت ها و دو ملت تاثیر بگذارد. این اختلاف نظرهایی که ایجاد می شود از دید ملت ها چندان مطلوب نیست و آنها به عمق روابط تاریخی خود نگاه می کنند. اما دولت ها مناسبات خاص خود را دارند.

هیأت مشترک ایران و افغانستان به جمع بندی نرسید

وی افزود: آنچه در مرز ایران و افغانستان و در منطقه هریرود در خصوص مهاجرین افغان رخ داد، دو برداشت به وجود آورد. یکی برداشتی که ایرانیان داشتند و کل ماجرای دست داشتن در غرق شدن افراد را رد می کردند و دیگر برداشتی که افغان ها داشتند و بر مبنای آن گفتند که مهاجرین افغان توسط نیروهای مرزبانی ایران بازداشت و سپس وادار به عبور از رودخانه شدند و در نهایت تعدادی از آنها غرق شده اند. افغان ها ادعای خود را مستند به صحبت های خانواده های داغداری کردند که عزیزان خود را بر اثر این اتفاق از دست داده اند.

این تحلیلگر مسائل افغانستان و پاکستان گفت: با اینکه هیأت مشترکی برای کشف حقیقت از سوی دوکشور تشکیل شد، اما آن هیأت در نهایت به جمع بندی نرسید و دو کشور هنوز روایت مشترکی ندارند. اتفاقی افتاده که به موجبش ایرانی ها معتقدند شروع و منشا حادثه در خاک افغانستان بوده است. اما آنچه در یزد اتفاق افتاد و نیروی انتظامی ایران به ماشینی که تعدادی از مهاجرین افغان را حمل می کرد، شلیک کرد. نیاز به قضاوتی منصفانه دارد.

 

ملازهی افزود: اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم به نظر می رسد در این ماجرا نیروهای انتظامی می توانستند چنانچه این خودرو به ایست پلیس بی توجهی کرده از آنجا که درون خاک ایران این اتفاق افتاده، آن را در ایست بازرسی بعدی متوقف کنند. البته من از لحاظ انسانی می گویم و به جهات قانونی و حقوقی کاری ندارم.

وی ادامه داد: این افراد کسانی بودند که صرفا می خواستند با عبور از ایران و سپس ترکیه خود را به خاک یونان برسانند تا شاید در آنجا زندگی بهتری داشته باشند. مهاجرینی که این روزها وارد ایران می شوند دو گروه هستند، یکی کسانی که قصد مهاجرت به اروپا و گذر از خاک ایران دارند و بخش دیگر کسانی هستند که جذب بازار ایران می شوند. مشکلی که وجود دارد این است که این دو گروه انسان در افغانستان بین مرگ و زندگی گیر افتاده اند. چرا که اگر در آن کشور بمانند از گرسنگی خواهند مُرد و با سخت گیری های بیشتر ایران در خصوص ویزا نیز آنها باید وقت و هزینه بیشتری بابت خروج قانونی از کشور خود بپردازند. لذا تنها راهی که برایشان باقی می ماند خروج غیرقانونی از کشور است.

 

شیطنت رسانه های افغانستان در تصویرسازی ماجرا

این تحلیلگر مسائل افغانستان گفت: به هرحال نیروهای نظامی ایران هم وظایفی دارند و این نوع درگیری ها بسیار محتمل است. نیروهای نظامی افغانستان باید در آن طرف مرز با این نوع موارد برخورد کنند، اما یا جزو وظایف شان نیست یا اینکه با علم به وضعیتی که کشورشان با آن مواجه است، می دانند که اگر شهروندانشان در افغانستان بمانند چیزی جز فقر و فلاکت و مرگ در انتظارشان نیست. لذا این ایران است که باید تصمیم بگیرد که چه برخوردی با مهاجرین افغان داشته باشد.

وی با اشاره به عملکرد تبلیغاتی رسانه های محلی افغانستان گفت: به نظر می رسد برخی رسانه های افغانستان هم که به نوعی از امکانات غربی استفاده می‌کنند، شیطنت هایی در این مسأله کرده‌اند. آنها طوری تحلیل می کنند که انگار ایران افغانی‌ها را می کُشد یا آنها را تحقیر می‌کند. در حالی که وقتی مردم افغانستان با جنگ و گرفتاری و ناامنی مواجه بودند، ایران از سه میلیون افغانی پناه آورده به خاک خود پذیرایی کرد و مانند بسیاری از کشورهای دیگر، آنها را به کمپ های مخصوص نبرد. به علاوه اینکه 50 الی 60 هزار نفر از این پناهندگان در مدارس و دانشگاه های ایران تحصیل کردند و کار یاد گرفتند و زندگی بهتری پیدا کردند. فرزندان آنها نیز موقعیت های خوبی پیدا کردند. نفر اول کنکور علوم انسانی ایران یک افغانی است.

 

ملازهی گفت: متاسفانه دشمنان ایران بسیار علیه ما در افغانستان تبلیغ می کنند و دستگاه تبلیغاتی ایران نیز در این راستا بسیار ضعیف عمل می کند. به نحوی که حتی اعتماد مردم ایران نیز نسبت به آن سلب شده است. به هرحال این ماجرا دو سر دارد. یک طرفش مهاجرین افغان هستند که ناچار و یا به تعبیر بهتر مجبور به خروج از کشور خود بوده و طرف دیگر نیروهای نظامی ایران هستند که مسئولیت حفظ مرزها را برعهده دارند. حال اینکه مسئولیت را به چه شکل انجام دهند، شاید نیاز به تجدیدنظر در برخی رفتارها و بازتعریف وظایف داشته باشد. 

وی در پایان گفت: اگر واقعا در خصوص حادثه یزد قصوری بوده، مسئولان بهتر است نیروهای متخلف را معرفی کنند و طوری نشود که نظام هزینه این خلاف را بپردازد و آنها را به دادگاه معرفی کنند. متاسفانه جوی که از لحاظ تبلیغاتی در افغانستان به راه افتاده کاملا به ضرر ایران است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.