دولت ترامپ در دو سال گذشته شانس آورده ولی مشخص نیست در دو سال پیش رو تا این حد خوش شانس باشد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «آنتونی جی. بلینکن» معاون وزیر خارجه آمریکا در دولت اوباما در یادداشتی در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: سناتور «جان مک‌ کین» می‌خواست به ما یادآور شود که پیش از آن همه چیز کاملا سیاه شود، همیشه تاریک‌ ترین موقعیت وجود دارد. این می‌تواند توصیف خوبی برای سیاست خارجی رئیس جمهور ترامپ باشد. دو سال گذشته تاریکی‌ های بسیاری با فهرست طولانی ای از خودزنی‌ ها وجود داشته است: پاره کردن توافق هسته‌ ای ایران، خروج از معاهده آب‌ و هوایی پاریس، خروج از توافقنامه تجاری شراکت ترانس پاسیفیک، جدا کردن کودکان از والدینشان در مرزها و توهین به متحدان همزمان با استقبال از رهبران مستبد.

اما این دولت هنوز با بحران امنیت ملی واقعی‌ ای که دولت و ما را به طور جدی محک بزند، روبه رو نشده است. گزینه‌ های چنین محکی هم کم نیستند - یک حمله تروریستی بزرگ؛ حمله‌ سایبری تضعیف کننده؛ شیوع گسترده یک بیماری عفونی، تقابل با کره شمالی، ایران، چین یا روسیه که به درگیری گسترده‌ تری تبدیل شود. با این حال هیچ دولتی در تاریخ آمریکا وجود نداشته که کمتر از دولت فعلی برای مقابله با یک بحران واقعی آماده باشد.

من حدود 25 سال از عمرم را در دولت گذراندم، و تقریبا زمانی برابر با آن را صرف مطالعه در مورد آن کرده‌ ام. وقتی بحث نظارت بر امنیت ملی - به ویژه در هنگام بروز بحران‌ ها - به میان می‌ آید، موفق ترین دولت‌ ها سه اشتراک دارند؛ مردم، فرایند و سیاست.

مردم با تجربه، صادق و خوش رفتار، ایده های خوبی به رئیس جمهور ارائه می کنند و او را از پیروی از ایده‌ های بد منصرف می کنند. فرایندی خوب و مؤثر است که شخصیت های کلیدی که سهمی در آن مساله دارند، برای اطلاع از ذهنیات هم، آزمودن گزینه ها و در نظر گرفتن تاثیرات جانبی گرد هم آورد. و در نهایت همه اینها در خدمت تبیین و توسعه سیاست های روشنی خواهند بود که نظم را در هر یک از بخش‌ های اعمال می کند و خیال متحدان را راحت کند و به دشمنان درباره مقاصد ما هشدار می دهد.

نحوه حکمرانی دولت جورج بوش پدر در پایان جنگ سرد به خوبی نمایانگر این اصول است. «جیمز بیکر» وزیر خارجه بوش، «برنت اسکوکرافت» مشاور امنیت ملی وقت و تیم برجسته ای از مقامات ارشد ثابت کردند که افراد درستی، در موقعیت و زمان درستی هستند. سیاست‌ هایی که آنها در پیش گرفتند، روشن، پایدار و جامع بود. موفقیت دولت باراک اوباما در خصوص اسامه بن لادن، رهبر سابق القاعده و مدیریت بحران شیوع ابولا نتیجه همین مدیریت است.

وقتی حرف از مردم، فرایند و سیاست به میان می‌ آید، دولت دونالد ترامپ از مرحله «بد» و به مرحله «فاجعه‌ بار» رفته است.

به مدت دو سال افراد با تدبیرتری مانند «جیمز ماتیس» وزیر دفاع سابق و «هربرت مک‌ مستر» مشاور امنیت ملی سابق تقریبا به عنوان کسانی عمل کردند که بدترین تصمیمات ترامپ را کنترل کردند: حمله به ونزوئلا، خروج از ناتو، خارج کردن تمام آمریکایی‌ ها از شبه‌ جزیره کره. حال جانشینان آنان - یعنی «مایک پومپئو» وزیر  خارجه و «جان بولتون» مشاور امنیت ملی - به همان میزان که می‌ توانند با تمایلات ترامپ مخالفت کنند، ممکن است آنها را تشویق کنند.

در عین حال سازمان «شراکت خدمات عمومی» دریافته است که تقریبا 40 درصد از پست‌ های ریاستی که به تایید سنا نیاز دارند (دست کم 275 مورد از 705 پست) در دولت ترامپ خالی مانده‌ اند. تقریبا یک سوم از 198 پست کلیدی وزارت خارجه خالی هستند. همچنین یک چهارم از اداره‌ های دولتی هم توسط سرپرست های موقت مدیریت می شوند.

به گزارش موسسه بروکینگز، در دفتر اجرایی ریاست جمهوری نیز 65 درصد از پست های کلیدی در دو سال نخست دوران ریاست جمهوری ترامپ خالی شده اند که رکورد تازه‌ ای است. در قیاس با این آمار، باراک اوباما 24 درصد و جرج بوش پسر 33 درصد از مشاوران ارشد خود را در دو سال نخست ریاست جمهوری‌ شان از دست دادند. مقامات ارشد کاخ سفید که در دولت ترامپ مسئول تامین امنیت سایبری و امنیت ملی بوده‌ اند، برکنار شده و دیگر جایگزینی برای آنها گذاشته نشده است.

کمیته معاونان در شورای امنیت ملی‌ آمریکا به خواب عمیقی فرو رفته است. کمیته‌ های این شورا به طور مشترک عمدتا چندین بار در روز نشست برگزار می‌ کردند اما حالا بر اساس گزارش‌ هایی که منتشر شده، این کمیته‌ ها در بهترین حالت ممکن یکی دو بار در هفته نشست برگزار می‌ کنند.

نبود اصل «فرایند» پیامدهایی به دنبال دارد. تلاش‌ های اندکی برای تدارک دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی صورت گرفته بود. همچنین فرایندی برای تصمیم اخیر ترامپ برای خروج از سوریه وجود نداشت - به جای آن، کمیته‌ های مربوطه پس از این اقدام تلاش کردند که به مقاصد ناگهانی ترامپ نظمی بدهند. حتی استقبال از پایان جنگ 17 ساله افغانستان هم دست‌ خوش اقدام خودسرانه ترامپ و اعلام خروج نیمی از نیروهای آمریکایی از این کشور قرار گرفت که اهرم فشار ما را برای نگه داشتن طالبان پای میز مذاکره کاهش می‌ دهد.

«سیاست» هم یکی از عناصر حیاتی در هر دولتی است. وزرا، دیگر مقامات ارشد، سفرا و نمایندگان همه باید بدانند سیاست چیست تا آن را برای دیگران توضیح دهند و اقدامات خارجی کشور را قابل پیش‌ بینی کنند. ناکامی ترامپ در تحقق سیاست ها - و تمایل او به لغو آنها در توییتر - ابهام بزرگی را در سراسر جهان در مورد نحوه موضع گیری های ما ایجاد کرده است. در زمان بروز هر بحران، داشتن اصول سیاسی روشن بسیار مهم است. ونزوئلا را در نظر بگیرید. دولت آمریکا مسئول انزوای بین‌المللی «نیکولاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا است اما هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این دولت استراتژی جامعی برای پیشبرد گذار مسالمت‌ آمیز در ونزوئلا یا «یک پلان بی» در صورت سنگر گرفتن یا حمله مادورو در نظر دارد، وجود ندارد.

وب سایت اکسیوس گزارش داد که ترامپ علاقه دارد بی‌ ارزش بودن سیاست در دیدگاه خودش را با نقل قول از «مایک تایسون» بوکسور معروف ابراز کند که گفته است: «همه پیش از خوردن مشت در دهانشان پلانی دارند. درست است که هیچ سیاستی در نخستین بار به طور کامل جواب نمی‌ دهد. اما اگر برای پیش‌ بینی ضربات احتمالی که خواهید خورد وقت نگذارید، با طوفانی از ضربات خشن مواجه می‌ شوید.» چیزی که بسیار شبیه به وضعیت ترامپ است.

در این دو سال، بیشتر شکست‌ های ما در سیاست خارجی چنان شدید نبوده اما مسبب اکثر آنها شخص ترامپ بوده است. ممکن است در دو سال آینده تا این حد خوش‌ شانس نباشیم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.