در پی رسوایی آمریکا در جنگ علیه داعش و مشخص شدن تزویر و دروغش در جنگ با تروریسم،واشنگتن به دنبال آن است که از راه های مختلف موفقیت های روسیه در جنگ با تروریسم و به ویژه جنگ علیه داعش در سوریه را متوقف کند.
پس از گذشت یک سال از تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا و انجام بیش از 10هزار عملیات هوایی علیه این گروه، مشخص شد که واشنگتن قصد ندارد این گروه یا تروریسم را از بین ببرد و این را عملیات نظامی روسیه در سوریه فاش کرده است.
به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران، «امین حطیط»سرتیپ بازنشسته ارتش لبنان و کارشناس نظامی در روزنامه الثوره سوریه نوشت:آمریکا گمان کرد هنگامی که به زعمش با تروریسم می جنگد و ائتلاف بین المللی به رهبری اش علیه داعش را تشکیل داد می تواند جهان را فریب دهد و می تواند ملت ها و حکومت های منطقه را تخدیر کند و آنها به آمریکا برای نجات شان از این گروه تکفیری وهابی به آمریکایی ها تکیه می کنند،گروهی که قرائن و شواهد و وقایع ثابت کرده است که یکی از تولیدات آمریکا برای نقض حاکمیت ملت و ها و کشورها و ناامنی و بی ثبات کردن آنهاست.
در عرصه میدانی به زعم آمریکا بیش از 10هزار پرواز طی 14 ماه با مشارکت شصت کشور که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ائتلاف ضد تروریسم انجام داده است اما موفقیت قابل ذکری علیه داعش به دست نیاورد،داعشی که اشغالگری اش بیشتر شد و حجم و قدرتش نیز هم، این در حالی است که پیش از حملات هوایی آمریکا اعضای داعش از 35 هزار نفر فراتر نمی رفت اما پس از حملات هوایی به 90 هزار نفر رسید.آمریکا همچنین مدعی است که 1200 عنصر داعش را کشته است و این یعنی با یک حساب و کتاب ساده به این نتیجه می رسیم که از بین بردن تروریست های داعش نیازمند مدتی حداقل 130 ماه بر اساس حساب و کتاب های آمریکاست البته اگر فرض کنیم که داعش داوطلبان جدیدی را جذب نکند.
علاوه بر این آمریکا هماهنگی با نیروهایی که با جدیت با تروریسم مبارزه می کنند و در صدر آنها ارتش عربی سوریه را نپذیرفت ارتشی که دشمن پیش از دوست به صلابت و حرفه ای بودنش در رویارویی با باندهای تروریستی اذعان کردند باندهایی که پس از پنج سال درگیری نتوانستند ارتش را شکست داده یا کشور سوریه که از آن دفاع می کند را از بین ببرند.آمریکا هماهنگی با سوریه در جنگ علیه تروریسم را نپذیرفت این در حالی است که می دانست و یقین داشت که هر جنگی از این قبیل ممکن نیست نتیجه ای داشته باشد اگر به نیروی زمینی که تروریست ها را تحت تعقیب قرار دهد تا زمین را از آنها پاک کند، تکیه نکند زیرا بمباران هوایی به از بین بردن تروریسم کمک می کند اما اهداف مورد نظر را در صورت نبودن نیروی زمینی که کنترل اراضی را به عهده بگیرد،محقق نمی کند.
در عرصه دیگر آمریکا مدعی شد که در صدد آموزش مخالفان مسلح به اصطلاح میانه رو برای جنگ با داعش و دولت سوریه به طور یکسان است و 500 میلیون دلار برای آموزش 6هزار فرد مسلح طی دو سال یعنی هر شش ماه 1500فرد مسلح اختصاص داد ولی پس از مرحله نخست آموزش مشخص شد که نتیجه محدود به آموزش فقط 54 فرد مسلح شد که جبهه النصره روی آنها دست گذاشت و آنها را خلع سلاح کرد و فقط چهار نفر آنها باقی ماندند که آنها هم از میدان جنگ فرار کردند.نمایش تمسخرآمیز دیگر این است که آمریکایی ها در برنامه آموزش بازنگری کرده و برنامه جایگزین آنها مختصر به آموزش فرماندهان و در چارچوب هایی که بتوانند در میدان دستور دهند،شد اما پرسش این است که:چه کسی را هدایت کنند؟و به چه کسی دستور دهند؟آمریکایی ها نه فقط پاسخی به این پرسش ها نمی دهند بلکه به نمایش مسخره آمیز گذشته نمایشی دیگر اضافه کردند.
آمریکا که از تروریسم به عنوان ابزاری برای سرمایه گذاری استفاده کرد و از گروه های تروریستی به عنوان پل هایی برای عبور و بازگشت به عراق و سوریه و هر مکان دیگری در جهان که می خواهد وارد آن شود و استقلالش را از آن بگیرد استفاده کرد قصد ندارد با تروریسم مبارزه کند یا آن را از بین ببرد بلکه از تروریسم به عنوان بهانه ای برای گسترش نفوذ و سلطه استفاده می کند و مانورهایش به دنبال تخدیر ملت هاست تا ملت ها تسلیم شده و زمام امور خود را به آمریکا تحویل دهند و از ترس تروریسم به تصمیم های آمریکا تن داده و به نجات شان توسط آمریکایی ها امیدوار باشند.
برخی طرح آمریکا را پذیرفتند اما نزد محور مقاومت که آمریکا را آزموده است و خوب می شناسد مقبولیتی پیدا نکرد.محور مقاومت هر روز بیشتر قانع می شود که آمریکا دشمن ملت های آزاد و امنیت و حاکمیت و استقلال آنهاست.به همین دلیل سوریه به ادعای آمریکا اطمینان نکرد و از همان ابتدا ائتلاف آمریکایی را دروغ دانست که فقط برای سلطه و تحقق اهداف متجاوز آمریکایی در سوریه شکل گرفته است به همین دلیل به شیوه ای که مناسب است به پاکسازی تروریسم ادامه داد سپس استراتژی اش با محور مقاومت متحول شد تا آن که به مرز درخواست از کمک نظامی روسیه و پشتیبانی هوایی روسیه رسید که روسیه نیز با درخواست سوریه موافقت کرد و بر اساس برنامه نظامی علمی که بر چهار رکن پایه ریزی شده فعالیت خود را در سوریه آغاز کرد:
ا.جمع آوری اطلاعات میدانی دقیق درباره تروریست ها و مشخص کردن دقیق مراکز،توان و طرح هایشان.
ب.هدف گیری مراکز تروریست ها از هوا و دریا به گونه ای که باعث پراکنده شدنشان و عاری کردن آنها از توان هجومی و دفاعی شان شود.
ت.حمایت تاثیرگذار از نیروهای زمینی ارتش عربی سوریه که مناطق مختلف را پاک سازی می کنند.
ث.ایجاد سدها و کمربندهای آتشباری دفاعی برای مصون کردن مراکز سوری و جلوگیری از یازگشت تروریست ها به آنها.
برنامه نظامی به اجرا درآمد و در کمتر از یک هفته دستاوردهایی داشت که هر کسی این برنامه را پیگیری کرده باشد را شگفت زده کرد و دروغ و تزویر آمریکایی ها در مبارزه با تروریسم را رسوا کرد.به طوری که اقدام جدی و تکمیل کننده روسیه و سوریه در یک هفته باعث بیرون کردن 7هزار فرد مسلح از میدان نبرد شد که یا کشته شدند یا زخمی یا فرار کرده و یا خود را تسلیم کردند،همچنین نزدیک به 40 درصد از زیرساخت های تروریست ها به ویژه سیستم های فرماندهی، کنترل و لجستیک و حمایت آتشباری آنها را از کار انداخت و ارتش سوریه را قادر به بازپس گیری 120 کیلومتری در ریف حماه و ادلب کرد.
در برابر این نتایج درخشان، آمریکا احساس فشار شدیدی کرد زیرا عملیات نظامی هماهنگ شده روسیه -سوریه تزویر و دروغ ادعاهای آمریکا را فاش و رسوا کرد این در حالی است که آمریکا می گفت که جنگ علیه داعش نیازمند 10 سال است اما عملیات نظامی روسیه و سوریه ثابت کرد که مهلت پایان دادن به کار داعش از چهار ماه بیشتر نیست و در بدترین شکل ممکن به شش ماه می رسد که در این مدت سوریه کنترل مفاصل کشور و مراکز ثقل استراتژیک مهم را بار دیگر به دست می گیرد و پس از آن عملیات امنیتی آغاز می شود که به سطح اقدام نظامی کامل نمی رسد.
در برابر چنین وضعیتی به نظر می رسد که آمریکا به سمت مانور دادن برای ایجاد مانع برای عملیات روسیه و توقف آن می رود مانوری که به نظر می رسد بر اساس آن چه در پایین می آید قرار دارد:
1-افزایش کمک های نظامی برای تقویت توان جنگی تروریست ها از طریق تحویل موشک های ضد هواپیما به آنها برای مقابله با جنگنده های روسی و تحویل موشک های ضد زره پوش برای ایجاد مانع در مسیر پیشروی نیروهای سوری به ویژه پس از تشکیل«لشکر هجومی چهارم».
2-دامن زدن به دشمنی مذهبی علیه روسیه و روسیه را به گونه ای نشان دادن که برای یاری به مذهبی علیه مذهب اسلامی دیگر فعالیت می کند و اشاره به جنگ دینی علیه روسیه برای جلوگیری از ادامه کاری که علیه تروریسم انجام می دهد.
3-تلاش برای تقسیم مکانی و زمانی حریم هوایی سوریه به بهانه هماهنگی میان هواپیماهای روسیه و هواپیماهای آمریکایی برای محروم کردن روسیه از رسیدن به برخی مراکز و گروه های تروریستی اصلی.
4-تحریک دولت سوریه با هدف قرار دادن زیرساخت های این کشور همانطور که در حلب کرد و چندین نیروگاه برق را منهدم کرد.
5-فشارهای متعدد به روسیه برای توقف عملیاتش و تغییر مسیر حوادث به سمتی که آمریکا بتواند به اهدافی که از همان آغاز تجاوز به سوریه(براندازی دولت و تغییر نظام)دنبال می کرد،برسد.
آمریکا در پی رسوا شدنش در سوریه به این مانورها روی آورد تا بتواند موفقیت روسیه-سوریه مقاوم در جنگ با تروریسم را متوقف کند اما آگاهی و بصیرت روسیه و محور مقاومت برای خنثی کردن این مانور آمریکایی کافی است.