زمانی که روزنامه وال استریت ژورنال می نویسد که مسئولان آمریکایی مطمئن هستند که اسد به نیروهایش دستور داده است که از سلاح شیمیایی(گاز کلر) استفاده کنند این پرسش مطرح می شود که چگونه این مسئولان از این اطلاعات مطمئن شده اند آیا در نشستی که چنین تصمیمی اتخاذ شده با اسد مشارکت داشتند؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،  «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در  تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم به آخرین تحولات سوریه در سایه جنگ احتمالی و بزرگ ادلب پرداخت و نوشت: ما اکنون در مرحله انتظار هستیم.نفس همه در سینه ها حبس شده و منتظر آغاز جنگ در «ادلب» هستند.هیچ کس دقیقا نمی داند زمان این حمله کی است. تمام چیزی که مشخص است این است که هم نشانه حکایت از آن دارند که «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه عزم خود را برای حمله ای که مقدمات آن به گفته «اولیگ سرومولوتوف»معاون وزیر خارجه به شکل سری در جریان است،جزم کرده است تا «تروریست ها» را در شهر ادلب و حومه آن از بین برده و این استان راه به حاکمیت سوریه بازگرداند و پیشنهاد ترکیه برای آتش بس را خدمت به این تروریست ها و حمایت از آنها  و همه افراد مسلح تروریست در نظر پوتین، می داند.پوتین در کنفرانس مطبوعاتی در پایان نشست تهران رک و پوست کنده گفت که دولت سوریه حق دارد سراسر سوریه از جمله ادلب را به کنترل خود در آورد و هرگز از همه تدابیر برای تحقق این هدف عقب نشینی نمی شود.

در مقابل، موضع ترکیه که «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور این کشور در همین نشست اعلام کرد و بعدا در توئیت هایی در حساب شخصی اش آنها را تکرار کرد خلاصه در مخالفتش با هر گونه عملیات نظامی فراگیر و تحمیل امر واقع در ادلب به بهانه جنگ علیه تروریسم و پایان کار مخالفان به طور کلی در سوریه  است و منطقه ادلب را می توان در آینده به واسطه مخالفان میانه رو اداره کرد و ترکیه آماده ایفای نقش برای حمایت از پایگاه هوایی «حمیمیم» روسیه در نزدیکی«لاذقیه» است.این موضع گیری ترکیه یا برای تبادل نقش هاست و درون را آشکار می کند یا آغاز برخورد و چه بسا قطع روابط با همپیمان روس و بازگشت به اردوگاه آمریکاست و در سیاست نیز هیچ چیز بعید نیست.

روزنامه «وال استریت ژورنال» راستگرا که به نزدیکی اش به دولت کنونی آمریکا مشهور است به نقل از برخی مسئولان بلندپایه آمریکایی نقل کرد که دونالد ترامپ این مساله را بررسی می کند که آیا «نیروهای آمریکایی به نیروهای روسی و ایرانی در سوریه حمله کنند یا نه». این روزنامه تأکید کرد که این مسئولان گفتند که «اسد رئیس جمهور سوریه با استفاده از گاز کلر در حمله به ادلب موافقت کرده است امری که باعث می شود نیروهای آمریکایی واکنش نشان دهند».وال استریت ژورنال همچنین فاش کرد که وزارت دفاع آمریکا «سناریوی» دخالت نظامی را تدوین کرده و در انتظار دستور رئیس جمهور برای اجراست.

روزنامه «بیلد» آلمان نیز همین آهنگ را تکرار کرد و نوشت که «ارزولا فون دیر لای» وزیر دفاع این کشور گفته است که ایالات متحده آمریکا از آلمان خواسته است که در عملیات نظامی انتقامجویانه علیه دولت سوریه در صورت استفاده از سلاح شیمیایی مشارکت کند.

سناریوی احتمالی این است که سه گانه روسیه، سوریه و ایران حمله خود را برای آزادی ادلب آغاز کند و ببینیم که «کلا سفید ها» به دلیل استفاده از سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه به کودکانی که به نظر بی هوش شده اند و دچار تنگی نفس نیز شده اند  کمک می کنند و آن وقت تجاوز چهارگانه آمریکا، فرانسه و انگلیس در چارچوب دخالت نظامی و بمباران نیروهای مهاجم آغاز می شود دقیقا به مانند آن چه در «غوطه شرقی» و پیش از آن«جسر الشغور» رخ داد.

زمانی که روزنامه وال استریت ژورنال می نویسد که مسئولان آمریکایی مطمئن هستند که اسد به نیروهایش دستور داده است که از سلاح شیمیایی(گاز کلر) استفاده کنند این پرسش مطرح می شود که چگونه این مسئولان از این اطلاعات مطمئن شده اند آیا در نشستی که چنین تصمیمی اتخاذ شده با اسد مشارکت داشتند؟

موضع ترکیه درباره جنگ پیش روی در ادلب مبهم است و باید آن را زیر نظر گرفته و مورد توجه قرار داد زیرا نقش اصلی را در تحولاتش و بازتاب های منفی یا مثبت جریان آن و ائتلاف استراتژیک روسیه و ترکیه که در دو سال گذشته تقویت شد بازی می کند.

چیزی که می توان از میان سطرهای سخنان مسئولان ترکیه از جمله خود اردوغان خلاصه و نتیجه گیری کرد این است که ترکیه در عمل آماده جنگ می شود لیکن هرگز نیت های جدی فرماندهان نظامی اش برای استفاده از زور علیه هر گونه حمله سوریه،روسیه و ایران به رغم فرستادن تانک هایش به ادلب را فاش نکرده است. به این استنتاج با توجه به تهدیدیهای«بولنت یلدریم» رئیس سازمان امداد رسانی ترکیه استناد می کنیم که اتحادیه اروپا را تهدید کرد در صورتی که برای توقف حمله روسیه به ادلب دخالت نکند دروازه های مهاجرت را به روی بیش از یک میلیون پناهنده سوری که می خواهند به اروپا بروند را باز می کند و این یعنی بسته بودن مرزهای ترکیه به روی اهالی ادلب و افراد مسلح در آن غیرممکن است زیرا صدها هزار نفر به سمت مرزها می روند و تلاش برای جلوگیری از آنها برای عبور از مرزها با تیراندازی به سمت شان منجر به وقوع کشتار می شود.

مساله دیگر که باعث می شود تقریبا مطمئن شویم که اردوغان علیه حمله نظامی سه گانه روسیه،سوریه و ایران به ادلب دخالت نظامی نمی کند، بندی است که در بیانیه مشترک نشست سران در تهران آمده است و تأکید می کند که «رهبران سه کشور به ادامه همکاری برای از بین بردن کامل گروه های تروریستی با تأکید بر جدایی مخالفان مسلح میانه رو از ترویست ها پایبند هستند»اردوغان با این بن موافقت کرد و هیچ گونه مخالفتی نیز نکرد.

چیزی که مسائل یاده شده را محتمل تر می کند این است که حزب «خلق جمهوریخواه» مخالف که در جریان کودتای نظامی در ترکیه  و اختلاف ها با آمریکا در کنار اردوغان ایستاد یک«نقشه راه» برای حل بحران در ادلب تدوین کرد که عنوان برجسته آن بازسازی پل های ارتباطی با اسد رئیس جمهور سوریه و پایان دادن به کار گروه های تروریستی و خلع سلاح همه گروه های مسلح و عملی کردن دوباره توافقنامه «اضنه» که میان دو کشور یعنی میان سوریه و ترکیه در سال 199 امضا شد، است و این نقشه راه بازتاب دهنده دیدگاه حداقل نیمی از ملت ترکیه است اگر نگوییم بازتاب دهنده دیدگاه  بیش از نیمی از ملت ترکیه است.

نمی دانیم آیا اردوغان به این نقشه و بندها و نصیحت های آن اهمیت می دهد یا نه زیرا وی پس از بازگشت اش از نشست سران در تهران ورود به هر گونه مذاکره با دولت سوریه را بعید دانست؛امری که در سایه حمایت کامل شرکای روس و ایرانی اش از حمله به ادلب و اصرار بر بازگشت حاکمیت کامل دولت سوریه بر آن، بر وی و کشورش تأثیر منفی می گذارد.

به خوبی درک می کنیم که بیشتر تهدیدهای آمریکایی روسی دو طرفه در چارچوب جنگ روانی است و چه بسا برای جلوگیری از درگیری های نظامی منجر به مذاکره شود و این امر دور از نظری نیست ولی چیزی که آن را درک نمی کنیم این است که پوتین برای جنگ ادلب برای حفظ دستاوردهایش در سوریه  و اجرای طرحش برای از بین بردن همه گروه های مسلح قرار داده شده در فهرست تروریسم که جمهوری های مسلمان نشین اش را تهدید می کنند مصمم است زیرا این گروه ها افراد مسلح کاملا آموزش دیده ای دارند که بسیاری از آنها از نژاد ایغور ترکی چینی هستند و پایگاه های نظامی اش در سوریه و ثبات داخلی روسیه را تهدید می کنند و چین نیز از این رویکرد به طور کامل و مطلق از پوتین حمایت می کند. پوتین همچنین می خواهد پیامی به همپیمانانش در خاورمیانه و جهان بدهد مبنی بر اینکه وی همپیمانانش را به هر قیمتی که شده تنها نمی گذارد.

ما در برابر روزهای سخت و پر از غافلگیری  و وقوع رویارویی آمریکایی روسی که منجر به جنگ جهانی کوچک یا بزرگ می شود  قرار داریم. همچنین هر تجاوز چهارگانه به رهبری آمریکا به اهداف سوریه یا ایران در سوریه قطعا با پاسخ مواجه می شود. این جنگ در صورت وقوع اش مادر جنگ ها ، بزرگترین و آخرین جنگ هاست.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.