هیچ‌یک از این صداها بی‌تبار و بی‌تاریخ نیستند، نه تنها در دور دست تاریخ بلکه در همین دوران نزدیک هم جهان بیم و امیدش را از پژواک آنها مدام تجربه کرده است. سخنانی که از سرنفرت، خشونت آفریدند و حرف‌هایی که از سر مهر به گفت‌و‌گو فرا خواندند هر دو در چنین روزهایی از سال و در همین نقطه از جهان برزبان‌ها جاری شد و در خاطره‌ها ماند.

به گزارش جماران؛ هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در روزنامه ایران نوشت:

 

این روزها چشم‌ها به هفتاد وسومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک دوخته شده است

تا ببینند سران کشورها از چه رؤیاهایی سخن به میان می‌آورند و سرانجام جهان کدام صدا را بیشتر و بهتر خواهد شنید. سخنان 2 روز پیش ترامپ و نتانیاهو در این نشست نوعی همسرایی و همصدایی برای بازخوانی خشونت‌بارترین اندیشه‌های تاریخی بود. فصلی نو افزوده بر کتاب معتبر تاریخ بی‌خردی باربارا تاکمن بوده تا از یاد‌ها نرود که «بی‌خردی زمان و مکان نمی‌شناسد، بی‌زمان و جهانشمول است»

دکتر حسن روحانی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران هم دیروز در سویه‌ای دیگر همان سخن سنجیده‌ای را باز خواند که پنج سال پیش در دعوت عام جهانیان برای خلق «جهانی عاری از خشونت وافراطی‌گری» به زبان آورده بود. چشم‌ها و گوش‌ها و ذهن‌ها دیدند و شنیدند و فهمیدند

که در یکسوی جغرافیای سیاسی دنیای امروز ما قدرت‌هایی هستند که نانشان در خشونت‌زایی و ستیزه‌جویی است و در سوی دیگر دولت‌ها و ملت‌هایی که طبع و تمایلشان به زیستن در عالمی دور از افراطی‌گرایی و سلطه‌جویی است.

هیچ‌یک از این صداها بی‌تبار و بی‌تاریخ نیستند، نه تنها در دور دست تاریخ بلکه در همین دوران نزدیک هم جهان بیم و امیدش را از پژواک آنها مدام تجربه کرده است. سخنانی که از سرنفرت، خشونت آفریدند و حرف‌هایی که از سر مهر به گفت‌و‌گو فرا خواندند هر دو در چنین روزهایی از سال و در همین نقطه از جهان برزبان‌ها جاری شد و در خاطره‌ها ماند.

نوزده سال پیش در سی‌ام شهریور ماه 1377، صدای سید محمد خاتمی رئیس جمهوری منتخب ملت‌ایران در سرسرای پنجاه و سومین مجمع سازمان ملل متحد پیچید که «من از ایران سرافراز آمده‌ام، به نمایندگی از ملتی بزرگ و پر آوازه که ده‌ها قرن پیش صاحب تمدن بوده و پس از پذیرش آیین اسلام در تأسیس و تمدن اسلامی نقش ممتاز داشته است. و به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می‌کنم که به عنوان گام اول سال 2001 از سوی سازمان ملل سال گفت‌و‌گوی تمدن‌ها نامیده شود، با این امید که با این گفت‌و‌گو نخستین گام‌های ضروری برای تحقق عدالت و آزادی جهانی برداشته شود.»

این سخن مقبول افتاد و قطعنامه شماره 5322 اجلاس عمومی آن را به متن حقوقی الزام‌آوری در عرصه بین‌المللی تبدیل کرد که بر‌اساس آن «دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی و غیر‌دولتی موظف شدند برای ارتقای مفهوم گفت‌و‌گوی تمدن‌ها، برنامه‌های مناسب فرهنگی، آموزشی و اجتماعی تدوین و اجرا نمایند.» گفت‌و‌گوی تمدن‌ها و فرهنگ‌ها که مورد استقبال جامعه جهانی بویژه اصحاب فکر و فرهنگ قرار گرفت، در واقع درصدد ارائه گفتمان

و پارادایم جدیدی بود که در آن تسلط به دانش و آشنایی با مهارت‌های گفت‌و‌گو می‌تواند جهان رااز موقعیت‌های مخاطره‌آمیز خارج کند و راه و رسمی نو فراروی انسان‌ها و جامعه‌های تشنه آزادی و عدالت قرار دهد. گفت‌و‌گو را می‌توان کوششی برای تضعیف وضع تراژیک جهان دانست و خشونت و افراطی‌گری را به کمک آن در همه‌جا به حاشیه راند.

از آن پس هرچه جهان از پیدایی وضعیت‌های ضد گفت‌و‌گویی در غرب و شرق خود بیشتر زیان دید، جدی‌تر در اندیشه پیشبرد «گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها» برآمد. مروری بر آنچه در طول این ایام از مراکز دانشگاهی و فرهنگی و در نهادهای مدنی و سیاسی حاصل شده است می‌تواند یادآور این باشد که راهبرد «گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها» ظرفیتی جدید و وسیع برای خارج کردن جهان از موقعیت‌های خشونت‌زا و بحران‌آفرین است. سی‌ام شهریور که «روز ملی گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها» بود و متأسفانه به دستور دولت احمدی‌نژاد از تقویم ایران خارج شد، بخشی از میراث و تبار ملت ایران در مبارزه با افراطی‌گری و خشونت است. این روز در ذهن و دل ملت ما ثبت شده است و از یاد نمی‌رود، پس آیا زمان آن نیست که در پرتو این میراث گفت‌و‌گویی، جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری را بازخوانی کنیم؟

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.