بنا به گفته رونن برگمن‌، ژنرال مایکل هیدن به اوباما تأکید کرده بود قوی‌ترین و مهم‌ترین ابزار آنها برای توقف برنامه هسته‌ای ایران‌، کشتن دانشمندان ایران در کف خیابان‌های تهران توسط اسرائیل بود. دانشمندانی که نام و هویتشان را عوامل داخلی و جاسوسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌و آمریکایی‌ها برای اسرائیل فاش ساخته بودند.

به گزارش جماران؛ روزنامه کیهان در شماره امروز خود نوشت: «...تلاش زیادی برای رسیدن به او (دکتر محسن فخری زاده) انجام شد و در راس موساد بین مردان موساد، رئیس موساد، مئیر داگان از یک‌سو و تامیر پاردو از سوی دیگر و دیگر افرادی که در کنار او بودند‌، بحثی جدی درگرفت. برخی می‌گفتند این یک دام است. آنها می‌دانند که ما می‌آییم. ایناهاش‌، به عکس‌ها نگاه کنید‌، گشت‌های پلیس درست در جایی هستند که ما قصد عملیات داریم. این سازماندهی غیرقابل قبول است. اولمرت نظر داگان را می‌پذیرد و دستور عملیات را صادر می‌کند. اما بعد از آن، اولمرت تماس می‌گیرد و می‌گوید: نظرم عوض شد، عملیات لغو است. داگان وارد مرکز عملیات موساد شد‌، جایی‌که عملیات از آنجا هدایت می‌شد. عوامل میدانی و هر کس با این عملیات و این کار مرتبط بود، به او گفته شد که عملیات لغو شد...»1

این جملات را رونن برگمن، نویسنده و خبرنگار نشریات اسرائیلی ‌‌هاآرتص و یدیعوت آحارانوت و همچنین روزنامه نیویورک ‌تایمز در مستندی به نام «سرقت در قلب تهران» از برنامه «وقت حقیقت» یا «زمان حقیقت» بیان کرد که در سال 2018 (دو سال قبل از ترور و شهادت دکتر محسن فخری زاده) از کانال 11 تلویزیون اسرائیل پخش شد و به ماجرای ‌ترور دانشمندان ایرانی از جمله دانشمندان هسته‌ای می‌پرداخت.

خیمه شب‌بازی نخست‌وزیر

این برای نخستین بار نبود که نام دکتر محسن فخری زاده در اسناد و برنامه‌ها و بر زبان عوامل و سران اسرائیلی جاری می‌شد. در همان روزها بود که بنیامین نتانیاهو (نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی) در افشاگری از مقادیر معتنابهی اسناد که مدعی بود از منابع ایرانی ربوده است‌، نام محسن فخری زاده را به طور رسمی و علنی و در یک برنامه‌ای که برای همه دنیا پخش می‌شد‌، بر زبان آورد.

او در 30 ‌آوریل 2018 (10 اردیبهشت 1397) در حالی که درباره اسناد ربوده شده از ایران سخن می‌گفت‌، چندین بار به نام دکتر محسن فخری‌زاده‌ اشاره کرد و گفت:

«... این اسم را به‌خاطر داشته باشید: فخری‌زاده. او نوشته است: هدف اصلی، به پایان رساندن پروژه عماد است و اضافه می‌کند: فعالیت‌های ویژه. شما می‌دانید این چیست؟ فعالیت‌های ویژه تحت عنوان توسعه دانش علمی ‌انجام خواهد شد...»

اما گویی ایهود اولمرت (نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی و از عوامل اصلی این رژیم) خیلی پیشتر از نتانیاهو‌، محسن فخری زاده را می‌شناخت. اولمرت در همان مستند «سرقت در قلب تهران» با خنده‌ای عصبی گفت:

«... من فخری‌زاده را به خوبی می‌شناسم‌، او می‌داند چقدر من او را می‌شناسم. به احتمال خیلی زیاد اگر او را در خیابان ببینم‌، او را می‌شناسم! «فخری‌زاده»، او در راس برنامه‌ای که برای انجام کارها طراحی شده قرار دارد که نمی‌شود به آنها پی برد. او محافظ نداشت و ندارد و من فکر نمی‌کنم که او محافظ داشته باشد...» 2

با این صحبت ایهود اولمرت‌، روشن می‌شد که شو و نمایش بنیامین نتانیاهو در 30‌آوریل 2018 درباره شناسایی دکتر محسن فخری‌زاده و فعالیت‌هایش از طریق اسناد به سرقت برده از تهران‌، بلوفی بیش برای تبلیغات و پروپاگاندای رسانه‌های زنجیره‌ای غرب و زمینه‌سازی ذهنی برای فریب افکار عمومی نبود و همین فیلم مستند «سرقت در قلب تهران»، خیمه‌شب‌بازی نخست‌وزیر سابق اسرائیل را برملا ساخت.

همه تفنگ‌ها او را نشانه گرفته بودند

محسن فخری‌زاده از آن زمان، بارها و بارها هدف نقشه‌های ‌تروریستی قرار گرفت که هربار به دلائلی این نقشه‌ها صورت عملی نیافتند. یکی از آن دفعات‌، همان بود که رونن برگمن در فیلم مستند «سرقت اسناد از تهران» نقل کرد و سخن از نافرجامی آن گفت. 

از اظهارات سایر عوامل اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی هم این‌گونه برآمد که آنها سال‌ها، از حضور دانشمندی به نام دکتر محسن فخری زاده در برنامه‌های علمی و هسته‌ای ایران باخبر بودند و می‌دانستند نقش محوری و اساسی دارد اما تا مدتها نشان و حتی تصویری از وی در اختیار نداشتند. 

آمنون سوفرین (رئیس وقت بخش اطلاعات موساد) در مستند «سرقت در قلب تهران» گفت:

« ...فخری‌زاده رئیس برنامه هسته‌ای ایران است. او از همان ابتدا با این پروژه بزرگ شد. من فکر می‌کنم او از معدود کسانی است که از همه چیز خبر دارد و می‌داند چه زمانی هر بخش به بخش دیگر متصل می‌شود.»3

در همان فیلم مستند‌، ژنرال آهارون زوی فارکش، رئیس وقت اطلاعات نظامی اسرائیل نیز درباره نقش فخری زاده در پروژه هسته‌ای ایران، اظهار داشت:

«... او در این پروژه نگران این بود که بخش نظامی و غیرنظامی از هم جدا باشند. او بسیار متعهد به انجام کارها بود. حتی زمانی که می‌دانست حکومت ایران زیر ذره بین است...»4

کاملاً مشخص بود که سرویس‌های اطلاعاتی غرب از جمله موساد، شناخت و پرونده کاملی از شخصیت و فعالیت‌های دکتر فخری‌زاده در اختیار دارند که طی سال‌ها و با استفاده از عوامل داخلی و همچنین جاسوسانی که تحت عنوان بازرسان سازمان بین‌المللی انرژی اتمی ‌به ایران رفت و آمد می‌کردند و همچنین اطلاعات محرمانه‌ای که از سوی طرف ایرانی در اختیار آنها گذارده می‌شد، به دست آمده بود.

برهمین اساس، سیما شاین، رئیس وقت مطالعات موساد گفت:

« ... نام او در سال‌های اولیه فقط در داخل جامعه اطلاعاتی کشف شد. اما بعدا توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌آشکار شد. چه کسی می‌خواست با او مصاحبه کند. قطعا ایرانی‌ها با این موضوع موافق نیستند...»5

اولی ‌هاینونن، معاون رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌هم در همان زمان این حرف را تایید نمود و اضافه کرد:

«... (محسن فخری‌زاده) مرد اطلاعاتی که چیزهای زیادی برای وصف او وجود دارد. ما هرگز با او ملاقات نکرده‌ایم‌، بنابراین او تنها شخصی است که ما نمی‌توانستیم او را ملاقات کنیم و ما قبلاً یک جلسه داشتیم‌، ایران موافقت کرد اما در آخرین لحظه آنها از تصمیم خود عقب‌نشینی کردند و من فکر نمی‌کنم که از آن زمانی که من رفته‌ام‌، کسی در آژانس او را دیده باشد...»6

فقط یک عکس

اسرائیلی‌ها از موقعیت شهید فخری زاده اطلاع داشتند‌، ولی ردّ یا تصویری از او را هنوز به دست نیاورده بودند. هولگار ‌اشتارک‌، روزنامه‌نگار و از عوامل اطلاعاتی رژیم صهیونیستی درباره چگونگی گرفتن اطلاعات درباره دکتر فخری‌زاده توسط عوامل داخلی خود گفت: 

«... ما هیچ عکسی از او نداشتیم‌، پس حتی مشخص نبود او چه شکلی است. سپس (توسط عوامل داخلی‌مان) از او یک عکس گرفتیم. جوامع اطلاعاتی آن را با یکدیگر رد و بدل کردند‌، به ‌نظر می‌رسید که آن فرد چهره‌ای دارد. تا آن زمان او یک چیز مبهم بود...»7

سرانجام توانستند از طریق عوامل داخلی خود‌، یک عکس از دکتر محسن فخری‌زاده به دست آورند‌، همان عاملی که توانست در ‌ترور شهید فخری‌زاده نقش مهمی ‌را ایفا کند. عکسی که اساس شناسایی شهید فخری‌زاده توسط دستگاه‌های هوش مصنوعی کنترل‌کننده سلاح ‌ترور بودند.

هولگار ‌اشتارک ادامه داده است:

«... سپس شکار شروع شد‌، موساد بسیار تلاش کرد که او را پیدا کند. آنها طی سال‌های زیادی سعی کردند که او را بگیرند... اگر موساد موفق می‌شد که محسن فخری‌زاده را حذف کند‌، این ممکن است ضربه‌ای به طرح و شاید حتی به پایان برنامه وارد کند. اما فخری‌زاده بسیار باهوش بود...»

برنامه شکار شروع شد

از آن پس‌، سرویس‌های اطلاعاتی غرب به سرکردگی سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی تلاش بسیاری را برای از میان برداشتن دکتر محسن فخری زاده به خرج دادند. 

رونن برگمن براساس تحقیقات از صدها کارشناس و مسئول اطلاعاتی‌، همچنین چهره‌های سیاسی و ماموران مخفی و با استفاده از هزاران سند‌، در سال 2017 (یعنی سه سال قبل از ترور شهید محسن فخری زاده) در کتابی به نام «برخیز و اول تو بکش» Rise and kill first درباره عملیات ترور اسرائیلی‌ها در کشورهای دیگر از ترور دکتر محسن فخری‌زاده سخن گفته بود.

یعنی یک سال پیش از خیمه شب بازی نتانیاهو درباره اسناد دزدیده شده مورد ادعایش از تهران‌، ماجرای برنامه‌ریزی موساد برای ترور دکتر فخری زاده توسط یکی از عوامل موساد به طور علنی و رسمی افشا شده بود! رونن برگمن درباره عملیات ترور محسن فخری زاده در آن کتاب نوشت:

«... ایرانی‌ها متوجه شدند گروهی در حال ترور دانشمندان هسته‌ای آنها هستند و محافظت از آن‌ها‌، به ویژه محسن فخری‌زاده رئیس‌گروه تسلیحات که از او به عنوان مغز متفکر این پروژه یاد می‌شد‌، را بیشتر کردند.»8

شلیک به قلب دانش

اما پس از چندین و چند سال تلاش همه‌جانبه سرویس‌های جاسوسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس برای ترور دکتر فخری زاده‌، سرانجام عملیات فوق در بعد از ظهر 7 آذرماه 1399 انجام گرفت. آنها با استفاده مسلسلی که از راه دور و از طریق ماهواره کنترل می‌شد ‌، 13 گلوله به دکتر فخری‌زاده شلیک کردند.

بعدا رونن برگمن، نویسنده و پژوهشگر اسرائیلی در گفت‌و‌گو با شبکه سلطنتی بریتانیا‌، بی‌بی‌سی اذعان کرد که آنها نه یک مسئول پروژه هسته‌ای ایران بلکه علم و دانش را ترور کردند. او خاطره‌ای نقل کرد از گفت‌وگو با ژنرال «مایکل هیدن» (یکی از شخصیت‌های مهم چند دهه اخیر جامعه اطلاعاتی آمریکا و ریاست وقت سازمان سیا) و از بحث او در اولین جلسه شورای امنیت ملی آمریکا با رئیس‌جمهوری وقت یعنی باراک اوباما در سال 2009 که اوباما از میزان اورانیوم غنی‌سازی شده ایران در سایت نطنز پرسیده بود. ژنرال هیدن در پاسخ اوباما چنین توضیح داده بود:

«آقای رئیس‌جمهور... در تاسیسات نطنز، حتی یک الکترون هم وجود ندارد که انتهای آن تبدیل به بمب اتم بشود‌، کاری که آنها در نطنز انجام می‌دهند تولید سلاح هسته‌ای نیست‌، بلکه تولید دانش است و تنها یک راه هم برای کشتن دانش وجود دارد...» 

بنا به گفته رونن برگمن‌، ژنرال مایکل هیدن به اوباما تأکید کرده بود قوی‌ترین و مهم‌ترین ابزار آنها برای توقف برنامه هسته‌ای ایران‌، کشتن دانشمندان ایران در کف خیابان‌های تهران توسط اسرائیل بود. دانشمندانی که نام و هویتشان را عوامل داخلی و جاسوسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌و آمریکایی‌ها برای اسرائیل فاش ساخته بودند.

________________________________

1- رونن برگمن- همان 8- گفت‌و‌گوی رونن برگمن با عنایت فانی- بی‌بی‌سی فارسی   2- ایهود اولمرت- موساد، ماشین ‌ترور دانش- شبکه افق- آذرماه 1399   3- آمنون سوفرین- همان   4- آهارون زوی فارکش- همان  5- سیما شاین- همان    6- اولی ‌هاینونن- همان  7- هولگار ‌اشتارک- همان   8- رونن برگمن – برخیز و اول تو بکش (تاریخ پنهان ترورهای سازمان‌یافته اسرائیل)- ترجمه ‌هادی عبادی- تابستان 1399

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.