مسیح مهاجری یادآور شد: امام خمینی که زیر بار پول گرفتن حوزه علمیه از دولت نرفت به همین دلیل بود که می‌خواست استقلال حوزه حفظ شود. مرحومان حضرات آیات فاضل لنکرانی و صافی گلپایگانی هم بشدت با وابسته شدن حوزه از طریق دریافت پول از دولت‌ مخالفت می‌کردند و در میان مراجع کنونی هم کم نیستند بزرگانی که بر همین اعتقادند و داشتن ردیف بودجه در بودجه کل کشور را برای حوزه زیانبار و منافی استقلال روحانیت می‌دانند.

به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: افکار عمومی با دیدن این فهرست به این تصور نادرست می‌رسد که این پول به طلاب داده می‌شود و هر روحانی در هرجا که باشد از آن سهمی دارد، غافل از اینکه این پول بودجه دستگاه‌های بی‌خاصیتی است که به رسم بوروکراسی امروزی به جیب عده‌ای کارمند پشت ‌میز نشین می‌رود. روشن‌ترین دلیل بی‌خاصیت بودن این دستگاه‌ها هم اینست که حوزه‌های علمیه قبل از به وجود آمدن این دستگاه‌های عریض و طویل، بدون وجود آنها اداره می‌شدند و خروجی بسیار بهتری هم داشتند. 

در این مطلب آمده است: برخلاف شایعات و تبلیغات منفی جهت ‌داری که در قالب‌های مختلف و توسط عناصر صاحب برنامه ساخته و پرداخته می‌شود و البته گاهی بعضی افراد بی‌اطلاع نیز به آن دامن می‌زنند، وضع مادی طلاب حوزه‌های علمیه و بسیاری از روحانیون مناطق مختلف کشور بسیار بد است. عده‌ای از طلاب، به دلیل مشکلات معیشتی، از ادامه تحصیل در حوزه‌های علمیه منصرف و به بازار کار جذب می‌شوند. عده‌ای نیز که به دلایلی نمی‌خواهند تحصیل را رها کنند، بخشی از وقت خود را صرف کارهائی از قبیل فعالیت در قالب پیک موتوری، اسنپ، شستن ظرف‌ها در رستوران‌ها و شاگردی مغازه‌ها می‌کنند. با اینحال، شرایط بسیار متغیر قیمت‌ها و بالا رفتن لحظه‌ای هزینه‌های زندگی، اجاره‌ خانه و مخارج تحصیل فرزندان موجب می‌شود حتی همین افراد که تلاش می‌کنند با کار کردن بخشی از هزینه‌های زندگی را تامین کنند، هرگز نتوانند از خجالت زن و فرزند بیرون بیایند و از عهده تامین حداقل‌های معیشتی آنها برآیند. شهریه‌ها هم بقدری ناچیز هستند که در برابر سنگینی مخارج زندگی کنونی اصولاً به حساب نمی‌آیند.

در کنار این واقعیت اسفناک، هر ساله در فصل مطرح شدن بودجه کل کشور در مجلس شورای اسلامی فهرستی از ردیف‌های بودجه دستگا‌ه‌های مختلف فرهنگی از جمله حوزه علمیه و بعضی نهادهای مرتبط با آنان به رسانه‌ها و به ویژه فضای مجازی راه می‌یابد که عملاً به آن شایعات و تبلیغات منفی کمک می‌کند. این فهرست بقدری تاثیرگذار است که هرکس آن را می‌بیند تصوری غیر از آنچه با هدف شایعه‌ سازان و دست ‌اندرکاران آن تبلیغات منفی منطبق باشد به ذهنش خطور نمی‌کند. طبیعی است که در کوران این تبلیغات پرحجم، واقعیت تلخی مانند روزگار بسیار سخت طلاب حوزه‌های علمیه و روحانیون مناطق مختلف کشور و تنگناهای معیشتی آنها کاملاً به فراموشی سپرده می‌شود و کسی به آن فکر نمی‌کند. نکته تاسف‌‌آور اینکه این قشر تنگدست و بشدت فقیر، اکثریت قشر روحانی کشور را تشکیل می‌دهند و تاسف‌ بالاتر اینکه تصور عمومی شکل گرفته از آن شایعات و تبلیغات منفی، درست عکس این واقعیت را باور دارد!

درباره آن فهرست کذائی که واقعیت هم دارد، توجه به این نکته رنج‌آور ضرورت دارد که یکی از کارکردهایش دامن زدن به همان شایعات و تبلیغات منفی است. افکار عمومی با دیدن این فهرست به این تصور نادرست می‌رسد که این پول به طلاب داده می‌شود و هر روحانی در هرجا که باشد از آن سهمی دارد، غافل از اینکه این پول بودجه دستگاه‌های بی‌خاصیتی است که به رسم بوروکراسی امروزی به جیب عده‌ای کارمند پشت ‌میز نشین می‌رود. روشن‌ترین دلیل بی‌خاصیت بودن این دستگاه‌ها هم اینست که حوزه‌های علمیه قبل از به وجود آمدن این دستگاه‌های عریض و طویل، بدون وجود آنها اداره می‌شدند و خروجی بسیار بهتری هم داشتند. این پول، بود و نبودش تفاوتی برای طلاب حوزه‌های علمیه و روحانیون مناطق مختلف کشور ندارد. البته وجود این ردیف بودجه این خاصیت را دارد که حوزه را به دولت‌ها وابسته می‌کند و از مستقل بودن محروم می‌نماید. اکنون که در لایحه بودجه سال آینده (1402) 60 درصد افزایش پیش‌بینی شده، 60 درصد هم به وابستگی‌ اضافه خواهد شد.

 

امام خمینی که زیر بار پول گرفتن حوزه علمیه از دولت نرفت به همین دلیل بود که می‌خواست استقلال حوزه حفظ شود. مرحومان حضرات آیات فاضل لنکرانی و صافی گلپایگانی هم بشدت با وابسته شدن حوزه از طریق دریافت پول از دولت‌ مخالفت می‌کردند و در میان مراجع کنونی هم کم نیستند بزرگانی که بر همین اعتقادند و داشتن ردیف بودجه در بودجه کل کشور را برای حوزه زیانبار و منافی استقلال روحانیت می‌دانند. آنچه مهم‌تر است افکار عمومی است که حرفش اینست که وقتی مردم در فقر دست و پا می‌زنند، حوزه‌های علمیه نباید از بودجه عمومی کشور تغذیه کنند. حوزه‌های علمیه باید به شیوه همیشگی با پول و امکاناتی که مردم در اختیارشان قرار می‌دهند اداره شوند تا از یکطرف استقلال خود را حفظ کنند و از طرف دیگر مردمی بودن که در طول تاریخ ویژگی اصلی روحانیت بوده را از دست ندهند.

بهترین اقدام اینست که بزرگان حوزه علمیه پیشقدم شوند و با نگارش نامه‌ای به دولت و مجلس، نسبت به ردیف بودجه‌ای که برای دستگاه‌های مختلف حوزه‌های علمیه در نظر گرفته شده اعلام بی‌نیازی کنند. این اقدام، اعتقاد و اعتماد مردم به روحانیت را صد چندان خواهد کرد و توده مردم با هدایا و وجوه شرعیه خود هزینه‌های حوزه‌های علمیه را همچون گذشته تامین خواهند نمود. این اقدام، هم اسلامی است، هم انقلابی، هم مردمی و هم شجاعانه. آیا بزرگان حوزه از چنان شجاعتی برخوردار هستند که به این پیشنهاد عمل کنند؟

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.