اغلب علاقه‌مندان، شاگردان و مؤثرین انقلاب می‌دانند در ‌این سال ‌ها چه محدودیت‌هایی که متوجه ترویج اندیشه و راه و عمل محمدرضا حکیمی آن مرد بزرگ نشده است؛ از محدودیت در مجوز چاپ و نشر آثارش، تا برگزاری جلسات نشست و پرسش‌و‌پاسخ در محیط‌ها دانشگاهی و حوزوی، از بی‌توجهی نهادهای فرهنگی مانند صداوسیما، شورای انقلاب فرهنگی تا بی‌مهری نهادهای آموزشی عمومی و عالی در بهره‌مندی از اندیشه‌هایش ‌یا طر‌دشدن در حوزه‌های علمیه و مراکز حوزوی و...؛ در یک کلام به حاشیه راندن و گوشه‌نشین‌کردن کسی که قطعا یکی از مؤثرین پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.

به گزارش جماران؛ رحیم عبادی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «سوگ استاد و حکیم فرزانه محمدرضا حکیمی اگرچه عظیم است اما به فراموشی سپردن اندیشه و آرا و توصیه‌‌های او در سال‌های اخیر سوگی بزرگ‌تر است. مدت‌هاست اندیشمندان بزرگی که در زمان حیات خود در اندیشه‌ورزی‌ یا در تولید سرمایه اجتماعی‌ یا ایفای مسئولیت‌های ملی، نقش‌های راهبردی ایفا می‌کردند، با محدودیت‌ها یی مواجه شده و می‌شوند اما به محض اینکه دعوت حق را لبیک می‌گویند، رسانه‌های رسمی و مقامات در سطوح مختلف در تجلیل از اندیشه و آثار و برکات وجود آنان سخن‌ها می‌گویند، پیام‌های تأسف و تأثر می‌دهند و فقدان آنان را ضایعه‌ای غیرقابل‌جبران می‌دانند؛ غافل از اینکه برخی از همین افراد و اصحاب اندیشه و قلم در زمان حیات آن مرحوم موجب بیشترین محدودیت‌ها، بی‌عدالتی‌ها و... و درنهایت انصاف بی‌مهری‌های مستمر نسبت به بسترسازی و برداشتن موانع و ایجاد مقتضیات برای تحقق اندیشه‌ها و برنامه‌های آنان بوده‌اند و آنگاه پس از مرگ آن بزرگ و کوتاه‌بودن دست آن فقید از‌دست‌رفته از این دنیا، مسئولان و مدیران، چه تجلیل‌ها، تحسین‌ها و تقدیرها که از وی نمی‌کنند.

نمونه‌اش مواجهه با فوت علامه بزرگ و حکیم محمدرضا حکیمی است. مقدمتا بیان کنم که قرائت صحیح از انقلاب مبتنی است بر اندیشه‌های اسلام ناب محمدی(ع) و دین رحمانی. به جرئت می‌توان گفت استاد علامه محمدرضا حکیمی در کنار امام خمینی، دکتر علی شریعتی و استاد مطهری از پایه‌گذاران این اندیشه بوده‌اند.

اغلب علاقه‌مندان، شاگردان و مؤثرین انقلاب می‌دانند در ‌این سال ‌ها چه محدودیت‌هایی که متوجه ترویج اندیشه و راه و عمل آن مرد بزرگ نشده است؛ از محدودیت در مجوز چاپ و نشر آثارش، تا برگزاری جلسات نشست و پرسش‌و‌پاسخ در محیط‌ها دانشگاهی و حوزوی، از بی‌توجهی نهادهای فرهنگی مانند صداوسیما، شورای انقلاب فرهنگی تا بی‌مهری نهادهای آموزشی عمومی و عالی در بهره‌مندی از اندیشه‌هایش ‌یا طر‌دشدن در حوزه‌های علمیه و مراکز حوزوی و...؛ در یک کلام به حاشیه راندن و گوشه‌نشین‌کردن کسی که قطعا یکی از مؤثرین پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.

فراموش نمی‌کنم که سال‌های حدود 70 از ایشان برای تدریس درس‌ الحیات در جمع اعضای انجمن اسلامی معلمان دعوت کردیم. ایشان پس از حدود چهار جلسه پیشنهاد دادند که ادامه جلسات متوقف شود. علت را جویا شدیم. گفت از تریبون‌های رسمی حرف‌های متفاوت و متضادی بیان می‌شود، ادامه مباحث من موجب گمراهی جوانان، معلمان و جامعه خواهد بود. می‌نگریم که ضعف مدیریت چگونه بیداد می‌کند و امیدی به سامان‌یابی نابسامانی‌های گوناگون برجای نمی‌گذارد و توصیه می‌کند که روحانیون به نظارت بسنده کرده و از تصدی مناصب اجرائی پرهیز کنند‌ یا در جایی دیگر نوشته است در جمهوری اسلامی «ادالت» (تداول قدرت و ثروت در دست عده‌ای خاص) به جای «عدالت» نشسته است و... . ای کاش آن عالم محترم و نهادهای عالی فرهنگی به‌جای درخواست درج اندیشه‌های یک مسئول اجرائی در کتاب‌های درسی پیشنهاد تدوین و تدریس اندیشه‌های ماندگار عالم فرزانه علامه حکیمی در مدارس و دانشگاه‌ها را ارائه می‌کردند؛ امروز جامعه ما بیش از هر زمان به اندیشه‌ورزانی مانند استاد حکیمی به‌ویژه در حوزه عدالت اجتماعی، مبارزه با تبعیض و بی‌عدالتی، آراستن و پیراستن اندیشه‌های اسلام ناب محمدی و ترویج دین رحمانی نیازمند است.

باید قدر صاحبان اندیشه و متفکران و مصلحان بزرگ اجتماعی و دینی که با سابقه درخشان اندیشه‌ورزی، مدیریت‌های راهبردی، مبارزه با بی‌عدالتی و کمک به محرومان و مستضعفان در برهه‌های خاص که امکان بروز اندیشه و توفیق خدمت و حضور پیدا کرده و درخشیده‌اند، بدانیم و پیشاپیش به‌جای تأسف از فقدان آنان، حضور ارزشمند بزرگان را در زمان حیات برای اعتلای انقلاب و ایران و سربلندی کشور گرامی بداریم، از آنان برای توسعه و آبادانی کشور مدد جوییم و محدودیت‌ها را برداریم تا از فقدان حضور آنان شدیدا متأثر نشویم. ان‌شاءالله».

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.