محمود صادقی در مورد حوادث آبان 98 گفت: آن اتفاقی که در اثر بنزین افتاد، نتیجه‌ی تحریم بود. یعنی کف‌گیر دولت به تهِ دیگ خورده بود. ما می‌خواستیم بنزین را بفروشیم، صادر که نمی‌توانستیم بکنیم فقط به مردم می‌توانستیم بفروشیم. یعنی منبع صادرات‌مان مشکل پیدا کرده بود. در داخل می‌خواستیم با فشار روی گُرده‌ی مردم پولش را بگیریم.

به گزارش جماران؛ محمود صادقی، نماینده‌ تهران در مجلس دهم در گفت و گو با انصاف نیوز به اظهارنظر در مورد مسائل مختلفی پرداخته است که گزیده ای از آن در پی می آید:

*بعضی از اشخاص در همین دوره‌ی نمایندگی مجلس هم به من گفتند که فلان مسئول قضایی کشور که بازداشت شد، در زندان هم موقع بازجویی روی ذهن بازجوها تاثیر می‌گذارد و آنها را تحت کنترل می‌گیرد! ظاهرا چنین چیزهایی می‌گفتند.

*من این مسئله را دیگر دنبال نکردم، چون مسائلی است که به مقدار زیادی چیپ است. کشور این همه مسئله و مشکل دارد که باید به آنها پرداخت. اینها هم ادعاهایی است که معلوم نیست اثبات شود یا نه و مشخص نمی‌شود کی بود، کی نبود. ولی به نظرم این مسئله در یک سطوحی وجود دارد.

 

ابهام در پرونده سانچی زیاد هست

 

*{در مورد کشتی سانچی} ابهام در آن پرونده زیاد هست؛ به‌خصوص چون آن کشتی تحت مجموعه‌ی شستا بود. وزارت تعاون ادعای‌شان این بود که ما شناسایی کردیم و غرامت کامل دادیم. ولی خانواده‌ها ادعای دیگری داشتند. اتفاقا این مسئله هم به نظر من کامل شفاف نشد. یعنی هنوز ابهام در آن پرونده زیاد است. من نمی‌دانم آیا واقعا هنوز زنده هستند یا نه. می‌گویند که چنین احتمالی وجود دارد ولی من از آن اطلاع دقیق ندارم. حداقل می‌خواهم بگویم که ابهام در آن پرونده باقی است. اخیرا هم در دیوان عدالت رای‌های ابطالِ مربوط به مسائل مربوط به حذف وراثت را گرفتند. بعضی از آنها را ابطال کردند.

 

بعضی از زندان‌ها هست که رئیس سازمان زندان‌ها را هم آنجا راه نمی‌دهند!

 

*من در مجلس یک طرحی دادم که اتفاقا رفت کمیسیون و مورد بحث هم قرار گرفت ولی خورد به همین سال آخر و آن هم به محاق رفت. ما طرح «هیئت نظارت بر زندان‌ها» را طراحی کردیم با ترکیبی از سه قوه؛ به‌طوری که دادگستری، دبیرخانه‌اش باشد و سه قوه در آن حضور داشته باشند و بازدیدهای دوره‌ای از همه‌ی ندامتگاه‌های کشور صورت بگیرد. یکی از مشکلات ما این است که یک‌سری زندان داریم که زندان نیستند، یعنی اینها زندان‌هایی هستند که شفاف نیستند. 

*بعضی از زندان‌ها هست که رئیس سازمان زندان‌ها را هم آنجا راه نمی‌دهند! رئیس سازمان زندان‌ها می‌گفت من را آنجا راه نمی‌دهند!

 

کاش دین با سیاست آمیختگی داشته باشد

 

*الان مشکل ما این نیست که دین از سیاست جدا نیست. کاش دین با سیاست آمیختگی داشته باشد و سیره‌ی امیرالمومنین پیاده شود.

*{در خصوص اظهارات فائزه هاشمی در مورد ترامپ} به نظر من این حرف خیلی کج‌سلیقگی است. البته مقصود ایشان به فرض این بوده است که اگر حاکمیت تحت فشار قرار بگیرد، رفتارش را اصلاح می‌کند. ولی اینکه ما به یک نیروی خارجی دل ببندیم و تحت فشار یک نیروی خارجی قرار بگیریم اصلا درست نیست؛ آن هم یک آدم هنجارشکنی مثل ترامپ که فقط با ما چالش نداشت بلکه با نظم جهانی چالش داشت. او از کنوانسیون پاریس و از نفتا خارج شده بود و دور کشورش را دیوار می‌کشید. چه‌طور می‌توانیم بگوییم یک آدم ناهنجار بیاید به کشور ما فشار بیاورد؟ که چی؟ این فشار مگر مشکل را حل کرده است؟ همین دیروز مسئول مالی دولت بایدن گفت که من بارها گفتم که سیستم فشار حداکثری جواب نمی‌دهد. یعنی فشارحداکثری روی گُرده‌ی مردم می‌آید. نظام هم فشار را به مردم انتقال می‌دهد.

 

اتفاقی که در اثر بنزین افتاد، نتیجه‌ی تحریم بود

 

*بعد از ناآرامی‌هایی که سال ۹۸ پیش آمد، یک کسی گفته بود که «نظام حجامت شد».  من در نطقی که بعد از این اتفاقات در مجلس داشتم گفتم که «بعضی از فرومایگان، ریخته شدن خون جوانانی که در اثر سیاست‌های غلط اقتصادی ما امیدشان را به آینده از دست دادند را حجامت نظام دانستند». من گفتم «شرم بر ما، شرم بر شما».

همانجا گفتم که آن اتفاقی که در اثر بنزین افتاد، نتیجه‌ی تحریم بود. یعنی کف‌گیر دولت به تهِ دیگ خورده بود. ما می‌خواستیم بنزین را بفروشیم، صادر که نمی‌توانستیم بکنیم فقط به مردم می‌توانستیم بفروشیم. یعنی منبع صادرات‌مان مشکل پیدا کرده بود. در داخل می‌خواستیم با فشار روی گُرده‌ی مردم پولش را بگیریم. من در آن نطق گفتم که اگر جلوی سوءمدیریت‌ها، دوباره‌کاری‌ها و موازی‌کاری‌ها گرفته نشود کار درست نمی‌شود. خرج نظام خیلی زیاد است. اطراف این سیستم اینقدر آفتابه‌لگن و دستگاه‌های موازی درست شده است که بودجه‌ی یک کشور نمی‌تواند تصویب شود. وقتی وضعیت این‌طور است ببینید کشور از چه چالش‌هایی باید عبور کند تا بالاخره روز آخر سال شورای نگهبان بگوید اوکی این تصویب شد! معلوم است که این سیستم مشکل دارد. همه‌ی اینها خرج دارد.

*من به بازپرس محترم گفتم که به عمل آن کسی که می‌آید به‌خاطر یک توییتی که در آن گفتم کرونای من مثبت شده است، تشکیل پرونده می‌دهد، از زاویه‌ی اقتصادی نگاه کنید نه از زاویه‌ی قضایی. ببینید چقدر خرج شده است که او آمده کلی پرونده درست کرده است،‌ همه‌ی گزارش‌های رسانه‌ها را گرفته و بعد آمده در دادسرا علیه من شکایت کرده است، این کلی نیرو برده است. دادسرا آمده به مجلس اعلام کرده و شکایت به مجلس رفته است. هیئت نظارت قبلی نرسیده است که بررسی کند. چقدر آدم نشستند تشکیل جلسه دادند تا به این پرونده رسیدگی کنند. بعد آن را به دادسرا برگردانده‌اند. حالا دادسرا من را می‌خواهد، اگر به فرض من محکوم شوم رای به دادگاه می‌رود.

ببینید اینها چقدر خرج دارد. بعد می‌گوییم آقا ما بودجه نداریم‌! تحریم در درجه‌ی اول فشاری روی گُرده‌ی مردم است. حکومت خیلی راحت بلد است فشارها را به سمت مردم شیفت کند. مردم آسیب می‌بینند.

*{در رابطه با بازگشت بهروز وثوقی} چندین سال است ایشان پیگیر این مسئله است. آن زمانی هم که ما مجلس بودیم خبرنگارها می‌پرسیدند شما می‌توانید کاری کنید که به ایشان کمکی شود. گفتم حالا بی‌سروصدا شاید بشود کمک کرد. به هر حال طبق آمارهایی که من دارم تقریبا ۷-۸ میلیون ایرانی خارج از کشور هستند که ممنوع‌الورودند. 

 

منبع: انصاف نیوز

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
17 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.