غلامعلی رجایی در مورد مرحوم آیت الله هاشمی گفت: او همواره تلاش داشت تا بر مسیر اعتدال قدم بردارد و همواره تلاش می‌کرد حلقه اتصالی برای جناح‌ها و تفکرات موجود در کشور باشد تا کشور بتواند در عین اختلاف نظر و سلیقه با کمترین اختلاف و تنش به مسیر خود ادامه دهد.

به گزارش جماران؛ به نقل از ایلنا، مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی، گفت: حضور آقای هاشمی طی کمتر از شش دهه در سپهر سیاسی کشور حاوی نکات متعددی است که توجه به آن‌ها می‌تواند گره‌گشا باشد، یکی از مهمترینِ این ویژگی‌ها «واقع‌گرایی» ایشان بود.

غلامعلی رجایی مشاور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت وی، گفت: درباره آقای هاشمی می‌توان گفت که ایشان درمیان شخصیت‌های سیاسی چند دهه و یا حتی چند سده اخیر یک شخصیت ممتاز بود و حتی شاید بتوان گفت که بعد از صفویه ما یک شخصیت روحانی به جامعیت ایشان نداشته‌ایم. به عنوان مثال علمای عصر صفویه که در حکومت حضور داشتند معمولا منصب اجرایی برعهده آن‌ها نبود و بیشتر در کار قضاوت فعال بودند اما آقای هاشمی جز منصب ریاست قوه قضاییه همه مناصب مختلف را در نظام جمهوری اسلامی اعم از ریاست مجلس، ریاست جمهوری، ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، امامت جمعه و موارد دیگر برعهده گرفتند و به عبارتی می‌توان گفت که ایشان از این منظر یک شخصیت کمیاب بود.

وی افزود: در میان یاران امام افرادی بودند که در همین چند سال اخیر به ویژه در دهه ۹۰ از دنیا رفتند ولی کمتر ذکر و یادی از آن‌ها می‌شود که البته این خوب نیست و نباید فراموش شوند اما تنها فردی که  این چند سال علی‌الخصوص در رابطه با مشکلاتی که دامنگیر جامعه شده است، چه براساس بی تدبیری‌های اجرایی و سیاستگذاری های نادرست و چه براساس دشمنی‌هایی که نظام استکبار با جمهوری اسلامی ایران دارد، آقای هاشمی فردی است که همواره مردم یا چهره‌های سیاسی از او یاد می‌کنند و می‌گویند که جای چنین بزرگمردی خالی است.

مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی درپاسخ به سوالی پیرامون مهمترین ویژگی شخصیتی او که موجب تمایز با سایر مسئولان می‌شد، اظهار داشت: تصور من این است که حضور آقای هاشمی طی کمتر از شش دهه در سپهر سیاسی کشور و البته در دوران سی‌وچند ساله‌ی بعد از انقلاب اسلامی حاوی نکات متعددی است که توجه به آن‌ها می‌تواند گره‌گشا و درس‌آموز باشد اما یکی از مهمترین ویژگی‌هایی که به‌توان به آن اشاره کرد «واقع‌گرایی» آقای هاشمی بود.

وی ادامه داد: یکی از مهمترین عرصه‌هایی که واقع‌گرایی ایشان موثر واقع شد بحث پایان جنگ بود. در شرایطی که امام(ره) حتی اجازه مطرح کردن مساله پایان جنگ را نمی‌دادند، آقای هاشمی براساس گزارشاتی که از سوی فرماندهان جنگ به او می‌رسید مشاهده کرد شرایط به گونه‌ای نیست که کشور بتواند جنگ را ادامه دهد و ایشان به سختی توانست امام(ره) را برای این مساله متقاعد کند و این ناشی از واقع‌گرایی او بود.

رجایی با بیان اینکه «واقع‌گرایی آقای هاشمی یک صفت مهم و به‌نظر من نیاز همه دولتمردان چه امروز و چه در دهه های بعد است»، بیان داشت: مثال دیگری که برای واقع گرایی ایشان مایل هستم به آن اشاره کنم مساله سازندگی پس از جنگ است. ایشان وقتی که رئیس جمهور شد با کشوری آسیب دیده، به ویژه چند استان تخریب شده از جنگ و همچنین یک توانایی اندک مالی برای ساخت کشور مواجه بود. در آن شرایط کشور به سرمایه‌گذاری نیاز داشت و این سرمایه‌گذاری به روابط مثبت و حسنه، آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورها در جهان طی سال‌های جنگ به صدام کمک کرده بودند و روابط ما با دنیا چندان مثبت نبود. لذا در اینجا نیاز بود که ابتدا روابط مثبت و مبتنی بر تعامل دوجانبه و فضای برد-برد ایجاد شود. راهبرد تعامل دوجانبه و برد-برد از این جهت دارای اهمیت است که هیچ کشوری در شرایطی که منافع او تامین نشود حاضر به سرمایه‌گذاری در کشور دیگر نیست لذا این مهم بود که منافع طرف مقابل نادیده گرفته نشود، این یکی از مشکلاتی است که ما طی سال‌های اخیر آن را مشاهده کردیم که برخی توقع داشتند در بحث در برجام تنها اروپایی‌ها با ما کار کنند و برای حضور اقتصادی آمریکایی‌ها موانعی ایجاد می‌شد تا آن‌ها از عواید اقتصادی این معاهده مهم بین‌المللی بهره‌مند نباشد که این اشتباه است و در روابط این چنینی لازم است منافع هر دو طرف دیده شود.

وی افزود: تحت این شرایطی که اشاره شد ایشان با نگاه واقع‌گرایانه در جهت تعامل با جهان قدم برداشت و سرمایه‌گذاری های خارجی خوبی را جذب کرد و شرکت‌های متعددی از کشورهای مختلف وارد کشور شدند و در حوزه های مختلف ازجمله؛ سدسازی، ساخت بندر، ساخت پالایشگاه و راه‌ها کار کردند که در اثر این اتفاقات می‌توان دوران سازندگی را یک دوره درخشان برای کشور دانست.

مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی با اشاره به تاسیس دانشگاه آزاد توسط او، اظهار داشت: یکی دیگر از جنبه‌های واقع‌گرایی ایشان مساله کنکور بود که ایشان می‌گفت چرا باید عمر و وقت جوانان ما پشت کنکور هدر برود و یا اینکه بخواهد از کشور خارج شود، باید کاری کنیم و عرصه را فراهم کنیم که مردم خودشان در آموزش عالی مشارکت کنند. در مجموع آقای هاشمی یک روز باید از این دنیا می‌رفت مانند همه انسان‌هایی که پیش از این زندگی کرده بودند، اما «خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد». به عبارتی مهم این است که تفکر او جریان شود و جریان بماند. بر همین اساس معتقدم در سالگرد ایشان باید مروری بر روی جریان، تفکر و مکتب هاشمی صورت گیرد و آن بخشی که برای کشور مفید بوده، تبیین شود.

این فعال سیاسی در پایان با اشاره تلاش‌های مرحوم هاشمی در جهت تعادل فضای سیاسی کشور، گفت: آقای هاشمی نماد اعتدال بود و همواره می‌گفت که من این را از قرآن فرا گرفته‌ام و ضمن احترام گذاشتن و به رسمیت شناختن تفکر اصلاح طلبی و اصولگرایی یا همان چپ و راست سابق، ایشان در این دسته بندی‌ها وارد نمی‌شد اگرچه به لحاظ تشکیلاتی عضو جامعه روحانیت بود اما در انتخابات‌های مختلف مشاهده می‌شد که یک دوره  بخشی از اصولگرایان ایشان تایید می‌کنند و بخشی دیگر خیر و همچنین از سوی اصلاح‌طلبان هم همینطور بود. اما او همواره تلاش داشت تا بر مسیر اعتدال قدم بردارد و همواره تلاش می‌کرد حلقه اتصالی برای جناح‌ها و تفکرات موجود در کشور باشد تا کشور بتواند در عین اختلاف نظر و سلیقه با کمترین اختلاف و تنش به مسیر خود ادامه دهد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.