بهمن‌ آرمان می گوید: در شرایط کنونی به‌دلیل فقدان رابطه مالی بین ایران و بانک‌های بین‌المللی هزینه تبادل یا هر تراکنش مالی به رقم بی‌سابقه 35 درصد رسیده است. این مسأله به معنای آن است که ما هرکالایی که خریداری می‌کنیم علاوه برهزینه آن کالا 35 درصد هزینه اضافی نیز پرداخت می‌کنیم.

به گزارش جماران؛ «شکست ترامپ و آینده اقتصاد ایران» مهم‌ترین مسأله این روزهای فضای سیاسی و اقتصادی کشور است. این در حالی است که هنوز در قبال سیاست‌های بایدن در برابر ایران ابهامات جدی وجود دارد و مشخص نیست وی با چه رویکردی با ایران برخورد می‌کند.

 

در چنین شرایطی گمانه‌زنی‌ها درباره نتیجه انتخابات آمریکا روی اقتصاد ایران افزایش پیدا کرده و در روزهای گذشته بازار ایران واکنش مثبتی نسبت به این مسأله داشته و قیمت برخی از کالاهای اساسی مردم سیر نزولی به خود گرفته است. اینکه این وضعیت تا چه اندازه در دراز‌مدت ادامه خواهد داشت هنوز در هاله‌ای ابهام قرار دارد.

 

در کوتاه‌مدت و با احتمال برداشته شدن تحریم‌ها ایران امکان فروش نفت پیدا خواهد کرد.

 

 آرمان ملی نوشت: به همین دلیل و برای بررسی مهم‌ترین تحولات اقتصادی ناشی از شکست ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا «آرمان ملی» با دکتر بهمن‌ آرمان، اقتصاددان و معاون سابق بورس تهران گفت‌وگو کرده است. دکتر آرمان معتقد است: «‌در کوتاه‌مدت و با احتمال برداشته شدن تحریم‌ها ایران امکان فروش نفت پیدا خواهد کرد.از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که مشکلات روابط بانکی ایران با سیستم بانکی جهانی تا حدودی مرتفع شود و ایران بتواند روابط اقتصادی خارجی خود را بهبود ببخشد.اگر این اتفاقات رخ بدهد روی زندگی مردم تأثیر مستقیم خواهد داشت. البته بهبود نسبی این وضعیت برای ایران بی‌هزینه نخواهد بود.در چنین شرایطی ایران باید اف‌ای‌تی‌اف را بپذیرد و حتی این احتمال وجود دارد که لازم باشد از ساخت برخی جنگ‌افزارهای تهاجمی نیز خودداری کند.حتی ممکن است در سیاست‌های هسته ای ایران نیز تغییراتی ایجاد شود». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

 

با شکست ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا چــه آیــنده‌ای می‌توان برای اقتصاد ایران که در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ با تحریم‌های گسترده‌ای مواجه بوده است، متصور شد؟

انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و رویکرد این کشور در عرصه‌های مختلف برای بسیاری از کشورهای جهان دارای اهمیت است.به عنوان مثال نتیجه انتخابات آمریکا برای کشورهایی مانند چین و روسیه نیز دارای اهمیت است. این وضعیت درباره کشورهای اروپایی نیز وجود دارد.به همین دلیل نیز رهبران این کشورها مواضع متفاوتی نسبت به نتیجه انتخابات آمریکا اتخاذ کرده‌اند.این مسائل نیز به دلیل تأثیرگذاری آمریکا در مناسبات بین‌المللی است.

 

آمریکا کشوری است که یک چهارم اقتصاد جهان به همراه قدرتمندترین نیروی نظامی جهان را در اختیار دارد. این کشور همچنین پیچیده‌ترین سیستم بانکی و اطلاعاتی جهان را در اختیار دارد.به همین دلیل چنین کشوری نمی‌تواند از نظر سیاست‌های اقتصادی و ژئوپلتیکی در مناسبات جهانی بی‌تأثیر باشد. منطقه خاورمیانه در مناسبات جهانی نقش تعیین‌کننده‌ای دارد و ایران نیز به عنوان مهم‌ترین کشور خاورمیانه در این زمینه نقش محوری دارد. به‌رغم اظهارنظرهایی که در‌باره کاهش نقش نفت در اقتصاد جهانی مطرح می‌شود و صحبت از انرژی‌های تجدید‌پذیر است اما مطالعات صورت گرفته چنین مسأله‌ای را تأیید نمی‌کند.

 

براساس آخرین گزارشی که توسط یکی از شرکت‌های بزرگ نفتی جهان منتشر شده است سهم انرژی‌های تجدید‌پذیر تا سال 2050 در همین سطح 10درصد فعلی باقی می‌ماند. این در حالی است که آمریکا اجازه نمی‌دهد انرژی دیگری جایگزین نفت شود.

 

چرا آمریکا چنین اجازه‌ای نمی‌دهد؟

آمریکایی‌ها همواره از ابزار نفت برای اجرای سیاست‌های خود استفاده کرده‌اند. به همین دلیل نیز سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در این زمینه در منطقه خاورمیانه انجام داده‌اند.در نتیجه منطقه خاورمیانه برای آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است.

 

ایران نیز به عنوان بزرگ‌ترین قدرت منطقه خاورمیانه و کشوری که دارای ویژگی‌های ابرقدرتی است برای آمریکا، چین، روسیه و کشورهای اروپایی دارای اهمیت زیادی است. به همین دلیل نیز حساسیت‌هایی که درباره ایران ایجاد شده تا حدود زیادی طبیعی به نظر می‌رسد. با این وجود برخی تصورات و برداشت‌ها نسبت به انتخابات آمریکا اشتباه است. به‌عنوان مثال این تصور برای عده‌ای به وجود آمده که با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا این احتمالی وجود دارد که سیاست‌های آمریکا درباره ایران تعدیل شود و در نهایت گشایشی در وضعیت اقتصادی ایران به وجود بیاید. هرچند بنده معتقدم چنین اتفاقی ممکن است در کوتاه مدت و در مقیاس محدود رخ بدهد. با این وجود واقعیت این است که سیاست‌های کلی آمریکا به عنوان یک ابرقدرت با تغییر یک رئیس‌جمهور تغییر پیدا نمی‌کند؛ بلکه این سیاست‌ها همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.برخی در ایران معتقدند جمهوری‌خواهان جنگ‌طلبند و در مقابل دموکرات‌ها ملایم‌تر هستند و از جنگ دوری می‌کنند.

 

این در حالی است که در عمل تفاوتی بین این دو حزب در آمریکا وجود ندارد. به‌عنوان مثال بیل کلینتون رئیس‌جمهوری بود که به حزب دموکرات تعلق داشت اما در دوران ریاست‌جمهوری وی جنگ ویرانگر بالکان اتفاق افتاد.آمریکایی‌ها از زمان جورج بوش پسر به دنبال این بوده‌اند که تغییراتی را در منطقه خاورمیانه به وجود بیاورند و به همین دلیل تلاش کرده‌اند زمینه‌های اقتصادی آن را فراهم کنند.

 

آمریکا با این سیاست چه هدفی را دنبال می‌کرد؟

هدف اصلی از این سیاست حل مشکل فلسطین به عنوان استخوان لای زخم و مسأله‌ای بود که زمینه جنگ‌های زیادی را در منطقه خاورمیانه به وجود آورده بود.این رویکرد از زمان جورج بوش پسر آغاز شده اما با به قدرت رسیدن باراک اوباما در آمریکا این مسأله تا حدود زیادی به حاشیه رانده شده است.

 

پس از اوباما قدرت در آمریکا به ترامپ رسید که در این دوره تلاش‌هایی در زمینه تنش‌زدایی در زمینه فلسطین به وجود آمد. در طول چهار سال ریاست‌جمهوری ترامپ بین برخی کشورهای عربی از جمله ایالات متحده عربی، بحرین و سودان با اسرائیل روابط سیاسی حالت عادی پیدا کرد. در این زمینه آنچه برای ایران خطر‌آفرین خواهد بود کند شدن تنش‌زدایی بین کشورهای عربی و اسرائیل است که می‌تواند تنش‌هایی جدیدی به وجود بیاورد و شرایط را برای سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی به مخاطره بیندازد. این وضعیت مورد دلخواه کشورهای اروپایی نیست. براساس اخباری که به تازگی منتشر شده است کشورهای اروپایی به دنبال این هستند که سرمایه‌گذاری‌های خود را در ایران بیشتر از گذشته کنند. این در حالی است که با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ممکن است تنش‌هایی در این زمینه صورت بگیرد و فرآیند سرمایه‌گذاری کشورهای اروپایی در ایران به عنوان بزرگ‌ترین کشور خاورمیانه تضعیف شود.

 

آثــار کــوتـــاه‌مدت پـــیـروزی بــایدن در انتخابـات ریــاست‌جمهوری آمریکا در اقتصاد ایران چه خواهد بود؟

 

در کوتاه مدت و با احتمال برداشته شدن تحریم‌ها ایران امکان فروش نفت پیدا خواهد کرد. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که مشکلات روابط بانکی ایران با سیستم بانکی جهانی تا حدودی مرتفع شود و ایران بتواند روابط اقتصادی خارجی خود را بهبود ببخشد. اگر این اتفاقات رخ بدهد روی زندگی مردم تأثیر مستقیم خواهد داشت.

 

در شرایط کنونی به‌دلیل فقدان رابطه مالی بین ایران و بانک‌های بین‌المللی هزینه تبادل یا هر تراکنش مالی به رقم بی‌سابقه 35 درصد رسیده است. این مسأله به معنای آن است که ما هرکالایی که خریداری می‌کنیم علاوه برهزینه آن کالا 35 درصد هزینه اضافی نیز پرداخت می‌کنیم.

 

این احتمال وجود دارد که این وضعیت درکوتاه مدت کاهش پیدا کند. البته بهبود نسبی این وضعیت برای ایران بی‌هزینه نیز نخواهد بود. در چنین شرایطی ایران باید اف‌ای‌تی‌اف را بپذیرد. حتی این احتمال وجود دارد که لازم باشد از ساخت برخی جنگ افزارهای تهاجمی نیز خودداری کند. حتی ممکن است در سیاست‌های هسته‌ای ایران نیز تغییراتی ایجاد شود. هر کسی رئیس‌جمهور آمریکا شود و قصد داشته باشد برجام را احیا کند در مرحله نخست از ایران امتیازاتی خواهد گرفت یا این درخواست را مطرح خواهد کرد.

 

واکنش ایــران نسبت به دادن امتیاز به بایدن چه خواهد بود؟

در شرایط کنونی ایران از یک طرف از نظر اقتصادی در وضعیت ضعیفی قرار گرفته و از سوی دیگر در منطقه خاورمیانه با دشواری‌هایی مواجه شده است. در چنین شرایطی ترکیه تلاش می‌کند خود را به عنوان ژاندارم منطقه معرفی کند و به همین دلیل دست به اقدامات تحریک‌آمیزی می‌زند.

 

این کشور که با ایران مرز زیادی دارد به دنبال آن است که نیروهای خود را در جمهوری آذربایجان مستقر کند. در چنین شرایطی ایران نمی‌تواند نسبت به سیاست‌های تنش‌آفرین ترکیه بی‌تفاوت بماند. در شرایط کنونی منطقه خاورمیانه دچار تنش‌های جدید و جدی شده است. اقتصاد و سیاست نقاط مشترک و خاکستری فراوانی با هم دارند.

 

همه مشکلات اقتصادی کشور متأثر از تحریم‌های بین‌المللی نیست

 

نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که همه مشکلات اقتصادی کشور متأثر از تحریم‌های بین‌المللی نیست. شاید 40 درصد مشکلات اقتصادی ایران متأثر از تحریم‌ها باشد اما بقیه آن متأثر از سوءمدیریت، ضعف مدیریت در اقتصاد است. اعمال روش‌هایی در اقتصاد نیز از زمان دولت‌های نهم و دهم در ایران رایج شده است.

 

این وضعیت همچنان هم ادامه دارد و اجازه نمی‌دهد افراد توانمند و نخبه در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی حضور داشته باشند. به عنوان مثال اگر به بحران به وجود آمده در بورس توجه کنیم این بحران بیش از آنکه به سیاست خارجی ارتباط داشته باشد به ندانم‌کاری و نداشتن مدیریت کافی مدیران ارتباط پیدا می‌کند. ساختن مسکن و آزادراه‌ها در کشور که متأثر از تحریم‌ها نیست. اگر مسئولان کشور به واقع نگران وضعیت مردم هستند باید به خوبی به پیامدهای ناگوار مشکلات اقتصادی فکر کنند. در شرایط کنونی بحران‌های اقتصادی به صورت مستقیم روی افزایش آمار طلاق و خودکشی در کشور تأثیرگذار بوده و میزان طلاق و خودکشی را بیشتر از گذشته کرده است. افزایش طلاق و خودکشی نیز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی خاص خود را به همراه آورده است.

 

امروز وقت آن رسیده که عقل و منطق در بین مسئولان کشور جایگزین شعار و سخنان سطحی شود. امروز بخش‌هایی از اقتصاد ایران که نقش «لوکوموتیو» اقتصاد ایران را داشتند و همچنین بخش خدمات که حدود 50 درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل می‌دهد از مهم‌ترین بخش‌هایی هستند که تحت‌تأثیر بحران کرونا قرار گرفته‌اند. این مسأله که 50 درصد تولید ناخالص ملی را بخش خدمات تشکیل می‌دهد نیز یک چالش ساختاری است و نشان‌دهنده عدم‌صنعتی شدن اقتصاد ایران است. مسکن بخش دیگر آسیب‌پذیر اقتصاد ایران است که در چند سال گذشته در رکود کامل قرار داشته است.

 

قیمت کالاهای مورد نیاز مردم ارتباط مستقیمی به روند تحریم‌های بین‌المللی یا تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا ندارد

 

آیا قیمت کالاهای مورد نیاز مردم که همچنان در حال افزایش است متوقف خواهد شد و روند کاهشی خواهد داشت یا اینکه قیمت‌ها همچنان به سیر صعودی خود ادامه خواهند داد؟

 

قیمت کالاهای مورد نیاز مردم ارتباط مستقیمی به روند تحریم‌های بین‌المللی یا تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا ندارد. افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به دلیل سیاست‌های اشتباهی است که مسئولان تصمیم‌گیر اقتصادی انجام داده‌اند. اینکه خوراک دام مورد نیاز کشور وارداتی است ارتباطی به تغییر رئیس‌جمهور آمریکا ندارد.

 

سوء‌مدیریت، سوء‌‌تدبیر و عدم ‌استفاده از دانش روز جهان باعث شده اقتصاد ایران به‌ چنین وضعیتی دچار شود. واقعیت این است که مسئولان جامعه باید این نکته را مشخص کنند که آیا همچنان قصد دارند با همین وضعیت کشور را مدیریت کنند یا اینکه در آینده قصد دارند شرایط جدیدی را در نظر بگیرند. مجلس یازدهم تدبیر مناسبی برای حل مشکلات اقتصادی مردم در نظر می‌گیرد یانه. برخی جریان‌های سیاسی که ممکن است ریشه در خارج داشته باشند نیز از وجود یک ایران ضعیف استقبال می‌کنند.

 

در چهل سال اخیر در ایران به همه مسائل به صورت امنیتی نگاه شده است

 

در شرایط کنونی مسأله‌ای که دارای اهمیت است این است که دولت در رویکرد اقتصادی خود تجدید‌نظر جدی کرده و از اقبال مردم در جهت حفظ و ارتقای منافع ملی استفاده کند. امروز قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده، سفره‌ها خالی‌تر شده و به آمار بیکاران روز به روز اضافه می‌شود. به نظر می‌رسد گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان کمتر وجود دارد.

 

در چهل سال اخیر در ایران به همه مسائل به صورت امنیتی نگاه شده است. در نتیجه فضا برای حضور نخبگان مهیا نبوده و نخبگان در بیرون از محدوده تصمیم‌گیری قرار داشته‌اند. این وضعیت امروز هم وجود دارد و اقتصاددانانی که می‌توانند در شرایط فعلی موثر باشند در دایره تصمیم‌گیری قرار ندارند. بسیاری از اقتصاددانان کشور که دارای راه‌حل و راهبرد برای کمک به دولت و برون‌رفت از این وضعیت هستند کمتر طرف مشورت نیز قرار می‌گیرند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.