تا این لحظه تقریبا تمام نیروهای اصلاح‌طلب و حتی تا حدی نیرو‌‌های حزب کارگزاران هم به این نتیجه رسیده‌اند که باید با تکیه بر کاندیدای اصلاح‌طلب وارد انتخابات شد و دیگر از نامزهای غیراصلاح‌طلب حمایت نکرد.

به گز ارش جماران؛ روزنامه شرق در شماره امروز خود نوشت: اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی که مدت زیادی تا انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده باقی‌ نمانده است، می‌کوشند به راهبردی واحد برسند تا شرایطی مانند آنچه در انتخابات مجلس رخ داد، به‌وجود نیاید.

تا این لحظه نیز تقریبا تمام نیروهای اصلاح‌طلب و حتی تا حدی نیرو‌‌های حزب کارگزاران هم به این نتیجه رسیده‌اند که باید با تکیه بر کاندیدای اصلاح‌طلب وارد انتخابات شد و دیگر از نامزهای غیراصلاح‌طلب حتی علی لاریجانی که در چند سال اخیر نزدیک به اصلاح‌طلبان بوده است، حمایت نکرد؛ اما به نظر می‌رسد اتحاد عملی میان اصلاح‌طلبان یک سوی ماجراست و سوی دیگر آن به تصمیم شورای نگهبان در شیوه بررسی صلاحیت نامزدهای جبهه اصلاحات بازمی‌گردد؛ به‌نحوی‌که به باور برخی از فعالان سیاسی این جریان، اگر شورای نگهبان باز هم بخواهد نامزدهای شاخص اصلاح‌طلبان را ردصلاحیت کند، این امکان وجود دارد که اصلاح‌طلبان در عین حال که انتخابات را تحریم نمی‌کنند، نامزدی هم معرفی نکنند.

صوفی: مسلما اجماعی بر سر لاریجانی شکل نخواهد گرفت

علی صوفی در تحلیل آنچه اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400 می‌توانند انجام دهند، به «تسنیم» گفت: «ممکن است در این روزها شخصی از سوی یکی از احزاب به‌عنوان گزینه‌ای مطلوب و بالقوه برای ریاست‌جمهوری مطرح باشد یا حتی شخصی مستقلا اعلام کند قصد شرکت در رقابت‌های انتخاباتی را دارد، ولی همان‌طور که عرض کردم در شرایط فعلی نمی‌توان گزینه‌های کاندیداتوری را اعلام کرد. مضاف بر اینکه هنوز موج انتخاباتی که معمولا باید پیش از انتخابات‌ها به وجود بیاید، به چشم نمی‌خورد که علت آن می‌تواند سردی فضای انتخاباتی مجلس یازدهم باشد که همچنان در جامعه برقرار است و از سوی دیگر، یأس و ناامیدی موجود و عدم میل به مشارکت مردم در انتخابات که طبیعتا بر فعالیت سیاسی احزاب و نخبگان سیاسی نیز سایه افکنده است؛ به‌طوری‌که غالب فعالان سیاسی در وضعیت بلاتکلیفی به سر می‌برند و اساسا نمی‌دانند به چه میزان امکان تأثیرگذاری در انتخابات را دارند».

او درباره نامزدهای احتمالی اطلاح‌طلبان هم گفت: «آقایان عارف و جهانگیری به دلیل پیشینه حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری تا نزدیکی روز انتخابات و بعد کنارکشیدن از رقابت‌ها، همچنان در افکار عمومی به‌عنوان چهره‌های بالقوه برای ریاست‌جمهوری جای دارند. فارغ از آسیب‌هایی که در این سال‌ها به وجهه سیاسی آنها وارد شده و فارغ از شرایطی که امروز بر این دوستان حاکم بوده و نسبت به آن روزهایی که کاندیدا شده بودند متفاوت است، به‌‌هر‌حال آقای عارف و جهانگیری در افکار عمومی مطرح هستند و جسته و گریخته نیز در فضای مجازی کامنت‌ها و اعلام نظرهایی وجود دارد و به‌هرحال شانس تأیید صلاحیت از سوی شورای نگهبان را نیز دارند. اما آمدن آقای ظریف و چهره‌های دیگری که برای اولین‌بار قصد ورود به رقابت‌های انتخاباتی را دارند، در حد گمانه‌زنی است؛ چراکه ابتدا نهاد تصمیم‌گیر در رابطه با انتخابات و تعیین کاندیدا که تا پیش از انتخابات دوم اسفند شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بوده، باید تشکیل جلسه بدهد و درباره راهبرد اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری نظر بدهد. درحالی‌که این شورا بعد از انتخابات مجلس یازدهم فعالیت جدیدی نداشته و امروز هم که تقریبا هشت ماهی از انتخابات مجلس گذشته، همچنان خبری از جلسات انتخاباتی شورای سیاست‌گذاری نیست. بنابراین تاکنون فعالیتی جدی از سوی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری انجام نشده و مشخص نیست که راهبرد اصلاح‌طلبان برای انتخابات آتی دقیقا چگونه خواهد بود. برای مثال، اگر اصلاح‌طلبان بر همان راهبرد انتخابات اسفند 98 پافشاری کنند، طبعا باب ورود چهره‌های غیراصلاح‌طلب به لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان بسته است؛ یعنی تنها چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب هستند که مورد حمایت بدنه جریان قرار می‌گیرند. بنابراین با توجه به اینکه تاکنون احزاب اصلاح‌طلب جلسه‌ای با دستور کار انتخابات ریاست‌جمهوری نداشته‌اند، نمی‌توان درباره راهبرد آنها برای این انتخابات سخن دقیقی گفت و تا آنجا که بنده اطلاع دارم، قرار نیست به این زودی‌ها جلسه‌ای مشترک برای انتخابات ریاست‌جمهوری و معرفی کاندیداها برگزار شود».

صوفی ادامه داد: «برای فعال‌شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری حتی دیر هم شده، ولی عرض کردم شرایط کشور و سیاست‌های انتخاباتی حاکمیت مشخص نیست. از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان دیگر حاضر نیستند بدون قید و شرط در انتخابات شرکت کنند و کاندیدا داشته باشند و دیگر قرار نیست اصل بر شرکت در انتخابات باشد و نتیجه برای اصلاح‌طلبان فرع باشد. ضمن اینکه واقعیت این است که دیگر اصلاح‌طلبان آن مقبولیت سابق را در میان مردم ندارند. بنابراین لازم است درصورتی‌که جریان اصلاحات به این جمع‌بندی رسید که در انتخابات آتی از کاندیدایی اعلام حمایت کند، این شخص یک چهره اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار و توانمند باشند؛ چراکه دیگر آن زمان گذشته که مردم با استناد به وعده اصلاح‌طلبان و حمایت آنها از یک شخص پای صندوق‌ها حاضر شوند و به آن شخص رأی بدهند. بنابراین هم مردم و هم اصلاح‌طلبان از راهبرد شرکت در انتخابات تحت هر شرایطی عبور کرده‌اند... . بنده به‌طور قاطع می‌گویم که مسلما اجماعی بر سر حمایت از آقای لاریجانی برای انتخابات 1400 شکل نخواهد گرفت... . اصلاح‌طلبان تنها در صورتی شانس پیروزی در انتخابات را دارند که مشارکت حداکثری در انتخابات میسر شود. در غیر این صورت همان‌طور که مردم امروز علاقه‌ای به آقای روحانی ندارند، اگر یک‌شبه روحانی نیز از سوی اصلاح‌طلبان معرفی شود، نمی‌توان امیدوار بود که مردم رغبتی به او نشان دهند و دیگر افکار عمومی چنین ریسکی را نخواهند کرد».

میرلوحی: اصلاحات باید مانیفست جدیدی ارائه کند

محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز درباره کنش سیاسی مردم در قبال جریان اصلاحات به «اعتمادآنلاین» گفت: «ما اگر به تجربه انتخابات تقریبا یک دهه اخیرمان نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که رأی مردم دو سال یا حداقل یک سال بعد از آن مسیر دوام داشته است؛ مثلا وقتی مردم در سال 92 به آقای روحانی رأی دادند، در سال 94 رأی‌های خود را تکرار کردند و در نتیجه، مجلسی تشکیل شد که محور آن تقریبا همکاری با دولت روحانی و سیاست‌های بین‌المللی و داخلی او بود. جریان اصلاحات باید مانیفست جدیدی متناسب با زمان و مکان ارائه دهد. قطعا انتخابات ۱۴۰۰ با انتخابات 96 خیلی متفاوت است و باید ببینیم مردم چه می‌خواهند. در سال 96 با توجه به رونق اقتصادی، بحث رفع حصر پررنگ بود... . همه نظرسنجی‌ها و مطالعات این مسئله را تأیید می‌کنند که اعتماد عمومی خیلی کاهش پیدا کرده است. شاید با همین تصور بود که جرقه حوادث دی‌ماه ۹۶ زده شد. شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» شعاری است که داده شد و پس از آن شنیده شد. بر همین اساس، جریان اصلاحات هم مثل جریان اصولگرا با چالش‌هایی مواجه است... . در واقع آقای روحانی در دولت اول فراتر از انتظار ظاهر شد و مردم هم پاسخ همان انتخابات را دادند و آن میزان رأی را کسب کرد. به نظر من آقای روحانی در دولت اول خود توانست برجام را امضا و هفت قطع‌نامه ذیل فصل هفتم را از سر کشور کوتاه کند. تا امروز هم با تمام ترفندهای ترامپ، اسرائیل و بن‌سلمان مقاومت کرده است و در منطقه هم توانسته است جایگاه ایران را بهبود ببخشد، اما گرانی خیلی به مردم فشار آورد و مسئله افزایش قیمت ارز از‌جمله چیزهایی بود که به نظر می‌رسید دولت می‌توانست آن را سامان دهد؛ می‌خواهم بگویم که آثار و میراث دولت آقای روحانی اندکی آسیب دیده است و دولت بعدی هم باید با زحمت سعی کند مشکلات را حل کند. گرچه آقای روحانی شاید بتواند در این یک سال باقی‌مانده به قول‌هایی‌ که به بانوان، اقوام، جوانان و مخصوصا قول‌هایی که در مورد رفع رکود داد، عمل کند».

ظریفیان:  1400 پر رمز و راز  است

غلامرضا ظریفیان درباره اینکه چه جناحی دست بالاتر را در انتخابات ۱۴۰۰خواهد داشت، به خبرگزاری «ایسنا» گفت: «صحنه انتخابات در ایران صحنه‌ای پررمزو‌راز و غیرقابل‌پیش‌بینی است؛ مثل انتخابات ۷۶ که جریان راست خود را پیروز می‌دانست، اما اتفاق ناباورانه دیگری رخ داد، مشابه این اتفاق هم چند بار رخ داده است. بنابراین اصولگرایان نمی‌توانند از حالا خود را پیروز انتخابات بدانند. نتیجه انتخابات به ده‌ها عوامل داخلی و برخی عوامل خارجی بستگی دارد. مسئله اقبال اجتماعی خیلی مهم است، زیرا اگر اقبال مردم کم باشد، اصولگرایان وضعیت بهتری خواهند داشت و هرگاه اقبال اجتماعی زیاد بوده، جریانی غیراصولگرا پیروز شده است. درحال‌حاضر مسائل مختلفی تا انتخابات پیش‌رو داریم و باید ببینیم که امید و اقبال اجتماعی بیشتر می‌شود یا نه. بنابراین پیش‌بینی نتیجه انتخابات از حالا اشتباه است... . در سال ۹۸ جریان اصلاحات به‌دلیل فضای انسدادی انتخابات و کاهش سرمایه اجتماعی خود، لیستی ارائه نکرد و فقط برخی احزاب لیست معرفی کردند و شاید در انتخابات ریاست‌جمهوری هم چنین اتفاقی رخ دهد؛ یعنی اگر نگاه بازی در تأیید صلاحیت وجود نداشته باشد، برخی اصلاح‌طلبان کاندیدا معرفی کنند و برخی معرفی نکنند؛ به‌هرحال اصلاح‌طلبان با صندوق رأی قهر نمی‌کنند و برای آنها انتخابات مهم است، اما ممکن است در ۱۴۰۰ کاندیدایی نداشته باشند».

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.