در عالم سیاست، خنده‌های عصبی رواج دارد. معروف‌ترین آنها خنده‌های عصبی هیلاری کلینتون در کارزار انتخاباتی گذشته در مقابل نطق عدالت‌خواهانه برنی سندرز، رقیب دموکرات چپ‌گرایش بود که با تشویق بی‌امان حاضران روبه‌رو شده بود.

به گزارش جماران؛ عبدالرحمن نجل‌رحیم، مغزپژوه، در روزنامه شرق نوشت:

«در اوج درگیری و بحران سیاسی در مهرماه گذشته، در هنگام سفر روحانی به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، خنده‌های قهقهه‌آمیز نامنتظره روحانی به‌جای پاسخ‌های زبانی، در دو موقعیت رویارویی با مکرون و جانسون، رهبران دو کشور فرانسه و بریتانیا و ملاقات با جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، خبرساز شد. در هر دو مورد خنده‌های صدادار روحانی در واکنش به جملاتی بود که از طرف این دو رهبر کشورهای اروپایی برای ترغیب رئیس‌جمهور ایران به ملاقات با ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا یا دعوت به کنفرانسی در آینده در شهر گلاسکو، شهری که روحانی از دانشگاه آن مدرک تحصیلی‌اش را گرفته بود، صورت گرفت. 

این نوع خنده‌های رئیس‌جمهور وقتی نمود بارزتر اجتماعی پیدا کرد که جدیدا رئیس‌جمهور، پس از وقایع خشونت‌بار اعلان ناگهانی بالارفتن سه‌برابری قیمت بنزین، در نشستی خبری در تبریز، می‌خواست به مردم بگوید که او نیز مانند همه، ناگهانی از این خبر مطلع شده است! 

در عالم مغزپژوهی امروز به این نوع خنده‌ها، خنده عصبی می‌گویند. این خنده‌های ناآگاهانه، نتیجه تنش‌ها و فشارهای هیجانی اضطرابی است که به طور  غیرقابل کنترلی به بیرون سر باز می‌کند. نوعی واکنش بدنی برای تخلیه هیجانات منفی است. به قول راما چاندران، مغزپژوه مشهور، این نوع خنده عصبی صدادار، ساخت و کار دفاعی دارد و فرد خندان عصبی می‌خواهد به خودش و دیگران پیرامون خود بقبولاند که آن موقعیت وحشتناکی که در رویارویی با آن است، آنچنان هم ترسناک و مهیب نیست که می‌نماید. روبرت پرووین، مغزپژوه دیگر دانشگاه مریلند، پس از بررسی روی هزار و ۲۰۰ مورد خنده می‌گوید فقط ۲۰ درصد خنده‌ها ممکن است خنده واقعی برای ابراز هیجانات مثبت و نشاط دسته‌جمعی باشند و 80 درصد آنها خنده‌های عصبی هستند. خنده‌های عصبی گرچه برای کاهش تنش‌ها و فشارهای منفی و کاهش هورمون‌های استرس‌زا در بدن اتفاق می‌افتند، اما اگر با واکنش‌های شماتت‌آمیز و غیرمشوق و ناهمراهانه دیگران روبه‌رو باشد، باعث بالارفتن تنش‌های منفی متعاقب خنده‌های عصبی می‌شود. 

در عالم سیاست، خنده‌های عصبی رواج دارد. معروف‌ترین آنها خنده‌های عصبی هیلاری کلینتون در کارزار انتخاباتی گذشته در مقابل نطق عدالت‌خواهانه برنی سندرز، رقیب دموکرات چپ‌گرایش بود که با تشویق بی‌امان حاضران روبه‌رو شده بود، زیرا برای هیلاری کلینتون طرفدار سرمایه‌داری، عملی‌شدن اهداف برنی سندرز چپ‌گرا به ‌اندازه کافی تنش‌زا و ترسناک بود که او را وادار به خنده عصبی کند. 

تحلیلگری، زیمبابوه را پس از سه دهه درقدرت‌ماندن رابرت موگابه و حکمرانی او از طریق ایجاد ترس، سرزمین خنده‌های عصبی نامید، زیرا مردم آن در پاسخ سؤال احتمال جانشینی موگابه در ۸۸ سالگی، به‌خاطر ترس و اضطراب از گرفتارشدن در تله تعقیب و مرگ، چیزی جز خنده‌های عصبی برای عرضه نداشتند. 

ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، با این خنده‌های عصبی از روی ترس و تهدید آشناست، به همین خاطر است که بارها تکرار کرده که دیگر کشورهای جهان به نحوه زمامداری او می‌خندند. 

آزمایش استانلی میلگرام در سال‌های ۶۰ در دانشگاه ییل نشان داده که افراد تمایل دارند تا از فرامین مافوق برای اجرای واردکردن شوک الکتریکی تا ۴۵۰ ولت به بهانه آموزش فرد بیگانه پنهان از نظر، اطاعت کنند. بیش از نیمی از آنها تا آستانه شنیدن فریاد یاری برای رهایی آموزنده (قربانی) از درد و حتی سکوت نشانه بیهوشی طرف مقابل پیش می‌روند. بعضی از آنها فقط سعی می‌کنند هنگام انجام این عمل، استرس و فشار هیجانی خود را با خنده‌های عصبی کنترل کنند. خنده‌های عصبی مانند خنده در هنگام مراسم تدفین، می‌تواند نامتناسب، ناخوشایند و آزاردهنده برای دیگران باشد. 

از طرفی خنده بی‌اختیار نیز می‌تواند تنها نشانه حمله صرعی باشد یا در طول بیماری‌های منهدم‌کننده بخش‌های میانی و عمیق مغز، بخشی از علائم غیرقابل کنترل (پسودو بولبر پالسی) باشد. در موردی، فرد دچار خنده صرعی با تحریک الکتریکی هرباره بخش حرکتی مربوط به ایجاد خنده در مغز، روایتی نو از دلیل خنده خود می‌تراشید.

شکی نیست که کنش خنده طبیعی از نظر تکاملی پدیده‌ای انسانی، اجتماعی است. نوزادان از چندروزگی با قلقلک‌دادن توسط والدین می‌خندند. این شرایط امکان اولین آمیختگی تولید صوت با هماهنگی حرکات چهره و عضلات مهم دیگر، در انطباقی هماهنگ با خنده والدین را مهیا می‌کند. خنده و قلقلک هر دو پدیده‌هایی هستند که با در کنار «دیگری» بودن معنا پیدا می‌کنند، زیرا کسی نمی‌تواند از قلقلک‌دادن خود بخندد. سیستم آینه‌ای مغز در ایجاد خنده دسته‌جمعی دخالت دارد و به همین علت وقتی با دیگران هستیم، ۳۰ برابر بیشتر از تنهابودن می‌خندیم. به‌طورکلی، خنده پدیده‌ای مسری و اجتماعی است. در پستانداران عالی فقط نشانه‌های اولیه از خنده قلقلکی دیده می‌شود. در خنده طبیعی نه‌تنها هماهنگی کنش‌های عضلانی پیچیده‌ای لازم است، بلکه فشار خون، ضربان قلب، تنفس، ترشحات بدنی و هورمونی و مغزی نیز تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند و باعث تقویت نظام دفاعی بدن می‌شوند. 

در جامعه سالم است که یاد می‌گیریم «با» دیگران بخندیم، نه «به» دیگران. در چنین جامعه‌ای است که می‌توانیم از خنده‌های عصبی ناشی از استرس و فشار، ترس و اضطراب بکاهیم و خنده‌های شادمانه در جمع وسیع‌تر را تجربه کنیم.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
145 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.