در آستانه بازگشایی مراکز علمی و تحصیلی امام خمینی پیامی هشت ماده ای خطاب به اساتید، دانشجویان و دانش آموزان صادر کرد.

به گزارش جماران، همزمان با شروع سال تحصیلی جدید، امام خمینی در سی و یک شهریور سال 58 پیامی خطاب به استادان، دانشجویان و دانش آموزان کشور صادر کردند. متن این پیام به شرح زیر است:  

«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم‌

سلام بر دانش و دانشگاه و دانشگاهیانى که چراغ راه هدایت و راهنماى ملت به سوى تعالى‌ و سعادت و فضل و فضیلت مى‌ باشند.

سلام بر جوانان برومندى که با سلاح علم در سرفرازى و اعتلاى کشور عزیز اسلامى کوشا، و در رسیدن به هدفهاى انسانى- اسلامى از هیچ زحمت و کوشش دریغ ندارند.

سلام بر دانشجویان و استادانى که در سالهاى طولانى اختناق با محرومیتها و شکنجه‌ هاى روحى و جسمى مواجه، و با شجاعت و شهامت در مقابل استبدادها و قُلْدُریها ایستاده و تسلیم قدرتهاى شیطانى نشده‌ اند.

سلام بر عزیزانى که در نهضت اسلامى و انقلاب بزرگ ملت در سخت ترین شرایط از محرومین و مستضعفین دفاع، و از تهاجم و یورش جنود ابلیسى به مراکز علم و ادب نهراسیده و با آنان با فداکارى مقابله کردند.

و سلام به همه قشرهاى دانشجو، از اطفال دبستانى و جوانان دبیرستانى و دانشمندان و استادان و دانشجویان دانشگاهى سراسر کشور، که مکانهاى علمى و مقدس خود را به صورتهاى دژهایى مستحکم و سنگرهاى شکست ناپذیر درآورده، و از استقلال و آزادى میهن عزیز خود دفاع نموده؛ و سنگرهاى شیطانى را با پشتیبانى ملت بزرگ در هم شکسته؛ و دشمن خونخوار را دفن کردند.

اکنون اى خواهران و برادران و فرزندان عزیز اسلام! با باز شدن دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها در موضع حساس و سرنوشت‌ سازى هستید. و دشمنان اسلام و غارتگران کشور با توطئه‌ ها و نیرنگها مى‌ خواهند در این سنگر عظیم، که امید ملت و مرکز سرنوشت کشور است، رخنه نموده؛ و با عمّال خود، شما را از راه خود- که راه حق و راه محرومین و مستضعفین است- منحرف، و با اخلالگرى در مراکز علم، شما را از هدف بازدارند. لازم مى‌ دانم نکاتى چند را با شما عزیزان در میان گذارم، باشد که قسمتى از دیْن خود را به اسلام و طبقه محروم و شما عزیزان ادا نمایم؛ و از زیر بخشى از مسئولیتهاى خود نزد خالق و خلق بیرون آیم:

1- همان طور که کراراً تذکر داده‌ ام بزرگترین وابستگى ملتهاى مستضعف به ابَرقدرتها و مستکبرین؛ وابستگى فکرى و درونى است، که سایر وابستگیها از آن سرچشمه مى‌ گیرد. و تا استقلال فکرى براى ملتى حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. و براى به دست آوردن استقلال فکرى و بیرون رفتن از زندان وابستگى به غیر، باید از خواب مصنوعى که بر بعضى از قشرهاى ملت و خصوصاً طبقه دانشمند و متفکر و روشنفکر تحمیل شده است، برخیزید و خود را و مفاخر و مَآثر ملّى و فرهنگى خود را دریابید. بزرگترین فاجعه براى ملت ما این وابستگى فکرى است که گمان مى‌ کنند همه چیز از غرب [است‌]، و ما در همه ابعاد فقیر هستیم، و باید از خارج وارد کنیم. شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها، و نویسندگان و روشنفکران و دانشمندان معظّم باید کوشش کنید، و مغزها را از این وابستگى فکرى شستشو دهید. و با این خدمتِ بزرگ و ارزنده، ملت و کشور خود را نجات دهید.

2- در آغاز باز شدن دانشگاهها و دانشسراها و دبیرستانها و دبستانها ممکن است اشخاصى یا گروههایى بخواهند با اسمهایى و تبلیغاتى فریبنده در کار دانشگاهها اخلال کنند، و از رفتن سر کلاسها جلوگیرى نمایند. عزیزان دانشگاهى و محصِّلین سایر مدارس با بى‌ اعتنایى و سردى با آنان مواجه شوند، و توطئه آنان را خنثى نمایند. و بدانند که از اوّل انقلاب تا کنون، هم اینان بودند که از مسیر ملت جدا و در مسیر طاغوت، و از انقلاب‌ اسلامى برکنار یا بر ضد آن فعالیت مى‌ کردند. هم اینان بودند که از رفراندم مى‌ خواستند جلوگیرى کنند. و هم اینان‌ اند که از رأى اکثریت قریب به اتفاق ملت سرپیچى مى‌ کنند. اینان با ملت و مصالح کشور مخالف، و وابسته به شرق و غرب و رژیم سابق هستند. به تبلیغ آنان گوش فرا ندهید؛ و از آنان احتراز کنید، همانند احتراز از طاغوت و رژیم طاغوتى.

3- آنچه کراراً تذکر داده‌ ام، و رمز پیروزى است؛ اتحاد گروههاى دانشجویى و تشکیل یک گروه اسلامى- ملى است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند، و شما جوانان عزیز را- که امید کشور هستید و سعادت و ترقى میهن بسته به فعالیت شماست- به تباهى بکشند و نگذارند در راه تعالى کشور قدم بردارید، و به علم و ادب- که مایه پیشرفت و رهایى از استعمار و استثمار نو و کهنه است- اشتغال پیدا کنید. و باید بدانید اختلاف و تفرقه سرچشمه تمام بدبختیها و اسارتهاست. ممکن است عناصر فاسدى در دانشگاه و سایر مدارس در بین جوانان ما نفوذ کنند و با برنامه‌ اى حساب شده تفرقه افکنى کنند. لازم است با هوشیارى آنان را شناسایى کنید و بشناسانید، که جوانان عزیز ما از توطئه آنان مطّلع شوند، و در راه خنثى‌ نمودن آن کوشا شوند.

4- باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته‌ هاى مختلفه اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد؛ که نیازمندیهاى میهن به دست خود آنها برآورده و کشور ما با کوشش شما خودکفا شود. مع الأسف در دوران گذشته اساس بر آن بود که ما را در هر چیز وابسته کنند؛ و با ملت ما آن کنند که دستش براى هر چیز پیش دیگران دراز باشد. شما عزیزان کوشش کنید که از این وابستگى بیرون آیید و احتیاجات کشور خودتان را برآورید. و از نیروى انسانى و ایمانى خودتان غافل نباشید، و از اتّکال به اجانب بپرهیزید؛ و استقلال خود را در تمام ابعاد بیمه کنید. و از هیاهوى غرب و غربزدگان‌ نهراسید که خداوند متعال با شماست.

5- اسلام دین مستند به برهان و متکى به منطق است؛ و از آزادى بیان و قلم نمى‌ هراسد، و از طرح مکتبهاى دیگر، که انحراف آنها در محیط خود آن مکتبها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکى ندارد. شما دانشجویان محترم! نباید با پیروان مکتبهاى دیگر با خشونت و شدت، رفتار و درگیرى و هیاهو راه بیندازید. خود با آنان به بحث و گفتگو برخیزید، و از دانشمندان اسلامى دعوت کنید با آنان در بحث بنشینند، تا تهى بودن دست آنان ثابت شود. و اگر آنان با جنجال و هیاهو با شما مواجه شدند، از آنان اعراض کنید؛ و با خونسردى بگذرید که یکى از نقشه‌ هاى آنها آن است که شما را به درگیرى بکشند و از آن استفاده غیر مشروع کنند. ما با آزادى و منطق موافق، ولى اگر توطئه و خرابکارى باشد، تکلیف دیگرى داریم. و از خداوند متعال خواستارم که کار به آنجا نکشد.

6- یکى از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاهها، خصوصاً دانشگاهها و دبیرستانها، تغییرات بنیادى در برنامه‌ ها، و خصوصاً برنامه‌ هاى تحصیلى، و روش آموزش و پرورش است، که دستگاه فرهنگ ما از غربزدگى و از آموزشهاى استعمار نجات یابد. اجانب، خصوصاً امریکا، در نیم قرن اخیر کوشش داشتند و دارند فرهنگ و برنامه‌ هاى فرهنگى و علمى ما را از محتواى اسلامى- انسانى- ملى خود خالى، و به جاى آن فرهنگ استعمارى استبدادى بنشانند. فرهنگ زمان طاغوت، کشور ما را تا لب پرتگاه سقوط کشاند؛ و خداوند تعالى به داد این کشور اسلامى رسید، ولى بدون تغییرات صحیح بنیادى و تحول فرهنگى و علمى امکان تحول فکرى و روحى نیست. و باید با کوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤساى دانشگاهها و فرهنگیان و جوانان دانشجو به مقصود نزدیک شویم؛ و- ان شاء اللَّه تعالى- از پیوستگى و وابستگى نجات پیدا کنیم، و کشور عزیزمان را نجات دهیم.

7- از مسائل مهم، که مقدمه اصلاحات است، پاکسازى همه مراکز، خصوصاً مراکز فرهنگى و علمى است. و باید با شوراهایى مرکب از اشخاص دانشمند، متعهد، و مؤمن به انقلاب، و پشتیبانى رؤسا و استادان و دانشجویان و معلمان، مراکز علمى و تربیتى از عناصر فاسده و خدمتگزاران و سرسپردگان به رژیم سابق تصفیه شود؛ زیرا تا این عناصر که به طور خودکار در خدمت اجانب هستند- در سطح وسیع کشور، خصوص مراکز علمى و تربیتى، تصفیه نشوند، نخواهیم توانست از استقلال فکرى و درونى نجات پیدا کنیم؛ و در نتیجه نخواهیم توانست در هیچ یک از ابعاد مستقل باشیم.

8- مراکز علمى و فرهنگى قدیم و جدید و روحانیون و دانشمندان فرهنگى و طلاب علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها دو قطب حساس و دو مغز متفکر جامعه هستند.

و از نقشه‌ هاى اجانب کوشش در جدایى این دو قطب و تفرقه‌ اندازى بین این دو مرکز حساس آدم‌ ساز بوده و هست. جدا کردن این دو مرکز، و در مقابل یکدیگر قرار دادن آنها، و در نتیجه خنثى کردن فعالیت آنها در مقابل استعمار و استثمارگران، از بزرگترین فاجعه‌ هاى عصر حاضر است. فاجعه‌ اى که ما و کشور ما را تا آخر به تباهى، و نسل جوان ما را- که از زمره زنده ترین مخازن کشور است- به فساد مى‌ کشد. این توطئه شیطانى طاغوتى را، که اکنون قشرهاى ملت و خصوصاً دانشمندان بیدار بدان توجه کرده‌ اند، باید با به کار بردن تمام تدبیر و توان خنثى کرد؛ و راه تفاهم و اتحاد را هر چه سریعتر و سریعتر باز نمود. با وحدت این دو قطب متفکر کشور عزیز به رشد واقعى و ترقى و تعالى حقیقى مى‌ رسد. علما و دانشمندان این دو مرکز لازم است کوشش کنند در پیوند دادن این دو قشر عزیز. و باید بدانند که نه دانشگاهى بدون روحانى مى‌ تواند به استقلال برسد؛ و نه‌ روحانى بدون دانشگاهى.

عزیزان من! اگر اسلام را مى‌ خواهید و کشور را، به فرمان خداى متعال گوش فرا دهید و اطاعت کنید که مى‌ فرماید: وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ اختلاف و نزاع، شما را به شکست مى‌ کشد و قدرت را از شما سلب مى‌ کند، و رنگ و بوى شما را در جوامع بشرى مى‌برد. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا.

از خداوند تعالى توفیق همگان را در به ثمر رساندن جمهورى اسلامى و بپاداشتن عدل و قسط خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‌»

                        

صحیفه امام؛ ج 10، ص 78-83

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.