علی ثقفی درباره بانوی انقلاب و ازدواج ایشان با حضرت امام(س) گفت: این ازدواج گویا از جانب خداوند چنین رقم خورده بود. چون امام(س) شخصی نبودند که هر کسی توان زندگی با ایشان و سال ها مبارزات و شجاعت هایشان را داشته باشد. همانگونه که اگر امیرمومنان علی(ع) با خانم فاطمه زهرا (س) ازدواج نمی کردند، به طور قطع نیمه گمشده شان را پیدا نمی کردند.
به گزارش جماران به نقل از ستاد خبری همایش "بانوی انقلاب"، سال ها مبارزات حضرت امام بر هیچ کس پوشیده نیست و همگان از تلاش های شبانه روزی این پیر فرزانه آگاهند. مردی که در روزهای سخت انقلاب، با سخنانی گوهربار راه پیر و جوان را روشن می کرد و دست آخر نیز جنبش مردمی آن روزگاران را که بن مایه دین مبین اسلام داشت را به سر منزل مقصود رساند. اما مسئله مهمی که در این میان خودنمایی می کند، حمایت های عاطفی همسر امام(س) از معمار انقلاب بود که چون شهدی شیرین، در زندگی وی بازتابی معنوی یافت. زنی که با شجاعت ها و مجاهدت های شبانه روزی خود، امام(س) را در طول سال ها مبارزه حمایت کرد و تا آخرین روزهای عمر خود، مقام والای امام خمینی(ره) را پاس می داشت. به بهانه آشنایی با زوایای پنهان زندگی این بانوی انقلاب به سراغ علی ثقفی برادر مرحوم خدیجه ثقفی رفتیم تا از نمایی نزدیک تر به بررسی چهره و زندگی یار با وفای معمار انقلاب بپردازیم. در ادامه بخشی از این گفت وگو را می خواندید:
__ ریشه خانواده ثقفی به کدام شهر باز می گردد؟
پنج نسل گذشته خانواده ثقفی از اهالی شهرستان نور مازندران بودند که مرحوم محمد علی نوری جد بزرگمان بودند. حاج شیخ ابوالقاسم کلانتر نیز پدر بزرگ خاندان پدری و یکی از علمای به نام تهران بودند و بعد از وی نیز حاج ابوالفضل تهرانی پدر بزرگ خانواده ثقفی و صاحب کتاب های گوناگون بودند و در آخر نیز حاج میرزا ابوالقاسم ثقفی پدر من، بانوی انقلاب و دیگر خواهران و برادران مان که صاحب یک کتاب تفسیر قرآن بسیار ارزشمند هستند.
__ خانم ثقفی چند خواهر و برادر داشتند؟
پدرم 13 فرزند از دو همسر داشتند که شامل 9 خواهر و 4 برادر است که همگی در تهران و در محله پامنار به دنیا آمده اند. البته بنده و بانوی انقلاب از مادر جدا هستیم.
__ شما از نزدیک با روند زندگی بانوی انقلاب آشنا بودید و در متن زندگی خانم ثقفی با امام(س) قرار داشتید. وقتی نامی از ایشان برده می شود، یاد چه خاطره ای از زندگی مشترک این دو بزرگوار می افتید؟
چند سال قبل از فوت ایشان، خدمت بانو رسیدم و گفتم خاطرات شان را مکتوب کنند. اما بانوی انقلاب با تاملی خاص به من گفتند، چیزی برای نوشتن ندارند. به گمان این پرهیز ریشه در زندگی سخت و پر فراز و نشیبی داشت که بانوی انقلاب در کنار معمار انقلاب تجربه کردند.
خاطره ای که ایشان در آن روز برایم بیان کردند، خود موکد این مهم است. فرمود، شبی در خدمت امام(س) در جماران مشغول به صحبت بودیم. خانواده امام(س) دو خدمتکار به نام اقلید و کبری داشتند. وقتی خدیجه خانم از یکی از آنها در خواست چایی می کند؛ رو به امام(ره) می فرمایند؛ اقلید زن خوبی است! امام(س) ناگهان می فرمایند که غیبت نکنید. خانوم با تعجب می گویند که این گفته تعریف است نه غیبت. امام(س) پاسخ می دهند که وقتی در حضور دونفر، از خوبی یک نفر صحبت می شود، نفر دوم این فکر را پیش خود می کند که شاید کار من چندان خوب نیست و مورد تمجید قرار نگرفته است. این خاطره خود حکایت از آن دارد که زندگی با امام(ره) چقدر مشکل بوده است. آن هم از جهت رعایت نکات ریزی که همواره مد نظر حضرت امام(س) بود.
__ از کودکی و نوجوانی بانوی انقلاب چه خاطره ای در ذهن دارید؟
یکی از مهم ترین مواردی که به یاد دارم آن است که ایشان در عنفوان نوجوانی که تحصیل برای دختران تقریبا حرام محسوب می شد، در خانه معلم سرخانه داشتند و کتاب های روز آن دوران را که شامل رمان ها و همچنین کتاب های نویسنده مشهور آن روزگار که صادق هدایت بود، را علی رغم قبول نداشتن افکار وی مطالعه می کردند که این نکته برای خیلی از مذهبیون آن زمان باورکردنی نبود!
__گفته می شود که بانوی انقلاب تسلط خوبی بر زبان های خارجی نیز داشتند؟
بلی، یکی از توانایی های شخصی بانو قدس ایران، مسلط بودن ایشان به زبان فرانسه بود. خدیجه خانم با توجه به اینکه تحت آموزش های مادربزرگ شان زندگی می کردند، یک خواستگاری داشتند که از نوادگان خزائن ممالک وزیر خزانه داری ناصرالدین شاه قاجار بود. این خواستگار جوان مقیم فرانسه بود. به همین دلیل مادر بزرگ خانم ثقفی کودکی ایشان را برای این فرد که پسر شریک تجاری شان به حساب می آمدند، در نظر گرفته بودند. برای همین بر یادگیری زبان فرانسه بانوی انقلاب تاکید داشتند تا در آینده بتوانند پس از ازدواج، به فرانسه مهاجرت کنند. البته این امر در زمان خواستگاری این فرد از بانو ثقفی با مخالفت پدرمان روبرو شد، چون ایشان دوست نداشتند که دخترشان به خارج از کشور رفته و دور از خانواده زندگی کنند. البته این تاکید را داشته باشم که پدر ما با وجود مجتهد بودن، فرد روشنفکری بودند و هرگز هیچ اجباری را در کارهای فرزندان تحمیل نمی کرند خصوصا در بحث ازدواج، اما در این زمینه به علت مسایل عاطفی، این مخالفت به صورت علنی ابراز شد.
__ چه شد که بانوی انقلاب با حضرت امام(س) ازدواج و زندگی مشترک شان را آغاز کردند؟
شاید کمی دور از ذهن باشد اما گاهی تصور می کنم که خواهر من برای زندگی کنار امام(س) تربیت وبزرگ شده بودند. چراکه در میان تمام فرزندان خانواده ثقفی، بانو قدس ایران از جایگاه و نگاه ویژه ای برخوردار بودند و تمام فرزندان پدرمان با صراحت اذعان داشتند که بانوی انقلاب از همه برتر، مهربان تر، شجاع تر با روحیه ای ستودنی بودند تا جائیکه به یاد دارم زمانی که ایشان می خواستند به منزل ما بیایند، پدر به اصطلاح خطاب به مادر می گفتند: «کمی غذا را چرب تر کن، امروز قدس ایران می آید.
__ یعنی معتقد هستید که ازدواج ایشان با حضرت امام(س) یک پیوند آسمانی بوده است؟
بلی، به نظرم قدس ایران و امام(س) بهترین افراد برای بودن با یکدیگر بودند. گویا این ازدواج از جانب خداوند چنین رقم خورده بود . چون امام(س) شخصی نبودند که هر کسی توان زندگی با ایشان و سال ها مبارزات و شجاعت هایشان را داشته باشد. همانگونه که اگر امیرمومنان علی(ع) با خانم فاطمه زهرا (س) ازدواج نمی کردند، به طور قطع نیمه گمشده شان را پیدا نمی کردند.
