اشاره: شاید بتوان حجاب و مساله پوشش زنان را یکی از مهمترین چالش های اجتماعی ایران معاصر قلمداد کرد نظام پهلوی با اجباری کردن کشف حجاب، جامعه را به التهاب و واکنش اعتراضی کشاند و در نظام جمهوری اسلامی نیز، برخی ها برخلاف اندیشه های معمار کبیر انقلاب اسلامی، رفتارها و تصمیمات اشتباهی اتخاذ کردند که در نهایت به نارضایتی جامعه منجر شد. برآنیم به مناسبت سالروز کشف حجاب، اندیشه های بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی را بازکاوی کنیم. آنچه در ذیل می آید، گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید معادیخواه است که به بررسی حدود حجاب در اسلام و اندیشه امام و ضرورت بازاندیشی فقهی در این خصوص است.

شما زمانی مسئول فرهنگ و ارشاد جامعه بودید و خودتان هم از حجره های حوزه عملیه وارد سیاسیت شده اید، دامنه حجاب در اسلام تا کجاست وقتی سخن از حجاب می شود مراد چه نوع پوششی است؟

آنچه در قرآن درباره پوشش زن می بینیم این است که بالاخره اسلام با خود نمایی زن مخالف است این که زن خود را برای مرد به نمایش بگذارد و بخواهد مرد را به خودش جذب کند، اشتباه است این روح مساله است جزئیاتش نیاز به بازبینی دقیق دارد.

اما مشکل ما در این باره و در مسائل دیگر دینی چیز دیگری است. ما پاسخ مساله را باید در نحوه تصور و نگرشمان به اسلام جستجو کنیم. مشکل ما این است که یک سری واقعیات را دست کم می گیریم یعنی تصورمان این است که وقتی بحث از دیدگاه اسلام در باره یک موضوع یا حکمی مطرح می شود این را خیلی جدی نمی گیریم خیلی پیش می اید در این مسائل بصرت عجولانه و تحت تاثیر گفتمان های مختلف تصمیم می گیرند. اینها مشکل درست می کند یعنی هم در جهت گرفتن آزادی هاو هم در جهت نادیده گرفتن برخی از قیود و حدودها. مشکل دیگر این است که جامعه ما مقداری دچار بحران های فرهنگی است و اظهار نظر کردن در این شرایط بسیار کار مشکلی است. فتوا بسیار کار سختی است. بر اساس آیات قرآن، خود پیامبر هم فتوا نمی داد بلکه خدا فتوا می داد. جایگاه فتوا بسیار بلند است، به دلیل ارزشی که آزادی دارد گرفتن آزادی بشر چیزی نیست که به این راحتی کسی به خود جرات بدهد درباره آن اقدام کند.

می توانید یک مثال بزنید؟

مثلا در سلب آزادی ها عده ای خیلی راحت حرف می زنند و اقدام می کنند. البته واکنش هایی از طرف مقابل داشته است. همانطور که ارتکاب یک حرام زشت است و زیان بار است، تحریم چیزی که حرام نیسـت، همانقدر زشت و زیانبار است. تعبیرهایی که قرآن در این زمینه دارد بسیار تند است احتیاط هایی که در فقه سنتی وجود دارد تا حدی قابل فهم است همان قدر که باید احتیاط کرد حرامی انجام نشود همان مقدار باید احتیاط کرد که نکند چیزهایی را که خدا نگفته ما از طرف خدا بگوییم.

یعنی شما فکر می کنید باید برای پاسخ به معضلاتی مانند پوشش زنان نیاز به فتواهای جدید داریم؟

در حال حاضر در زمینه هایی فقه سنتی ما زیر سئوال رفته و نیاز به بازنگری و بازخوانی داریم اما این با کوک کردن سازهای جدید، درست نیست. این کا را باید بصورت اساسی و بنیادی و با شرایط خود انجام داد. فقه سنتی در مجموع اصول و مبانی دارد علم الحدیث و درایه دارد و از قدیم کارهایی صورت گرفته است و مجموعا یک ظرفیت هایی پیدا کرده است و اعتمادهایی را هم جلب کرده اما امروز به هر حال با شرایط جدید و با تاسیس نظام اسلامی سئوالاتی پیش آمده و به بازنگری نیاز دارد.

یعنی اگر چنین کاری صورت بگیرد، ممکن است؛ نظرات جدیدی درباره مسائلی از نوع پوشش زنان یا مساله مانند سنگسار مطرح شود؟

ما درباره پوشش زنان مباحث زیادی در فقه داریم درباره شکستن حرمت جامعه هم احکامی زیادی وجود دارد متاسفانه به دلیل بد عمل کردن، یک چیزی مثل رجم سر زبان ها اقتاده است که امروز برای دنیا غیر قابل تامل است ما هم بد عمل کرده ایم. سئوالی که مطرح است این است که فردی که الان به قران نگاه کند ببیند آنچه مطرح شده رجم نیست در قرآن یک تنبیه بدنی برای زن و مردی که به صورت عریان و آشکار هنجار شکنی بکنند و عفت عمومی را خدشه دار بکنند بیان شده است منتهی همان سوره ای که این احکام را برای آن هنجار شکن بیان کرده، آیاتی مربوط به حریم خصوصی دارد. اما در فقه سنتی ما، این دو مجموعه کنار هم دیده نمی شود. این قرآن می گوید اگر رفتید درخانه کسی و گفت برگردید نمی توانید مقاومت کنید باید برگردید این حرف در بحث های اخلاقی زده نمی شود زیرا اگر کسی برود خانه کسی برای مهمانی اگر تحویل هم نگیرد بر می گردد چه برسد که به او بگویند برگردد. این مساله نیازی به آیه قرآن ندارد. این آیه مربوط به کسانی است که قدرت دارند و به خود اجازه می دهند با قدرت وارد خانه مردم شوند. ما اینها را خیلی جدی نگرفته ایم. همان قرآنی که برای افراد هنجار شکن حد معین کرده همان قرآن گفته حریم خصوصی را باید رعایت کنیدکسی حق ندارد بدون اجازه وارد خانه کسی بشود.به این راحتی نمی شود چنین مساله ای را خدشه دار کرد هر کسی به خود اجازه بدهد حکم کیلویی در جیب بگذارد و هر خانه را که خواست، وارد بشود این کار زشتی است این جور نیست که ما به راحتی بتوانیم کسی را متهم کنیم. احکام سنگین قرآن بیشتر شبیه یک خط و نشان کشیدن است تا این هنجار شکنی اتفاق نیفتد حالا طبعا در همچنین شرایطی و با رفتارهای نادرستی که انجام می شود در جامعه سئوالاتی پیش می آید و عده ای هم بکل بی اعتقاد می شوند. این بازنگری در مجموع لازم است باید با شرایطش انجام شود ما به نگاه دوباره ای نیاز داریم که با همان اتفاقی که در گذشته بوده است در اینجا با توجه مضاعفی هم کار باید انجام شود که اظهار نظرهای سلیقه ای و فردی رایج شود ما امروز احتیاج به این داریم که مباحثی را به صورت اصولی و اساسی بازنگری کنیم تاخیلی از حرف ها روشن شود.

آیا آنچه در عرف جامعه است، ملاک است یا چیز دیگر؟ درکشورهای اسلامی هر کسی یکجوری حجاب را می فهمد آیا رعایت کردن و یا اهمال در رعایت عرف گناه است و به لحاظ حقوقی آیا اصلا می توان درباره عدم رعایت حجاب جرم انگاری کرد؟

اساسا برخورد حقوقی با این مساله و برخورد از موضع قدرت خیلی جواب نمی دهد و معلوم نیست اسلامی هم باشد. یعنی هر آنچه ما در سیره پیامبر می بینیم اینکه حاکمیتی بخواهد در نحوه پوشش مردم دخالت هایی بکند باید اول معلوم بشود که این دخالت ها مشروع است یا نیست.

من نکته ای را از ادبیات قرآن عرض می کنم آیاتی در قرآن است که ظاهرا صدر و ذیل آن با هم نمی خواند در صدر آیه تعبیر فرمان است و در ذیل آیه تعبیر ارشادی است موعظه غیر از امر ونهی است موعظه در قلمرو فرهنگسازی است و امر و نهی با آن فرق می کند. قرآن آمیزه ای از این دوتا است به همان اندازه که برخورد آمرانه می شود باید فرهنگسازی شود. در رابطه با حجاب برخورد آمرانه مشکل درست می کند بسا کاری به اسم اسلام انجام شود که اسلام نیست. امروز ما وارث یک شرایطی از گذشته هستیم روزی با زور آمدند چادر را از سر برداشتند که عکس العمل های زیادی ایجاد کرد یک روزی هم بخاطر آن تجربه تلخ خواستند انتقام بگیرند و این بی حجابی که با سرنیزه آمده را با زور بردارند. این فعل و انفعال ها با مجموعه ای از نادانی و بد عمل کردن ها و سوء استفاده های کسانی که در کمین اسلام هستند، دست به دست هم داده و شرایط را پیچیده کرده است.

دیدگاه امام در این باره چیست؟

یکی از مشکلات ما همین است که هر کسی برای کاری که می کند از سخنان امام یک مشروعیتی برای خود استفاده می کند همه هم موفق می شوند یعنی به ظاهر تناقض هایی هم دیده می شود دلیلیش هم این است که ایشان در شرایط مختلف صحبت کرده اند. هر حرفی ناظر به ظرف زمانی خاصی است.

در واقع امام هم تعبیرهایی دارند که ناظر به عفت عمومی جامعه است و احیانا کسانی تحت تاثیر برخی از سو نیت ها قرار داشته اند می توانند از این طرف تعبیرها بهره برداری کنند و بگویند حکومت در کار مردم دخالت کند.

اما آنچه مبرهن است این است که امام، زمان و مکان را عنصر اصلی در اجتهاد اسلامی می دانستند این تقریبا از محکمات حرف امام است اگر کسی انگیزه نداشته باشد از سخنان امام برای رفتار خودش مشروعیتی درست کند از محکمات حرف امام می توان به نتیجه جدی رسید. تا حالا به اصل زمان و مکان در اجتهاد اسلامی عمل نشده است. یعنی ما نیامده ایم این کاستی ها را برطرف کنیم. از نگاه امام خمینی به عنوان یک فقیه جامع الشرایط که عمری را در حوزه گذرانده بود، فقه ما یک کاستی هایی داشته است که نیاز به اقتضاء زمان و مکان دارد. ما برای بر طرف کردن این کاستی ها قدمی تا امروز برنداشتیم. ما نمیتوانیم بدون توجه به این اصل مهم، به امام بپردازیم. این نوع رفتار بهره کشی ابزاری از موقعیت امام است. یعنی هر کسی می گردد و یک جمله ای را پیدا کند و یک چیزی می گوید. امام با زورگویی حکومت و دخالت دولت در زندگی مردم میانه خوبی نداشتند و بازنگری نسبت به فقه را تاکید می کردند بی حساب و کتاب در این زمنیه عمل کردن را هم قبول نداشتند از جمعبندی همه اینها باید دیدگاه امام را در آورد.

بالاخره امام در زمینه حجاب دیدگاه مشخصی داشتند چون همسر و دختر داشتند و ... .

بله ایشان دیدگاه‌هایی داشتند اما همانطور که گفتم باید دیدگاه ایشان را از محکمات اندیشه ایشان در آورد.

مثلا در باره بحث تفکیک جنسیتی کردن دانشگاه ها چه نظری داشتند؟

درباره این مساله، امام به شدت مخالف بودند و اگر الان هم بودند قطعا مخالفت می کردند. امام نسبت اینکه وهن به اسلام نشود حساسیت داشتند حتی بخاطر جلوگیری از وهن به اسلام بر تعلیق برخی از احکام هم اعتقاد داشتند اینکه بالاخره رفتارهایی به اسم اسلام انجام بشود که اسلام را موهون بکند قطعا با دیدگاه ایشان مخالف بود.

اما پایبندی به سنتهای جامعه اسلامی تا حدی برای ایشان اهمیت داشت. ظاهر قضیه این است که یک روزی چه امام چه فقهای دیگر با مساله ای مثل رای زنان مشکل داشتند ولی بعدا معلوم شد امام چنین دیدگاهی ندارد.

ساده انگاری مساله، خیلی خوب نیست که ما تصور کنیم که می شود برای حل مشکلات دائما یک گفته هایی را مصرف کرد یا حتی روش های خاصی را به کار برد.

مجموعا برای عفت عمومی امام اهمیت زیادی قائل بود. اما آن طرف وهن به اسلام را قبول نداشت بر اینکه اسلام بگونه ای معرفی بشود که یک دین دست و پاگیر معرفی شود، حساس بودند.

حداقل این است که امام مهر تاییدی به آثار شهید مطهری زده اند آقای مطهری کتابی به عنوان حجاب نوشته اند در این کتاب در فقه سنتی آن زمان درباره حجاب از سوی شهیدمطهری بازنگری شده بود. امام به طریق اولی این کتاب و این اندیشه های مطهری را در حوزه حجاب قبول داشتند.

اگر کسی تندروی های زیادی را بخواهد به اسم امام انجام بدهد می شود گفت که در این گفته خود که می گوید من تابع آن هستم صادق نیست. امام به این شکلی که بخواهد مساله پوشش زنان و عفت یک مساله دولتی بشود و لج و لج بازی بین مردم و حکومت بشود قبول نداشند و خردمندانه نیست.

بحث حجاب در نظام قبلی به گونه ای بود که نظام طاغوت به معنی واقعی کلمه با آن مشکل پیدا کرده بود در نظام جمهوری اسلامی هم این مشکل وجود دارد آیا به نظر می رسد هر دو نظام در بحث حجاب ناموفق بوده اند؟

آنچه موفق نشده، زورگویی بوده است. زورگویی موفق نشده است اما هم در آن رژیم یک فرهنگسازی درباره حجابش شد و هم در این نظام. آنجایی که خواستند زورگویی کنند موفق نشدند زورگویی زورگویی است چه آن نظام بکند چه این نظام. اینکه قرآن می فرماید که با روش جبارها در تاریخ عمل نکنید و اینکه انسان سیطره پذیر نیست و اینکه انسان موجودی نیست که بتوان با زور با آن برخورد کرد.

چه باید کرد؟

آنچه که مهم است این است که حد و مرز دخالت های دولت معلوم بشود. اگر یک چیزی می خواهد قانون شود فرایند قانون گذاری طوری باید طی بشود که مشکل ساز نباشد. ما وقتی در استفاده از ابزار قانون موفق هستیم که در جامعه بگونه ای عمل کنیم که همه بدانند ما قانونی هستیم. چرا در برخی جامعه ها یک چیزی قانونی می شود همه قبول می کنند ولی خیلی وقت ها وقتی ما می خواهیم یک چیزی را قانون کنیم مشکل درست می شود برای اینکه آنها فرایند را درست طی می کنند بعد هم اینجور نیست که مردم ببینید آنهایی که این قانون ها را تصویب می کنند خودشان علنا خلاف آن عمل می کنند.

در سخنان امیرالمومنین تعبیری است که می گویند شلاق مال حیوان است جوری نباشد که برای پذیرش یک پند نیاز به سختگیری باشد چهار پایان هستندکه باید با زبان شلاق با آنها برخورد کرد. در دنیای امروز حتی با چهارپایان نیز با زبان شلاق سخن نمی گویند سعی می کنند راه دیگری پیدا کنند چه برسد به انسان. این کلام را ما دستکم می گیریم کلام علی(ع)خیلی مهم است شان انسان شلاق نیست. اگر یک استثماری در جایی با شرایط بسیار بدی شده معنی آن این نیست که همین طوری بی حساب رفتار کنیم. کرامت انسان در فرهنگ اسلام اهمیت فراوان دارد آزادی انسان، حق انتخاب انسان و سیطره ناپذیر بودن انسان یک واقعیت است که قرآن روی آن تاکید کرده است. زشتی جباریت و دروغ گویی مطرح شده است این تاکیدها بی دلیل نیست این مساله، خط و مرز بعثت را با فرهنگ زورمداران تاریخ جدا می کند اگر ما جوری عمل کنیم که به زورمداران تاریخ شباهت پیدا کنیم خودش خلاف اسلام است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.