به گزارش ایرنا وی متولد 1340 شمسی در ارومیه بوده و دارای مدرک 'معادل کارشناسی ارشد' در رشته هنر است؛ اصغرخانی از سال 1362 تا 1395 در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی در سمت کارگردان و همچنین به عنوان کارشناس امور هنری، هنرهای نمایشی و موسیقی فعالیت کرده و عکس های خبری وی از مقامات ملی و بین المللی در رسانه های داخلی و خارجی بازتاب های گسترده ای داشته است.
وی مدرس موسسه های آموزش عالی آذربایجان غربی بوده و با هدف پرورش عکاسان جوان، دروس مختلفی چون عکاسی خبری، تاریخ هنر، طراحی نور، عکاسی پایه، مقدماتی و پیشرفته را از چند سال پیش در این مراکز علمی تدریس می کند.
وی پیش تر مسئول کمیته سمعی بصری قرارگاه فرهنگی هنری حمزه سیدالشهدا در دهه 60، مدرس و معاون انجمن سینمای جوانان آذربایجان غربی، داور سراسری جشنواره فیلم کوتاه 'فیلم خانواده' در اوایل دهه 70، دبیر شورای فنی نمایش استان، نماینده هنرمندان آذربایجان غربی در فرهنگستان هنر در دهه 80، دبیر شورای فنی موسیقی استان، داور جشنواره عکس 'محیط زیست' و داور جشنواره های استانی منطقه ای و کشوری مختلف بوده است.
جوایز المپیوس ژاپن، 2 دیپلم افتخار و 2 نشان طلا از جشنواره جهانی عکس چین، رتبه اول جشنواره عکس فجر دهه 60، رتبه سوم جشنواره بین المللی کودک و نوجوان /سوره/ و رتبه منتخب 2 سالانه موزه هنرهای معاصر در ویترین افتخارات این هنرمند بین المللی می درخشد.
وی همچنین نفر اول جشنواره سراسری خانواده و عکس خانواده، نفر اول جشنواره سراسری فیلم وعکس وحدت، نفر اول جشنواره روستا بوده و همچنین هنرمند برگزیده جشنواره های سراسری فرش ایران و جشنواره شعر رضوی است.
چندین سال فعالیت هنری برجسته استاد اسفندیار اصغرخانی نشان درجه 2 و 2.1 هنری در عکاسی را برای وی به ارمغان آورده است.
گفت و گو با این استاد پیشکسوت عکاسی، فیلمسازی، نویسندگی و کارگردانی که دنیایی از هیجان و ماجراجویی را در خلق آثار مختلف هنرهای نمایشی تجربه کرده، فرصتی لذت بخش برای انتقال احساسات لطیف و تجربه های گرانقدر این هنرمند در دنیای نور و کادربندی است.

سوال: بیش از سه دهه عکاسی و فیلمسازی شما صرف ساخت ده ها ساعت مستند در موضوعات مختلف شده است؛ مهم ترین آنها را معرفی می کنید؟
جواب: بزرگترین و مهم ترین اثرم مستند 'ارومیه در جنگ' در حدود پنج ساعت در دهه 60 بود؛ مستند عملیات والفجر2 در سال 1363 را به مدت 20 دقیقه ساختم. مستند 'لجن دریاچه ارومیه' را نیز در دهه 60 به مدت 25 دقیقه تولید کردم که از شبکه یک پخش شد. همچنین مستندی 15 دقیقه ای با موضوع ارتحال امام در سال 1368 ساختم. یکی دیگر از مستندهایم نیز 'اشک‌های ریخته شده بر روی برف‌ها' بود.

سوال: چرا اسم این مستند را ' اشک‌های ریخته شده بر روی برف‌ها ' انتخاب کردید؟
جواب: این مستند یکی از غم انگیزترین کارهای من است؛ شهر ارومیه با بارش برف در 20 دی ماه سفیدپوش شده بود که با سانحه ای دلخراش شهروندانش را سیاه پوش کرد! هواپیمای مسافربری مسیر تهران – ارومیه در سال 1389 دچار سانحه شد؛ این هواپیما ناباورانه در آن روز برفی سقوط کرد و لحظه های شیرین استقبال را به کام ده ها خانواده منتظر در فرودگاه ارومیه تلخ کرد! در حین عکاسی از تکه های هواپیما یک جای پا دیدم که به خون آغشته بود. هواپیما متلاشی شده بود. بازماندگان مسافران در غم از دست دادن عزیزان خود می گریستند و این 'اشک های ریخته شده بر روی برف' به آن لحظه های جانگداز اشاره می کرد.

سوال: عکس خبری این سانحه چه بازتابی داشت؟
جواب: این عکس به سرعت عکس اول خبرگزاری های کشور و اکثر سایت ها شد و طولی نکشید به عکس صفحه اول 'واشینگتن پست /The Washington Post/ ' و روزنامه ها و خبرگزاری های بین المللی تبدیل شد.

سوال: چه عرصه های دیگری علاوه بر مستندسازی را تجربه کرده اید؟
جواب: نویسندگی، بازیگری، کارگردانی و تهیه کنندگی را نیز در طول سال های مختلف آزموده ام؛ در سال 1365 در یک فیلم داستانی 50 دقیقه ای با نام 'دیار غربت' به نویسندگی و کارگردانی خودم اولین بازی ام را انجام دادم. در دهه 70 دستیار کارگردان فیلم های سینمایی 'عروسی خون' و 'دمرل' بودم. همچنین فیلمبرداری پشت صحنه و دستیاری کارگردان فیلم سینمایی 'ساولان' در اوایل دهه 70 را عهده دار بودم. در ضمن یک از تهیه کنندگان مستند تلویزیونی 'دفاع مقدس' در سال 1366 سیمای مرکز ارومیه نیز بودم.

سوال: کدام نمایشگاه های مهم را تاکنون برگزار کرده اید؟
جواب: نمایشگاه های زیادی به صورت انفرادی و گروهی داشته ام اما از آن میان، نمایشگاه های انفرادی در جمهوری آذربایجان و عراق و همچنین نمایشگاه 'دریاچه تعطیل است' با موضوع دریاچه ارومیه در داخل کشور را در ذهن دارم.

سوال: چه نوع عکسی از نظر شما تاثیرگذاری بالایی دارد؟
جواب: عکس خبری. عکاس درست پس از وقوع حادثه در صحنه حضور پیدا می کند و باید در سریع ترین زمان ممکن بهترین تصمیم را بگیرد. باید چشمان خود را سریع در محل حادثه بچرخاند و عناصر مهم آن مکان را شناسایی کند. عکاس باید با ویژگی های جغرافیایی و فرهنگی مناطق مختلف آشنا باشد تا زاویه دید مناسبی را برای شکار لحظه ها انتخاب کند. گاهی عکاسان به علت نداشتن آگاهی کافی نسبت به موضوعات مختلف از کنار سوژه های مهم به سادگی می گذرند؛ یک عکاس با کنکاش لایه های اجتماعی می تواند عکس های خبری تاثیرگذاری خلق کند.

سوال: ویژگی های عکس خبری چیست؟
جواب: عکس خبری بازگوکننده تاریخ است؛ به طور مثال فرهنگ عاشورا در دوره های مختلف در ایران ویژگی های مختلفی داشت که در عکس های ماه محرم در گذر زمان قابل استخراج است. همچنین آشنایی با موضوع می تواند به خلق عکس های تاثیرگذار منجر شود؛ به طور مثال اگر عکاس از ویژگی های ورزش والیبال شناخت کافی داشته باشد می تواند در عکس هایش دلایل شکست یک تیم را به تصویر بکشد. عکس خبری می تواند ویژگی های دنیای سنتی و مدرن را در یک جامعه نشان دهد.

سوال: مهم ترین مشکلات عکاسی خبری در آذربایجان غربی چیست؟
جواب: از طرفی در این استان رویدادهای ملی بسیار کمتری به نسبت سایر استان ها وجود دارد و مسئولان رده بالایی چون رئیس جمهوری در بازه های زمانی با فواصل طولانی به این منطقه سفر می کنند از طرفی دیگر عکاسان تولید کمی داشته و به سوژه یابی توجه اندکی دارند. جایگاه عکاسی خبری نیز در این استان درجه سه و چهار است و هر کسی دوربین به دست شد، عکس خبری می گیرد. نباید این را نیز فراموش کرد که تولیدات تصویری این عکاسان با استقبال کمی از سوی رسانه ها روبرو می شود و درآمد بسیار پایینی عاید عکاسان می شود. مردم پذیرش کمتری نسبت به عکاسان دارند و عکاسی در جامعه را مچ گیری می دانند و دوربین به دست یک متهم و مجرم محسوب می شود. نبود هویت از مشکلات دیگر عکاسان خبری است؛ فقط یک رسانه خاص به دلیل داشتن تجهیزات تصویری برجسته می شود و اغلب عکاسان خبری از داشتن کارت عکاس خبری محروم هستند.

سوال: لطفا در مورد مجموعه آثار منتشر شده از خودتان بگویید.
جواب: کتاب عکس میراث طبیعی چون باغات ارومیه و بناهای تاریخی با عنوان 'میراث آذربایجان'، کتاب 'ارمغان توسعه' و همچنین کتاب 'اطلس پارک ملی دریاچه ارومیه' (با همکاری دیگر هنرمندان) از بنده به چاپ رسیده است.

سوال: آیا مجموعه عکس منتشر نشده نیز دارید؟
جواب: بله. مجموعه عکس 'لبنان در 33 روز' با موضوع جنگ 33 روزه اسرائیل و لبنان در سال 2006 میلادی که هنوز منتشر نشده است و در حال حاضر حامی مالی ندارد.

سوال: خاطره ای از عکاسی در لبنان دارید؟
جواب: در لبنان در حال عکاسی از کتاب های پخش شده بر زمین بودم و ماسکی بر صورت داشتم؛ در لحظه گرفتن عکس به صاحب کتاب ها فکر می کردم که چگونه جان خود را از دست داده است. چشمانم در اثر منقلب شدن از این صحنه پر از اشک شد. مترجم همراهم پرسید: 'گریه می کنی؟'. گفتم: 'نه. اشک چشمانم در اثر گرد و غبار است.' گفت: ' باید مایع شستشوی چشم بخریم چون اکثرا چشمان تو اذیت می شود.' اما هیچ وقت ندانست همه آن اشک ها در طول آن چند روز واقعی بود!

سوال: تحت تاثیر گرفتن در حین عکاسی بر کیفیت عکس ها چه تاثیری می گذارد؟
جواب: من در حین عکاسی در آن لحظه های سخت تحت تاثیر قرار می گرفتم اما آن را اصولی نمی دانم و این رفتارم را قبول ندارم! یک عکاس نباید تابع احساسات خود قرار بگیرد، بلکه باید از قدرت ذهن خود برای انتخاب سوژه عکس فرمان بگیرد.

سوال: چه خطرهایی را در حوزه عکاسی و فیلمسازی به جان خریدید؟
جواب: در بمباران ارومیه در زمان جنگ زمانی که آژیر قرمز زده می شد، من باید به جای رفتن به پناهگاه در یک جای مرتفع قرار می گرفتم تا مستندسازی کنم! سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت پس از تماشای فیلم های مستند از آقای سپهری، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پرسیده بود: ' آیا فیلمبردار این مستند شهید شده است؟' موقعیت فیلمبرداری و نمایش ترکش های جلوی دوربین عمق خطرهایی که من در حین فیلمبرداری از جنگ در معرض آنها قرار گرفته بودم را نشان می دهد. همکارانم همیشه قبل از شروع تهیه مستند در دوران جنگ می گفتند: 'عکسش را بزرگ کنید این بار اصغرخانی برنمی گردد و شهید می شود!'

سوال: ببخشید سخنانتان را قطع می کنم، چرا با جان خود بازی می کردید؟
جواب: این مسئله 2 دلیل عمده داشت. عاشق مستندکاری بودم و تصادفی به این هنر گام نگذاشته بودم. از دوره دبیرستان در نمایش نویسی فعال بودم و حتی رتبه اول این شاخه هنری را کسب کردم. می گفتند : 'داستان های کوتاه تو شبیه آثار صادق چوبک است.' من هنر را آگاهانه انتخاب کرده بودم. دومین دلیل تجربه اندوزی بود. مشتاق ماجراجویی، کسب تجربه های جدید هنری و پیشرفت در این زمینه بودم.

سوال: آیا تصمیم هایی در شغل خود گرفته اید که از آنها پشیمان شده باشید؟
جواب: بزرگترین اشتباهم در طول این سال ها انجام برخی کارها به صورت دولتی بوده است. به طور مثلا در بمباران شهر ارومیه در دهه 60 اگر مجموعه عکس هایم منتشر می شد، می توانست در ایران و حتی جهان بی نظیر باشد. دستگاه دولتی به این فکر می کند که هنرمند حقوق گرفته و عکاسی یا فیلم سازی کرده است و به عرضه آن آثار هنری توجه نمی کند. اگر امروز شهید مرتضی آوینی در مستند جنگ مطرح می شود، به دلیل رسانه هایی است که آثار وی را منتشر کرده اند. آیا من 'اصغرخانی' از سوی رسانه ای حمایت شدم؟ در آن دوره راه پیشرفت مرا سد کردند. ادعا می کنم آن مجموعه عکسم بی نظیر است. در آن دوره نمی توانستم آرشیو بندی کنم و باید پس از عکاسی و فیلمبرداری همه آنها را تحویل می دادم. الان گاهی از این طرف و آن طرف قسمت های کوتاه از آن مستند به دستم می رسد. این مجموعه که هیچ وقت منتشر نشد، بزرگترین تاسف من در زندگی هنری ام است! زمانی هم که با مسئولان اعتراض می کردم که چرا مجموعه مرا منتشر نمی کنید با این جمله مواجه می شدم که به تو چه ارتباطی دارد؟ وظیفه تو فقط فیلمبرداری بوده است!
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی نیز گفت: اسفندیار اصغرخانی متشخص، خوش ذوق و خوش سلیقه بوده و همواره در امور عام المنفعه در این استان بانی خیر بوده است.
حجت الاسلام محمد باقر کریمی با اشاره به اینکه این هنرمند ملی در عکاسی و فیلم سازی متبحر است، افزود: اصغرخانی درباره بمباران شهر ارومیه، دوران هشت سال دفاع مقدس و جنگ 33 روزه لبنان آثار مستند ارزشمندی خلق کرده که از کمترین هنرمندی آثاری در این حد در حوزه مستند جنگ به یادگار مانده است.
7129/3072
** گزارشگر: توحید محمودپور ** انتشار: علیرضا فولادی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.