به گزارش ایرنا، عرفان اسلامی این آرامگاه به شمس تبریزی گره خورده و شکوه آن بر گرفته از قدرت شکار شاه اسماعیل صفوی است که در یک روز، شاخ های قوچ هایی را که شکار کرده بود را بر روی بدنه مناره نصب کرد.
محله ای در دل شهر دارالصفا که در دهه های گذشته محل رفت و آمد بسیاری از هنردوستان بوده، امروزه به مکانی برای گردش شهروندان، مسافران و فرهنگ دوستان تبدیل شده است.
این محله که در بین مردم خوی نیز به محله شمس معروف است، یکی از عارفان بنام و وارسته سده هفتم هجری قمری را در خود جای داده است که به راحتی نمی توان از کنار مقبره و مناره عارفانه آن عبور کرد.
اگر در مسیر پر رفت و آمد بلوار شمس به سمت چپ نگاهی بیافکنی، مناره ای بالابلند را مشاهده می کنی که به سبک دوران کهن تزئین شده است و هر بیننده کنجکاوی را به سوی خود فرا می خواند.
در ابتدای ورود به محوطه مقبره و مناره شمس، سردیس این عارف وارسته و نمادی به شکل مهر مزین به نام او نصب شده و فضای داخلی نیز به اشعار مولانا که مرید شمس تبریزی بوده است، جلوه نمایی می کند.
در این محوطه جملاتی برگرفته از کتاب 'مقالات شمس' به خطوط زیبای ثلث، نستعلیق و شکسته نستعلیق چشم نواز کرده و اشعاری چون ' ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها / ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها' جلب توجه می کند.
مناره تاریخی شمس تبریزی به شکل هرم مخروط ناقص در بلواری به همین نام و در زمینی به مساحت 2 هزار و 200 مترمربع در شهر خوی واقع شده است.
این مناره تا سال 1386 شمسی درون یک باغ قرار داشت و در آن سال توسط میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوی آزادسازی و ساماندهی شد.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوی با اشاره به اینکه در دوره صفوی پادشاهان صاحب باغ بودند و کاخ زمستانی آنان درون باغ قرار داشت، گفت: شاه اسماعیل صفوی گسترش دهنده مذهب و علاقه مند به عرفان بود و این مناره در اوایل دوره صفویه در زمان فرمانروایی وی ساخته شد.
عزیز میرزایی با بیان اینکه ابتدا در این مکان سه مناره با مختصات یکسان به شکل هرم مخروط ناقص احداث شده و هر سه با شاخ قوچ تزئین شده بود، افزود: محوطه این مناره ها در دوره های ایلخانی، صفوی و قاجار به عنوان گورستان استفاده می شد و به مرور زمان تنها یک مناره از آن دوره باقی مانده است.
وی ادامه داد: ورودی برج روزنه ای مستطیل شکل بوده که پله هایی مارپیچ در داخل آن قرار داده شده است و از طریق پله صعود به قسمت بالای برج را امکان پذیر می کند.
میرزایی با اشاره به اینکه ضخامت بدنه مناره شمس تبریزی 50 سانتیمتر است، بیان کرد: 2 پله در قسمت بیرونی مناره، 41 پله در قسمت درونی آن و همچنین یک روزنه در بالای مناره وجود دارد که در گذشته برای دیده بانی استفاده می شد.
میرزایی بیان کرد: در ابتدا بیش از 900 کله همراه با شاخ قوچ بر روی بدنه برج وجود داشت که به مرور زمان و بر اثر بارش برف و باران و شرایط جوی بیشتر آنها از بین رفته است.
وی با اشاره به اینکه مناره ها در گذشته بر اساس سه هدف ساخته می شد، گفت: مناره های اذان گو که کنار مساجد احداث می شد، برج های که به عنوان راهنمای کاروان ها و برای مسیریابی استفاده می شد و مناره های که سمبل پیروزی و نماد قدرت و امپراطوری بود.
میرزایی افزود: از آنجایی که قوچ در باستان شناسی نماد امپراطوری، قدرت و شجاعت و کله های قوچ سمبل پیروزی است، مناره شمس در خوی را باید از نوع سوم در نظر گرفت.
وی ادامه داد: این مناره بنایی یادمانی محسوب می شود و هدف از ساخت آن نمایش توان و قدرت بانی آن است؛ شاه اسماعیل صفوی همچنین با این اقدام ارادت خود به عارفان زمان خود و به ویژه شمس تبریزی را به زیبایی نشان داد.
پژوهشگر تاریخ آذربایجان غربی نیز گفت: برج شمس تبریزی نشان از قدرت شکار شاه اسماعیل صفوی دارد؛ سپاه وی در سفر به چله خانه، کوهی در نزدیکی خوی در یک روز تمام شاخ های که بر روی بدنه مناره دیده می شود را شکار کرد.
طاهر شفیع پور افزود: شاه اسماعیل در آن دوره بدین صورت قدرت خود را به رخ قزلباش ها کشید و برای اینکه این قدرت ماندگار باشد تمام شاخ های قوچ های شکار کرده را بر بدنه برجی کنار مقبره عارف زاهد، شمس تبربزی بنا کرد.
وی ادامه داد: شاه اسماعیل با این اقدام از طرفی مقبره شمس تبریزی را ماندگار کرد و به جهت شاعر بودن، ارادت خود را به شمس تبریزی نشان داد و از طرفی دیگر توان سپاه خود را به رخ کشید.
شاعر و ادیب اهل خوی نیز با اشاره به تاثیر شخصیت های عرفانی و به ویژه شمس بر روی رفتار مردم در این شهرستان گفت: انسان های خالص و عارف با باور بر اینکه 'هرکه را اسرار حق آموختند / مهر کردند و دهانش دوختند ' همیشه پشت پرده بوده اند اما این فروتنی توسط مردم به فراموشی سپرده نشده است.
بهرام صاحبدل با اشاره به اینکه مناطق چله خانه، پیرموسی و خانقاه خوی از حضور عارفان و انسان های الهی در این مناطق خبر می دهد، اضافه کرد: مظهر خویی، فانی، برقی خویی، فنا، آقا تقی خویی، ملا مهر علی خویی و پیرکندی از جمله مردان الهی در طول قرن های گذشته بودند که مردم خوی از حضور آنان کسب فیض می کردند.
وی بیان کرد: در عرفان اسلامی همه موجودات عزیز و ارزشمند هستند و این دیدگاه زندگی را تسهیل و انسان دوستی را در جامعه متبلور می کند.
این استاد صاحبدل با اشاره به اینکه عرفان در متن جامعه و به ویژه در بازار نمود واقعی پیدا می کند، بیان کرد: بازار خوی از قدیم تحت تاثیر بینش و عرفان اسلامی موجود در این شهر، مکانی دینی بوده است؛ به طوری که بازاریان معتمد مردم بودند و اسناد ملکی و وسایل شخصی مردم را نزد خودشان به امانت نگه می داشتند.
وی با بیان اینکه از سال های گذشته در نتیجه عرفان اسلامی خرید و فروش اجناس خلاف شرع در این شهر جایز نبوده است، گفت: انصاف در قیمت گذاری بر اجناس از آثار دیگر عرفان اسلامی در معامله های بازاریان شهر خوی بوده است.
شهردار خوی نیز با اشاره به اهمیت جاذبه های گردشگری خوی و به ویژه این آرامگاه در رونق اقتصادی شهر، گفت: گردشگری به عنوان خالص ترین صنعت با کمترین هزینه، بیشترین سود را به دنبال دارد و این صنعت منبعی جهانی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
محرم اکبرزاده افزود: گردشگری همچنین در اشتغالزایی و افزایش رشد و نشاط در فضای کسب و کار در جامعه موثر است و نشانگر سرمایه های تاریخی، فرهنگی و اشتراکات فرهنگی و افزایش ارتباط بین ملت هاست.
وی با اشاره به اینکه شمس تبریزی از شخصیت های ماندگار عرفان اسلامی است، ادامه داد: بازدید گردشگران داخلی از این جاذبه تاریخی به افزایش همگرایی و غرور ملی منجر می شود.
وی ادامه داد: اگر ملت های دیگر با ظرفیت های گردشگری ما آشنا شوند، به عنوان نماینده فرهنگی ملت ما جاذبه های گردشگری کشور را به مردم سایر کشورها نیز معرفی می کنند.
به گزارش ایرنا، شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی بنا بر اشاره های تاریخی به احتمال زیاد در سال 582 هجری قمری به دنیا آمد و ملقب به ' شیخ پرّان' و ' زر دوز' بود.
کتاب 'مقالات شمس' شامل مطالب ارزنده ای با موضوع عرفان است؛ این کتاب سوال و جواب های شمس و مولانا و مریدان و منکران آنان را در بر می گیرد و توسط شاگردان وی گردآوری شده است.
شمس تبریزی، روحیه و نگرش اندیشمند نابغه ای مثل مولوی را متحول کرد و از مولوی عابد، یک عارف عاشق ساخت.
حضور شمس تبریزی باعث غلیان چشمه شعر مولوی می شد و غیبت وی، زبان مولوی را گنگ می کرد؛ مولوی در سایه محبتی که نسبت به شمس داشت، مطلبی عالی را با مثالی لطیف بیان می کرد.
روحیه و ارادتی که مولوی نسبت به شمس داشت، باعث شد تا وی از وابستگی دنیوی جدا شود؛ تاریخ وفات شمس تبریزی به علت کمبود اسناد تاریخی مربوط به آن دوره زندگی شمس به روشنی معلوم نیست اما شمس پژوهان آن را بین سال های 645 و
672 هجری قمری ذکر کرده اند.
هفتم مهرماه در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به نام روز شمس نامگذاری شده است.
7129/3072 ** گزارش از: توحید محمودپور ** انتشار دهنده: علیرضا فولادی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.