به گزارش ایرنا، جمع پیشکسوتان دبیرستان فردوسی تبریز که به همت مرتضی جوادی، مدیر دبیرستان، و همکاران تلاشگر و صمیمی اش، تشکیل شده بود، میزبان چهره های آشنا و مو سفید کرده ای بود که شاگردان شان در مناطق مختلف کشور و اقصی نقاط جهان مصدر خدمات گرانبهایی بوده اند. 

فضای شاد و مهربانانه حاکم بر جمع پیشکسوتان دبیرستان ماندگار «فردوسی» تبریز، با های و هوی و خنده های از ته دل زعمای قوم تعلیم و تربیت تبریز، چنان گر می گرفت که غیرممکن بود کسی از بیرون مجموعه به آنان بپیوندد و با دقایقی گوش سپردن به صحبت های شیرین و نوستالژیک شان در آن ذوب نشود. 

توفیق حضور در جمع بزرگان و دانشمندان دبیرستان فردوسی تبریز که در روزگاری «مدرسه متوسطه محمدیه» و چندی بعدی «مدرسه محمدیه» خوانده می شد و مدیرانش نام آورانی چون میرزا باقر طلیعه، مجتهد روزنامه نگار، محسن خان رفعت، برادر تقی رفعت، بنیانگذار شعر نو در ایران، حاج اسمعیل امیرخیزی، از سرجنبانان مشروطه و منشی مخصوص ستارخان سردار ملی، بودند، شوقی وصف ناپذیر برای من دانش آموز نیمه نخست دهه ۱۳۷۰ این مرکز آموزشی دیرپا داشت و از اینکه مرا نیز به سرای فرشتگان علم و ادب راه داده اند، سر از پا نمی شناختم. 

شاید ذکر شمه ای از پیشینه درخشان و بی بدیل - بکار بردن این واژه از سر مبالغه و مداهنه نیست، بلکه یک واقعیت عینی است - دبیرستان فردوسی تبریز، چرایی توصیف این چنینی از جمع بزرگانش در نیمروز مرداد را بهتر تبیین کند؛ دبیران این مدرسه به ویژه در سال های نخست تاسیس آن چهره های درخشان سپهر علم و ادب ایران زمین و نیکنامانی چون میرزا باقر حکمت، هادی سینا، اسماعیل دیباج، میرزا ابوالقاسم فیوضات، عبدالله عبدالله زده فریور، علی اصغر شمیم و خیلی های دیگر بودند که برای معرفی هر کدام شان به یک کتاب چند صد صفحه ای نیاز است.

حال تصور کنید که مدیران، معاونان و دبیران چنین دبیرستانی که ۱۰۳ سال پیش در دوره ریاست لقمان الملک ادهم بر ریاست معارف ایالت آذربایجان به عنوان نخستین دبیرستان ایرانی به دست خود ایرانیان تاسیس شده و تا امروز به حیاتش ادامه داده، در فضایی گرد هم آمده اند و تو نیز در قامت یک روزنامه نگار با علقه فارغ التحصیلی از آن، به جمع شان راه یافته ای؛ چگونه می توان حضور در جمع چنین مشتاقانی را تنها به خوش و بش با معلمان و ذکر خاطراتی از دوره دانش آموزی محدود کرد و چیزی درباره بزرگی و عظمت این دریای علم و ادب ننگاشت. 

استاد کریم صدق روحی، مدیر هنرمند دبیرستان فردوسی در نیمه دوم دهه ۱۳۵۰ شمسی و از نقاشان بنام امروز ایران که نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز دارد، با نگاه های نافذ و تبسم همیشگی اش پشت به پنجره در جمع دوستانش نشسته است و خنده های ملیحش یادآور خستگی ناپذیری و ناامیدی اش از ناملایتم های روزگار در دهه هشتم سن و سالش است.

مگر می توان در این جمع بود و از رسول آقا براهنی، مدیر سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ دبیرستان فردوسی، و تدابیر هوشمندانه اش برای گذر از سال های هیجانی و حضور همه جانبه گروه های انحرافی برای جلب و جذب دانش آموزان در فضاهای اموزشی آن روزهای تبریز، در کنار حفظ جایگاه تاریخی مدرسه ننوشت. 

آقای براهنی تعریف می کرد که چگونه در سال ۱۳۶۱ دستور داده بود که نام و تصویر شاگردان اول مدرسه را با معدل های زیر ۱۵ در یکی از روزنامه های محلی درج کنند و چگونه این تدبیر، جواب داده و در ثلث دوم، معدل همه آنها به بالای ۱۸ افزایش یافته بود؛ آقای رسول می گفت که از مجموع حدود ۱۴۰ دانش سال آخر دبیرستان در آن سال تنها دو سه نفر در آزمون ورودی دانشگاه ها قبول نشدند که آنها نیز علاقه ای به دانشگاه نداشتند و دنبال کارهای دیگر رفتند؛ دادن این تعداد قبولی در آن سال های خاص، هیاتی از دبیرستان بنام «البرز» تهران را به تبریز کشانده بود تا آنان از مدیر کاربلد دبیرستان فردوسی یاد بگیرند که چگونه موفق شده آن همه قبولی در کنکور بدهد. 

حاج رضا مرتضایی از دیگر مدعوین محترم و دوست داشتنی جمع بزرگان دبیرستان ماندگار فردوسی در تالار بیمارستان بین المللی ولیعصر بود؛ مدیر نیکنامی که هر چند این روزها گرد پیری بر سرو رویش نشسته است، اما در دهه ۱۳۷۰ چون شیر می غرید و دلسوزتر از پدران مان به ما امر و نهی می کرد؛ خوب به خاطر دارم که حاج رضا در آن سال ها یک جا بند نمی شد و از این کلاس به آن کلاس، از این سالن به آن سالن سر می زد و چهار چشمی مراقب بود تا افزون بر ۲ هزار دانش آموز مدرسه دست از پا خطا نکنند و زحمت والدین برای درس خواندن فرزندان شان بی ثمر نشود. 

غلامرضا حسن زاده نوین و علی اکبر رحمان پور، مدیران سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۶ دبیرستان، نیز با تواضع و فروتنی تمام در جمع پیشکسوتان حاضر بودند؛ آقای حسن زاده نوین ۵ سال در معاونت مدرسه در معیت حاج رضا، مشغول خدمت بود و بعد از آن به مدت ۲ دهه، خدمات شایانی را برای قدیمی ترین دبیرستان ایرانی به یادگار گذاشت؛ از او می توان به عنوان رکوردار مدیریت دبیرستان «فردوسی» یاد کرد. 

رحمانپور نیز هر چند مدیریش دولت مستعجل بود و به افتخار بازنشستگی نایل آمد، اما انصافا در همین مدت کم سنگ تمام گذاشت و با برنامه ریزی و برگزار جشن صدمین سال تاسیس دبیرستان فردوسی، آرزوی چندین دهه ای مدیران، معلمان و فارغ التحصیلان این مرکز آموزشی را برآورده کرد؛ راستی چه روز باشکوهی بود جشن برگزار سده تاسیس دبیرستان فردوسی؛ در ان روز بهاری اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ همه آمده بودند و جای مرحوم اسماعیل شایا خالی بود، هر چند عباس سایه لی، بردار مرحوم شایا و همسرشان در آن روز شرف حضور داشتند. 

رحمانپور با برگزاری جشن سده تاسیس دبیرستان فردوسی و انتشار کتاب تاریخچه این مرکز آموزشی منحصربفرد، نام خود را در تاریخ آن ماندگار کرد. 

به قول شاعر "از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است"؛ هر چند چرخ اداره دبیرستان فردوسی به دستان توانمند و فکر خلاق مدیران آن تا به امروز چرخیده است، اما از حق نباید گذشت که سهم اصلی ماندگاری نام آن بعد از افزون بر یک سده از تاسیس اش، بر گرده معلمان دلسوزی بوده است که هر یک در قامت یک استاد تمام و دلسوز در طول این سال ها ظاهر شده اند؛ بردن نام این بزرگوران مثنوی صد من می شود، اما بدون شک ذکر خیری از چند تن از آنان به نمایندگی از سپهر پرتلالو و فروزان معلمان دبیرستان فردوسی خالی از لطف نمی تواند باشد.

آقای سهندی، معلم ادبیات ما در دهه ۱۳۷۰ شمسی از نوادر روزگار و مشتی نمونه خروار از معلمان انسان ساز و فرهیخته دبیرستان فردوسی است که شاگردان شان امروز هر کدام در عرصه ای سکاندار اقدامات نیک و مفیدند؛ آقای ابراهیم شامخی، معلم ریاضیات دبیرستان فردوسی نیز ، نیک مرد تیزبینی است که هیچ چیز از نگاهش به دور نمی ماند و به رغم گذشت نزدیک به ۲ دهه از بازنشستگی اش، با ذوق و شوق تمام مسایل مربوط به دبیرستان را دنبال می کند؛ شامخی صریح اللهجه است و همو بود که در دهه ۱۳۶۰ و در دوره مدیریت مرحوم کاظم فائقی، با جدیت و پیگیری مثال زدنی اش و اعلام آمادگی برای تادیه پول کرایه بولدوزر، از تخریب ساختمان قدیمی دبیرستان جلوگیری کرد تا نامش برای همیشه در تاریخ دبیرستان فردوسی جاودان بماند. 

نصرت الله نجفی، معلم و پژوهشگر تاریخ و سند شناس، از دیگر حاضران در محفل گل های دبیرستان فردوسی بود که بیان شیوایی دارد و بسیار صریح اللهجه است؛ او که کتاب «تبریز در وحشت» را با مضمون اسناد باقیمانده از ثقه الاسلام شهید منتشر کرده است، سه کتاب دیگر نیز در دست چاپ دارد و از نازنین های روزگار است.

اما پایان بخش تصویرسازی از جمع فرهیختگان و فرهنگیان دبیرستان ماندگار «فردوسی» تنها با ذکر نامی از مرتضی جوادی، مدیر فعلی دبیرستان فردوسی، و همکاران ارجمندش از قبیل آقایان رزاقی، پورنجفقلی و محمدزاده و احمدی و ... میسور است؛ آقای جوادی که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است، علم و حلم را یکجا دارد و با رفتار نیکویش، بستر جدیدی برای گرد همایی هایی متناوب و هم افزایی پیشکسوتان دبیرستان را در ۲ سال اخیر سبب شده است. 

امید که دبیرستان ماندگار شهر مان سده ها همچنان پابرجا و مانا باشد و با تربیت دانش آموزان دانشمند و کاربلد همچون گذشته درخشانش در مسیر اعتلای میهن اسلامی مان گام بردارد. 

۵۱۸

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.