در میان خاطرات ایام دفاع مقدس، خاطراتی که به نوروز بر می گردد از شیرینی و جذابیت خاصی برخوردار است، خانه تکانی سنگرهای نمور و موش های صحرایی آن، قاشق زنی و چهارشنبه سوری و... که هر یک قصه ای جداگانه دارد که با هم می خوانیم.
داوود (شهید عابدی) عضو سپاه و مداح اهل بیت علیهم السلام مثل همه بچه های گردان، علاقه شدیدی به ذکر مصیبت بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. امکان نداشت مجلس بگیرد ولی از حضرت زهرا(س) نگوید. او آرزو داشت مانند صدیقه طاهره سلام الله علیها به شهادت برسد.
عملیات کربلای پنج بود و روزهای ابتدایی بهمن ماه ۶۵، آن روز انگار تانک های بعثی در کمین نشسته بودند و کشیک می دادند تا نفربر را پر کنیم از بچه هایی که توی عملیات مجروح شده بودند و حتما باید به عقب بر می گشتند...
محسن کردستاتی، ستار امینی و احمد بوجاریان در قاب یک عکس قرار گرفتند و چند روز پس از این ماجرا در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیدند.
حمید داوودآبادی از رزمندگان و نویسندگان دفاع مقدس درباره سیلی ای که به صورت دوستش شهید محمد رضا تعقلی به خاطر برداشتن یک عکس نواخته است، خاطره ای نقل کرده است.
حمید داوودآبادی از رزمندگان و نویسندگان دفاع مقدس در خاطره ای به رفتار شیرین و جذاب شهید حاج محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب لشکر حضرت رسول(ص) اشاره کرده و به نقل خاطره می پردازد.
دیده بوسی، صلوات، ذکر حدیث و تلاوت قرآن و سرانجام بسته های کوچکی که تدارکات فرستاده بود، فضای جبهه را عیدی می کرد.