-
روى را ترش كرد و سر برگردانيد.
-
چون آن نابينا به نزدش آمد.
-
وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى (3)
و تو چه دانى، شايد كه او پاكيزه شود،
-
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى (4)
يا پند گيرد و پند تو سودمندش افتد.
-
اما آن كه او توانگر است،
-
تو روى خود بدو مىكنى.
-
وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى (7)
و اگر هم پاك نگردد چيزى بر عهده تو نيست.
-
وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى (8)
و اما آن كه دواندوان به نزد تو مىآيد،
-
و مىترسد،
-
تو از او به ديگرى مىپردازى.
-
كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ (11)
آرى، اين قرآن اندرزى است،
-
پس هر كه خواهد از آن پند گيرد.
-
در صحيفههايى گرامى،
-
بلندقدر و پاكيزه،
-
به دست كاتبانى،
-
بزرگوار و نيكوكار.
-
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ (17)
مرگ بر آدمى باد كه چه ناسپاس است.
-
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ (18)
او را از چه آفريده است؟
-
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (19)
از نطفهاى آفريد و به اندازه پديد آورد.
-
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ (20)
سپس راهش را آسان ساخت.
-
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ (21)
آنگاه بميراندش و در گور كرد.
-
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ (22)
و آنگاه كه خواهد زندهاش سازد.
-
كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ (23)
نه، كه هنوز آنچه را به او فرمان داده بود به جاى نياورده است.
-
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ (24)
پس آدمى به طعام خود بنگرد.
-
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا (25)
ما باران را فرو باريديم، باريدنى.
-
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا (26)
و زمين را شكافتيم، شكافتنى.
-
فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا (27)
و در آن دانهها رويانيديم،
-
و تاك و سبزيهاى خوردنى،
-
و زيتون و نخل،
-
و باغهاى پردرخت،
-
و ميوه و علف،
-
مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ (32)
تا شما و چارپايانتان بهره بريد.
-
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ (33)
چون بانگ قيامت برآيد،
-
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ (34)
روزى كه آدمى از برادرش مىگريزد،
-
و از مادرش و پدرش،
-
و از زنش و فرزندانش.
-
لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ (37)
هر كس را در آن روز كارى است كه به خود مشغولش دارد.
-
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)
چهرههايى در آن روز درخشانند،
-
خندانند و شادانند.
-
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ (40)
و چهرههايى در آن روز غبارآلودند.
-
در سياهى فرو رفتهاند.
-
أُولَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)
اينان كافران و فاجرانند.