امسال تا اینجا به رغم همه مصائب سیاسی و اقتصادی، در ورزش یکی از سالهایی است که ورزشکاران و تیمهای ایرانی در جهان و آسیا درخشیدهاند. کمتر سالی این همه موفقیت در چند ماه پیش میآید. از کمپینها خبری نیست. مردمی از بردن تیمها خوشحالند. به خصوص در خوزستان ( ایذه و دزفول) و مازندران که زادگاه کشتیگیران است. این موضوع نیاز به مطالعه دارد.
به گزارش جماران؛ علیاصغر سیدآبادی نوشت:
این تصویر مردم دزفول است جلوی خانهی یکی از قهرمانان کشتی.
دو سه سال پیش، پویشهای تحریم تیمهای ملی و ورزشکاران ایرانی در شبکههای اجتماعی و جامعه تاثیر عمیقی گذاشته بود. مردمی از باخت تیم ملی هموطنشان خوشحال میشدند. حرف این بود که این تیم جمهوری اسلامی است نه تیم ایران، این ورزشکار حکومت است نه مردم. روزهای عجیبی بود و این کمپینها دو قطبی عجیبی راه انداخته بود.
امسال تا اینجا به رغم همه مصائب سیاسی و اقتصادی، در ورزش یکی از سالهایی است که ورزشکاران و تیمهای ایرانی در جهان و آسیا درخشیدهاند. کمتر سالی این همه موفقیت در چند ماه پیش میآید.
از کمپینها خبری نیست. مردمی از بردن تیمها خوشحالند. به خصوص در خوزستان ( ایذه و دزفول) و مازندران که زادگاه کشتیگیران است. این موضوع نیاز به مطالعه دارد.
آن کمپینها چه هدفی را دنبال میکردند و با چه هزینهای؟ ما چرا تحت تاثیر کمپینها قرار میگرفتیم؟ آیا به اهداف خود رسیدند؟ چرا حالا از آن کمپینها خبری نیست؟ چه چیزی این وسط تغییر کرده است؟
کاش کسی همت کند و دربارهی این موضوع پژوهش کند یا دستکم یک روزنامهنگار تحقیقی گزارشی تفصیلی دربارهاش بنویسد.