کدخبر: ۱۶۹۲۶۴۵ تاریخ انتشار:

در گفت و گو با جماران؛

برهانی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه: قدرت‌های خاورمیانه تلاش‌های ضداسرائیلی یکدیگر را خنثی می‌کنند/ مواضع و منافع ترکیه مانند سوریه، غزه و لیبی هدف حمله اسرائیل است/ امروز رژیم صهیونیستی خود را قدرت برتر منطقه می‌داند

یک استاد دانشگاه گفت: ما تنها و تنها زمانی می‌توانیم جلوی سلطه‌جویی اسرائیل در منطقه را بگیریم که به کشورهای اسلامی اعتماد کنیم و مواضع ضداسرائیلی آنها را به رسمیت بشناسیم. ممکن است آنها در مورد مبارزه موثر و مسئولانه با صهیونیسم نظرات متفاوتی داشته باشند و راه متفاوتی را ترجیح دهند، اما این نباید به عنوان دوستی با اسرائیل بازنمایی شود.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت: هیچ‌گاه اسرائیل از نظر نظامی و امنیتی در چنین وضعیت مسلطی نبوده است. متأسفانه قدرت‌های خاورمیانه نه‌تنها برای دفع خطر اسرائیل با یکدیگر همکاری موثری ندارند، بلکه تلاش‌های ضداسرائیلی یکدیگر را خنثی می‌کنند. 

هادی برهانی در گفت‌وگو با خبرنگار جماران، با اشاره به نابه‌سامانی وضعیت غزه و ادامه حملات اسرائیل به سوریه و لبنان از یک سو و احتمال حمله مجدد به ایران از سوی دیگر، اظهار کرد: خاورمیانه در چند دهه گذشته سقوط کرده است و تمام قدرت‌های منطقه‌ای شکست‌های سختی داشته‌اند. اگر بخواهیم ریشه‌ای‌تر به وضعیت خاورمیانه نگاه کنیم، باید به دهه‌ها قبل بازگردیم؛ زمانی که کشورهای عربی در جریان حمله صدام به کویت آسیب فراوانی دیدند. این تحول خطیر به فروپاشی همبستگی نسبی کشورهای عربی و نهایتا سقوط عراق در برابر قدرت‌های غیرعربی انجامید. سپس در جریان بهار عربی، فروپاشی قدرت عربی تشدید شد. دو قدرت غیرعربی منطقه، یعنی ترکیه و ایران، در جریان این تحولات کمی قدرت گرفتند، اما پس از کودتا در مصر و شبه‌کودتا در تونس و فشار بر اخوان، ترکیه نیز از حوادث منطقه متضرر شد.

وی ادامه داد: همین بلا اخیرا بر سر ایران به عنوان قدرت دیگر منطقه نیز آمد. در جریان حوادث دو سال گذشته محور مقاومت، ایران موقعیت و قدرت خود را از دست داد و تمامی تحولات به نفع اسرائیل تمام شد. سود ضعیف‌شدن اعراب، ترک‌ها و ایران نهایتا به جیب اسرائیل رفت و امروز جایگاه این رژیم در منطقه به نقطه بی‌سابقه‌ای رسیده است؛ تا جایی که به همه قدرت‌های منطقه اعم از عرب، ترک و فارس حمله می‌کند و همه قدرت‌های غیراسرائیلی منطقه تحت تهدید و فشار قدرت نظامی اسرائیل قرار دارند.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با بیان اینکه در این بین خصوصا محور ایران تحت تهدیدهای شدیدی است، عنوان کرد: حزب‌الله لبنان به عنوان هم‌پیمان اصلی و کلیدی ایران در محور مقاومت، تحت فشارهای خرد‌کننده‌ای قرار دارد. اسرائیل به طور شبانه‌روز به مواضع و سرمایه‌های حزب‌الله حمله می‌کند و اجازه تحرک به این گروه را نمی‌دهد و جنگجویان و حتی فرماندهان عالی‌رتبه آن مانند طباطبایی را به شهادت می‌رساند و کاری از دست حزب‌الله و جمهوری اسلامی ساخته نیست. از طرف دیگر، هنوز سایه حمله مجدد این رژیم بر سر ایران سنگینی می‌کند. سایر اعضای محور مقاومت مانند سازمان‌های عراقی و یمنی نیز در معرض تهدید و حمله اسرائیل قرار دارند. 

برهانی ادامه داد: مواضع و منافع ترکیه در کشورهای منطقه، مانند سوریه، غزه و لیبی نیز تحت فشار و هدف حمله مستقیم یا غیرمستقیم اسرائیل است. اسرائیل از نیروهای ضدترک مانند کردها و دروزی‌ها در سوریه و عراق حمایت می‌کند و مانع فعالیت و تأثیرگذاری امنیتی ترکیه در منطقه و خصوصا سوریه می‌شود. اسرائیل به کشورهای عربی منطقه مانند قطر نیز حمله کرده و برای کشورهای معتدل‌تر عربی مانند عربستان، مصر و اردن نیز خط و نشان می‌کشد. 

وی با بیان‌ اینکه این وضعیت هیچگاه در خاورمیانه سابقه نداشته است، تصریح کرد: هیچ‌گاه اسرائیل از نظر نظامی و امنیتی در چنین وضعیت مسلطی نبوده است. امروز این رژیم خود را قدرت برتر و مسلط منطقه می‌داند و با کشورهای خاورمیانه از موضع قدرتی برتر و سلطه‌جو برخورد می‌کند و متأسفانه هیچ یک از قدرت‌های منطقه قادر نیستند جلوی این گردن‌کشی و قلدری را بگیرند.

 

کشورهای منطقه تلاش‌های ضداسرائیلی یکدیگر را خنثی می‌کنند 

این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در تشریح چرایی ضعف کشورهای منطقه در برابر اسرائیل، بیان کرد: ظرفیت‌های بالقوه منطقه قابل مقایسه با اسرائیل نیست و نگاهی به نقشه سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی منطقه این حقیقت را روشن می‌کند. متأسفانه قدرت‌های خاورمیانه نه‌تنها برای دفع خطر اسرائیل با یکدیگر همکاری موثری ندارند، بلکه تلاش‌های ضداسرائیلی یکدیگر را خنثی می‌کنند. در طول چند دهه گذشته قدرت‌های منطقه به نیروهای متضادی تبدیل شده‌اند که دشمنی با دیگری را در صدر اولویت‌های‌شان و حتی کانون هویت خود قرار داده‌اند.

برهانی با بیان این ادعا که ایده صدور انقلاب در ایران و سپس تاسیس یک قدرت شیعی در خاورمیانه ی سنی‌مذهب، ایران را وارد جنگ با کشورهای عربی و به ویژه پادشاهی‌های عربی و همچنین کشورهای سنی منطقه مانند ترکیه و مصر کرد، گفت: ترکیه نیز اشتباه مشابهی در مورد صدور ایدئولوژی اسلامی خود کرد و با کشورهای عربی متعددی مانند سوریه، مصر و عربستان درگیر شد. کشورهای عربی نیز در زمان جمال عبدالناصر مرتکب اشتباه مشابهی شده بودند. ناصر با ایدئولوژی ناسیونالیستی، جمهوری‌خواهی و چپ‌گرایی به کشورهای متعددی در منطقه حمله‌ور شد و با این اشتباه زمینه تفرقه و تشتت در دنیای عرب و نهایتا پیروزی اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ را فراهم کرد.

وی با اشاره به اینکه برخی معتقدند این ضعف و تشتت در منطقه نتیجه خیانت در داخل منطقه و همکاری قدرت‌های عربی یا ترکی با اسرائیل است، اظهار کرد: این ایده خطرناک و مشکوک، یعنی اتهام خیانت یا اتهام صهیونیست‌بودن قدرت‌های منطقه، احتمالا بزرگترین مانع وحدت خاورمیانه در برابر اسرائیل و بزرگترین عامل تفرقه و تشتت در منطقه است. اولا تاریخ درگیری با اسرائیل در منطقه این ایده را ابطال می‌کند؛ تمامی کشورهای منطقه از جمله مصر، اردن، عربستان و عراق (بعث) در نبرد با اسرائیل حضور داشته‌اند و در این نبرد هزینه‌های سنگینی داده‌اند.

عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران اضافه کرد: ثانیا، بی‌اعتمادی به کشورهای منطقه از جمله اعراب و ترکیه و تردید در عزم و اراده آن‌ها برای ایستادگی در برابر صهیونیسم، مبتنی بر واقعیت نیست، بلکه اساسا ایده‌ای عرب‌ستیزانه و ترک‌ستیزانه است. چرا کشورهای عربی یا ترکیه باید طرفدار صهیونیسم باشند؟ ممکن است مواضع آنها در برابر اسرائیل به اندازه کافی محکم نباشد یا در مسیر مقاومت در برابر اسرائیل دچار خطای محاسباتی شوند، اما صهیونیستی یا خائن دانستن آنها ایده‌ای بیمار است که مانع اتحاد منطقه در برابر اسرائیل می‌شود. 

برهانی ابراز عقیده کرد: متأسفانه تمامی ایدئولوژی‌های خودشیفته در منطقه مانند ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی ناصر،  از این ایده، یعنی خائن دانستن دیگران و همدستی آنها با صهیونیسم، برای پیشبرد افکار و ایده‌های خود علیه دیگران استفاده کرده و می‌کنند. مصر ناصر، عربستان فیصل را همدست اسرائیل و خائن به آرمان اعراب می‌دانست، اما همین عربستان با تحریم نفتی غرب و حمایت از کشورهای عربی خط مقدم جنگ ۱۹۷۳، بزرگترین خدمت را به آرمان اعراب در مبارزه با اسرائیل کرد.

وی با بیان اینکه لذا مشکل اصلی خاورمیانه، رواج ایدئولوژی‌ها و افکاری است که قدرت‌های منطقه شامل اعراب، ترک‌ها و ایرانیان را نسبت به یکدیگر بی‌اعتماد و مشکوک می‌کند، افزود: هر سه این قدرت‌ها، مخالف توسعه‌طلبی و سلطه‌طلبی صهیونیسم در منطقه هستند و از این حیث تفاوتی میان ایران با عربستان و ترکیه نیست. ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی افراطی و اسلام‌گرایی افراطی و مذهب‌گرایانه با تحریف واقعیت و تاریخ‌سازی و واژگونه نشان‌دادن واقعیات منطقه، به سمپاشی‌های بیشتر منجر می‌شود.

این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با بیان‌ اینکه نتیجه این سمپاشی، ایجاد نفرت و دشمنی میان ملت‌های منطقه است، گفت: همچنین این وضعیت منجر به از بین رفتن زمینه‌های همکاری و هماهنگی قدرت‌های منطقه در برابر اسرائیل خواهد شد و بسیار بعید است که اسرائیل، با آن زیرکی، دوراندیشی، خباثت و کارآمدی، نقشی در این سمپاشی‌ها و نفرت‌پراکنی‌ها نداشته باشد. اتفاقا این ایدئولوژی‌ها همواره مواضع تند ضداسرائیلی دارند، اما در عمل این افکار بزرگترین خدمت را به اسرائیل می‌کند؛ هرچند ممکن است خود نسبت به این نتیجه جاهل باشند. اسرائیل‌ستیزی ناصر و صدام که دیگران را در منطقه خائن و سرسپرده آمریکا و اسرائیل می‌دانستند، همین خصوصیت را داشت. ناصر دشمن اسرائیل بود، اما این دشمنی غیرمسئولانه و افراطی نهایتا به نفع اسرائیل تمام شد.

 

کشورهای منطقه بزرگترین سرمایه ضدصهیونیستی در جهان هستند 

برهانی با اشاره به نقش جمهوری اسلامی برای تقویت موضع منطقه در برابر اسرائیل، بیان کرد: جمهوری اسلامی اراده‌ای واقعی برای مبارزه با توسعه‌طلبی صهیونیسم در منطقه داشته است، اما به نوعی دچار همان مشکلی شده است که حرکت ضداسرائیلی ناصر به آن مبتلا شد و لذا در عمل دشمنی با اسرائیل به خصومت با کشورهای منطقه تبدیل شده است. ایران بسیاری از کشورهای منطقه را صهیونیستی تلقی می‌کند و اصطلاحاتی مانند «محور عربی-عبری» نیز بر همین اساس طراحی و بازنمایی شد و ترکیه یک قدرت صهیونیستی تلقی گردید.

وی ادامه داد: البته در سالهای اخیر گام‌های مثبتی برای نزدیکی به کشورهای عربی و ترک برداشته شد، اما کافی نبود. ما به یک پارادیم شیفت کامل در این‌ زمینه نیاز داریم. باید جهان‌بینی نظام اصلاح شود. کشورهای منطقه دوست اسرائیل نیستند؛  اتفاقا این‌ها بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سرمایه‌های ضدصهیونیستی در جهان اند، نه روسیه و چین. کشورهای چپ‌گرا شعارهای زیادی علیه اسرائیل می‌دهند، اما هدف آنها نهایتا امتیازگیری و رقابت با امپریالیسم آمریکاست و نه مبارزه با صهیونیسم اسرائیل. جهان‌بینی و منطقه‌بینی ما دچار اشکال است. ما تنها و تنها زمانی می‌توانیم جلوی سلطه‌جویی اسرائیل در منطقه را بگیریم که به کشورهای اسلامی اعتماد کنیم و مواضع ضداسرائیلی آنها را به رسمیت بشناسیم. ممکن است آنها در مورد مبارزه موثر و مسئولانه با صهیونیسم نظرات متفاوتی داشته باشند و راه متفاوتی را ترجیح دهند، اما این نباید به عنوان دوستی با اسرائیل بازنمایی شود.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران تأکید کرد: اگر میان قدرت‌های عربی، ترکی و فارسی منطقه یک دوستی واقعی برای مبارزه با تجاوزات اسرائیل به منطقه شکل گیرد، می‌توان به آینده خاورمیانه و خلاصی و آزادی آن از چنگل صهیونیسم امیدوار بود. دشمنی با ترک‌ها و اعراب به اسم مبارزه با اسرائیل در حقیقت تضعیف منطقه در برابر رژیم صهیونیستی و زمینه‌سازی برای برتری آن در منطقه است. اگر منطقه قوی و همبسته باشد، اسرائیل نه جرات حمله به قطر را دارد و نه جرأت حمله به ایران و نه حمله به ترکیه در سوریه. اما یک منطقه ضعیف که محصول دشمنی قدرت‌های منطقه با یکدیگر است، دست اسرائیل را برای ترکتازی در منطقه باز می‌کند و امنیتی برای هیچ کشوری از جمله ایران، ترکیه و اعراب باقی نمی‌گذارد.

مشاهده خبر در جماران