ده سال پیش، در سال ۱۳۹۴، ساندویچ برای بخش بزرگی از مردم یک غذای ساده و روزمره بود. دانشجو، کارگر، کارمند یا راننده تفاوتی نداشت؛ کافی بود چند هزار تومان در جیبت باشد تا یک فلافل داغ، یک هاتداگ معمولی یا یک همبرگر بازاری بخوری و روزت را جمع کنی. در آن زمان قیمت فلافل بین ۳۵۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان، هاتداگ حدود ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ تومان، همبرگر معمولی ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان و ساندویچ ژامبون حدود ۱۵ هزار تومان بود. این اعداد نه فقط رقم بودند، بلکه بخشی از سبک زندگی و خاطرات یک نسل محسوب میشدند.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: ساندویچ، که روزگاری نماد غذای سریع و ارزان بود، اکنون به دلیل تورم سرسامآور از سفره بسیاری از خانوارها رخت بربسته است؛ دیگر نباید آن را غذای فقرا نامید، بلکه به یک خوراکی نسبتاً لوکس تبدیل شده است.
ده سال پیش، در سال ۱۳۹۴، ساندویچ برای بخش بزرگی از مردم یک غذای ساده و روزمره بود. دانشجو، کارگر، کارمند یا راننده تفاوتی نداشت؛ کافی بود چند هزار تومان در جیبت باشد تا یک فلافل داغ، یک هاتداگ معمولی یا یک همبرگر بازاری بخوری و روزت را جمع کنی. در آن زمان قیمت فلافل بین ۳۵۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان، هاتداگ حدود ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ تومان، همبرگر معمولی ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان و ساندویچ ژامبون حدود ۱۵ هزار تومان بود. این اعداد نه فقط رقم بودند، بلکه بخشی از سبک زندگی و خاطرات یک نسل محسوب میشدند.
افزایش سرسام آور ساندویچ در تهران
امروز اما تصویر کاملاً متفاوت است. یک فلافل معمولی در تهران بین ۸۰ تا ۱۲۰ هزار تومان فروخته میشود؛ یعنی نسبت به قیمت ۵۰۰۰ تومانی در سال ۱۳۹۴، افزایش ۱۵۰۰ تا ۲۴۰۰ درصد داشته است. هاتداگ معمولی که آن زمان ۷۰۰۰ تومان بود، حالا بین ۱۲۰ تا ۱۶۰ هزار تومان است؛ یعنی رشد ۱۶۱۴ تا ۲۲۸۵ درصد. همبرگر معمولی از ۱۲ هزار تومان به ۱۳۰ تا ۱۶۰ هزار تومان رسیده، معادل ۱۰۸۳ تا ۱۳۳۳ درصد افزایش. حتی ساندویچ ژامبون که در سال ۱۳۹۴ حدود ۱۵ هزار تومان قیمت داشت، امروز بین ۱۴۰ تا ۱۸۰ هزار تومان فروخته میشود؛ یعنی ۸۳۳ تا ۱۲۰۰ درصد رشد. این اعداد دیگر فقط آمار اقتصادی نیستند؛ روایت واقعی زندگی مردم هستند.
علت گرانی قیمت ساندویچها
علت این جهش عظیم در قیمت ساندویچها را میتوان در چند عامل ساده اما قدرتمند جستوجو کرد. نخست، افزایش شدید قیمت مواد پروتئینی است. گوشت قرمز در سال ۱۳۹۴ حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان بود؛ امروز به بیش از ۷۰۰ هزار تومان رسیده است، یعنی رشد حدود ۱۹۰۰ تا ۲۳۳۳ درصد. مرغ هم که روزی ۵ تا ۷ هزار تومان بود، اکنون بالای ۱۵۰ هزار تومان است؛ افزایش ۲۱۴۳ تا ۲۹۰۰ درصد. نان باگت، یکی از پایههای اصلی ساندویچ، طی این سالها حدود ۱۰ برابر گران شده و روغن، سس، خیارشور و گوجهفرنگی هم همگی بین ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ درصد رشد قیمت داشتهاند. وقتی هزینه مواد اولیه به این اندازه افزایش پیدا کرده، طبیعی است که قیمت نهایی یک ساندویچ نیز جهش کند.
عامل دوم، افزایش اجاره مغازه و دستمزد نیروی انسانی است. در سال ۱۳۹۴، اجاره یک مغازه کوچک در حوالی میدان انقلاب بین ۳ تا ۵ میلیون تومان بود. امروز همین مغازهها بسته به موقعیت و اندازه بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان اجاره میگیرند؛ یعنی افزایش حدود ۱۰ برابر. دستمزد نیروی انسانی هم طی ده سال حدود ۸ تا ۹ برابر شده است و هزینههای انرژی و نگهداری تجهیزات نیز چند برابر شدهاند. مجموع این عوامل نشان میدهد حتی اگر صاحب ساندویچی بخواهد منصفانه کار کند، افزایش قیمت اجتنابناپذیر است.
تغییر رفتار مصرفکنندگان نیز قابل توجه است. یک دانشجوی ورودی ۱۳۹۴ دانشگاه تهران میگوید: «آن زمان هر روز فلافل میخوردیم. الان دانشجوها باید از قبل برنامهریزی کنند که چه روزی میتوانند ساندویچ بخورند.» یک راننده تاکسی هم به خبرآنلاین میگوید: «سال ۹۴ اگر وسط کار گرسنه میشدی، ۱۰ هزار تومان میدادی و یک لقمه میگرفتی. الان اگر بخواهی روزی ۱۵۰ هزار تومان خرج ناهار کنی، اصلاً صرف نمیکند.» یک کارگر ساختمانی نیز تجربه مشابهی دارد: «قبلاً با همکارها هر روز یک چیز ساده میخوردیم. الآن یک ساندویچ شده اندازه نصف دستمزدم در یک ساعت.» این روایتها نشان میدهد موضوع فقط گرانی نیست؛ بلکه «یک انتخاب روزمره» از سفره مردم حذف شده است.
در شمال تهران و مناطق بالای شهر، داستان متفاوت است. برخی فستفودها همین حالا ساندویچهایی با قیمت ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان دارند. کارشناسان صنفی میگویند اگر روند تورم و گرانی مواد اولیه ادامه پیدا کند، احتمال دارد قیمت یک همبرگر معمولی در تهران در سال آینده از ۲۰۰ هزار تومان عبور کند. این پیشبینی نه فقط منطقی است بلکه محتمل نیز هست؛ چون هزینه مواد اولیه، اجاره مغازهها و حقوق پرسنل همچنان رو به افزایش است و فشار بر تولیدکنندگان و فروشندگان بیشتر میشود.
ساندویچ، که زمانی غذای ارزان و راحت مردم بود، امروز تبدیل به یک شاخص ملموس و غیررسمی از تورم شده است. مردم ممکن است درباره آمارهای رسمی تورم تردید داشته باشند، اما قیمت یک فلافل یا همبرگر را به خوبی به خاطر میآورند. اگر از آنها بپرسیم «ساندویچ سال ۱۳۹۴ چند بود و امروز چند است؟»، تقریباً همه یک جواب مشترک میدهند: «خیلی زیاد». این «خیلی زیاد» دقیقاً همان چیزی است که آمارهای رسمی و نمودارهای اقتصادی گاهی قادر به نشان دادن آن نیستند. ساندویچ نه فقط یک وعده غذایی است، بلکه نمادی کوچک اما واقعی از فشار اقتصادی ده سال گذشته و تجربه ملموس تورم برای مردم محسوب میشود.