رسانه یکی از مولفههای زندگی مدرن است (و شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مولفه ها) چرا که به مسئله افکار عمومی مرتبط است. اقتصاد، سیاست و بسیاری از حوزه های مهم دنیای جدید مبتنی بر «افکار عمومی» است. عملا درک افکار عمومی بر اقتصاد اثر میگذارد، بر ساختار حکمرانی اثر میگذارد، بر تولید علم، سبک و کیفیت زیست نیز اثر میگذارد. امروز، انسان دیگر در جزیرههای محدود و بسته زندگی نمیکند بلکه از حدود پانزده سال پیش ماهیت رسانه (که محدود به تلویزیون، رادیو و روزنامهها بود) به کلی دگرگون شد و رسانه به «کف دست» انسانهای دنیا آمد. به گوشی موبایل.
به گزارش جماران؛ محمدرضا اسلامی در خبرستان نوشت:
ویدئوی کوتاه زیر توسط مجموعه نیویورکتایمز تهیه شده؛ این ویدئو گواه روشن و گویایی است که درک عمیق و باهوش ترامپ (و تیم همراهش) را نسبت به مساله «رسانه» بیان می کند. نیویورکتایمز از همان سال 2015 دشمن دونالد ترامپ بود و آتشبهاختیار همیشه ترامپ را می کوبید. اما حتی در این ویدئوی انتقادی نیویورک تایمز نیز می توان دید که چقدر دیدگاه تیم ترامپ نسبت به رسانه، دیدگاه متفاوتی است.
در این ویدئو اتاق ملاقات سخنگوی کاخ سفید (خانم کارولین لیویت) با خبرنگاران به تصویر کشیده است. در ثانیه 5 ویدئو، همین اتاق در «زمان جو بایدن» نیز نشان داده میشود. این عکس گواهِ گویای دلیل باخت جو بایدن (و به تبع او کامالا هریس/دموکراتها) در عرصه افکار عمومی است. دموکراتها با اینکه برای رسانه به شدت «پول» خرج میکردند ولی با رسانه (و اذهان عمومی) «ارتباط موثر» نداشتند.
نیویورک تایمز نشان میدهد که چطور در این اتاق قبلا فقط نمایندگانِ رسانه های سنتی (یا در اصطلاح Legacy Media Organizations) حضور داشتند ولی الان یوتیوبرها(!)، چهرههای شاخص توئیتر، اینستاگرام و... نیز به این اتاق اضافه شده اند. تیم ترامپ این چهره ها را «رسانه جدید» (New Media) خطاب میکنند. در ادامه، نیویورک تایمز توضیح دهد که چگونه چیدمان این اتاق به شکلی هوشمندانه و ظریف در جهت حضور چهره های رسانه ایِ طرفدار ترامپ مهندسی شده است.(تک به تک این چهره ها -نظیر خانم Sage Steele- در این ویدئو معرفی می شوند و توضیح داده می شود) البته خود خانم کارولین لیویت هم پدیده ای است و از By-Productهای این تیم رسانه ای، ولی "یک چهارم اتاق" به این چهره ها اختصاص داده شده است.
سوال: جایگاه ایران (و رسانه ایرانی) در این اتاق کجاست؟
بیان دیگری از این سوال: در حوزه اثرگذاری بر افکار بین المللی، نقش و نگاه تمدن ایرانی چیست؟ چند چهره شاخص ایرانی در میان چهرههای شاخص دنیای رسانه حضور دارند؟ چند چهره ایرانی وجود دارد که توان گفتگو با جمعیتِ میلیاردی افکار بینالمللی را داشته باشند؟ (چه در حاکمیت و چه در خارج از حاکمیت و حتی در مخالفان حاکمیت). بدیهی است که پاسخ به این سوال تلخ است. (چه در سمت حاکمیت و چه در سمت مخالفان حاکمیت)
رسانه یکی از مولفههای زندگی مدرن است (و شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مولفه ها) چرا که به مسئله افکار عمومی مرتبط است. اقتصاد، سیاست و بسیاری از حوزه های مهم دنیای جدید مبتنی بر «افکار عمومی» است. عملا درک افکار عمومی بر اقتصاد اثر میگذارد، بر ساختار حکمرانی اثر میگذارد، بر تولید علم، سبک و کیفیت زیست نیز اثر میگذارد. امروز، انسان دیگر در جزیرههای محدود و بسته زندگی نمیکند بلکه از حدود پانزده سال پیش ماهیت رسانه (که محدود به تلویزیون، رادیو و روزنامهها بود) به کلی دگرگون شد و رسانه به «کف دست» انسانهای دنیا آمد. به گوشی موبایل.
ما همانگونه که در اقتصاد دیدگاه موضعی/محلی/بخشی داریم و سودای شکلدهیِ شرکتهای بینالمللی را نداشته ایم/نداریم، در رسانه هم هنوز "محلی" فکر میکنیم. ما در ایران سودای شکلدهی رسانههای بینالمللی (که بر افکار میلیاردها اثرگذار باشند) را نداشته و نداریم. مدیریت رسانه ما چه محمد سرافزار باشد و چه ضرغامی، چه علی عسگری باشد چه پیمان جبلی، چه اینترنشنال باشد و چه منوتو، به اداره رسانه دیدگاه لوکال/محلی دارد. به «تولید محتوا» برای جوانان دنیا فکر نمیکند بلکه به تهیه گزارش (صرفا) برای مسائلِ داخلی ایران فکر میکند. ما در بازی رسانه ای در دنیای مدرن «قصه»ای برای گفتن نداریم.
وقتی که یک جریان فکری در حوزه رسانه دستش خالی باشد، بدیهی است که بازی را در سایر عرصه ها هم خواهد باخت. با تمام انتقادهایی که به افرادی مثل علی علیزاده، سیامک قاسمی یا احمد زیدآبادی هست، ولی اینگونه افراد مصداق کامل کسانی هستند که رسانه مدرن را خوب می فهمند و به تولید محتوا همت می ورزند. منظم و دقیق عمل میکنند.(هرچند آنها هم محتوای غیربین المللی تولید می کنند، ولی لااقل درک سنتی از رسانه ندارند)
بازگردیم به این اتاق و تصویری که نیویورک تایمز تهیه کرده. باخت دموکراتها (باخت سنگین) به دلیل باخت در عرصه افکار عمومی بود. دموکراتها نتوانستند چیزی/حرفی/سخنی به افکار عمومی نشان دهند که بتواند آنها را از دونالد ترامپ رویگردان کند. گمان آنها این بود که جایگزین کردنِ جو بایدن فرتوت با یک زن (آنهم زن رنگین پوست، فرزند مهاجر و قاضی) و "پول خرج کردن" در رسانه باعث می شود اذهان عمومی به یک کازینودار مو نارنجی میلیاردر اقبال نداشته باشد. اما همین ویدئوی نیویورک تایمز گواه روشنی است که تیم ترامپ (و مشخصا شخص ترامپ) چه درک روشن و عمیقی از پیچیدگی مسئله افکار عمومی و «رسانه جدید» دارد.