سیستم باشگاهداری در فوتبال اروپا کمتر پیش آمده که رنگ انحلال و نابودی یک تیم با سابقه را به خود ببیند.
جماران ورزشی، اینکه پول خوشبختی نمیآورد را بارها در فوتبال دیدهایم. جایی که بسیاری از باشگاهها، بدونِ تمول مالی و تنها با امکاناتی اندک، استعدادهای بزرگی را پرورش داده و شکوفا کردند و بعد با فروش آنها، سودی هنگفت به جیب زدند. اینجاست که یک باشگاه به ثبات میرسد و با درآمدی که بهدست آورده، روی پای خودش میایستد و میان بزرگان قد علم میکند.
در فوتبال ایران نیز این مسأله به اثبات رسیده که تنها پول نیست که میتواند معجزه کند و یک تیم را به موفقیت برساند. گاهی مشاهده شده که بودجه عظیمی وجود داشته اما به نتیجه حاصل نشده است. سبکِ باشگاهداری در ایران نیز آنچنان که باید حرفهای نیست و با مشکلات بسیار و عدیدهای مواجه است.
باشگاههای بزرگی در سطح اول فوتبال ایران حضور داشتهاند که حالا اثری از آنها نمیبینیم. باشگاههایی نظیر پاس تهران، راهآهن، صبا، کشاورز، بانک تجارت، تهرانجوان و ... که منحل شدهاند و فعالیتی در فوتبال ندارند. در مقابل اما باشگاههای اروپایی، انحلال را هرگز در دستور کار قرار نمیدهند؛ شاید بارها به دستههای پایینتر سقوط کنند اما هواداران، همان هواداران هستند و باشگاه هم تلاش میکند تا به بالاترین سطح باز گردد.
به عنوان نمونه، در انگلیس، وقتی یک تیم دسته پنجمی با تیمی مشهور از لیگ برتر، در جام حذفی برخورد میکند، میبینیم که ورزشگاه پُر از تماشاگر میشود. برای هواداران، فرقی نمیکند تیمشان در کدام دسته رقابت میکند؛ آنها میآیند و حمایت میکنند. تنها به امیدِ روزهای بهتر و آیندهای درخشانتر.
از انگلیس به سوئد برویم و باشگاهی را مثال بزنیم که میتواند یک الگوی مناسب برای ایرانیها باشد. باشگاهی به نام میالبی که اکنون صدرنشین سوپرلیگ سوئد، موسوم به آلونسکان است. بد نیست سری به پیشینه این باشگاه بزنیم تا معنی فوتبال، باشگاهداری، هواداری و ... را بیشتر بفهمیم.
میالبی در سال ۱۹۳۹ با ادغام دو تیم محلی تأسیس شد و بخش عمدهای از ۸۶ سال قدمتِ خود را خارج از لیگ برتر سوئد گذرانده است. میالبی در روستایی به نام کالویک با جمعیتی در حدود 813 نفر واقع شده. هواداران میالبی به تعداد زیاد در ورزشگاه کوچک و ۶۵۰۰ نفری خود، استراندوالن، در روستای هالویک، حاضر میشوند. ورزشگاه استراندوالن در کنار دریا قرار دارد، اما با ورزشگاههای وسیع استکهلم و مالمو بسیار متفاوت است. میانگین حضور تماشاگران در ورزشگاه بیش از چهار برابر جمعیت محلی است.

به سال ۲۰۱۶ برگردیم؛ میالبی در دسته سوم فوتبال سوئد در حال تقلا بود و نزدیک به ورشکستگی قرار داشت. پیروزی در روز آخر آنها را از سقوط مرگبار به دسته چهارم نجات داد، اما تغییرات جدی در خارج از زمین مورد نیاز بود. باشگاههای سوئدی به دلیل قانون ۵۰+۱ متعلق به هواداران هستند، به این معنی که مالکان ثروتمند نمیتوانند تیمها را برای موفقیت، حمایت مالی کنند.
تحول میالبی در طول دهه گذشته غیرطبیعی بوده و توسط رئیس باشگاه، مگنوس امئوس، هدایت شده است. این تاجر طرز فکر خود در مورد امور مالی را تغییر داد، هزینههای جاری باشگاه را کم کرد و عملیات را کارآمدتر به انجام رساند.
از غلبه بر ورشکستگی قریبالوقوع تا ایجاد بهترین تیم سوئد با بودجهای اندک، سفری است که میالبی در طول 9 سال اخیر انجام داده است. پس از کسب بهترین مقام، یعنی عنوان پنجمی در لیگ آلسونسکان ۲۰۲۴، آنها در این فصل از 24 بازی خود در لیگ سوئد، 17 برد بهدست آورده و تنها یک شکست را تجربه کرده است. از ژوئیه ۲۰۲۴، آنها همچنین ۱۸ بازی خانگی لیگ را بدون شکست پشت سر گذاشتهاند.
میالبی پیش از این، رقیب عنوان قهرمانی، یعنی هاماربی که در حال حاضر در جایگاه دوم قرار دارد را در هر دو بازی رفت و برگشت شکست داده است. آنهم با توجه به اینکه یکی از کمترین گردشهای بازیکن و بودجه را در این بخش داشته است. صدرنشینی با میانگین سنی ۲۴ سال و تنها سه بازیکن بینالمللی، چشمگیر است، اما تصادفی نیست.
جیکوب لنارتسون، مدیر اجرایی باشگاه میالبی، گفت: «ما هزینههایمان را کنترل کردیم؛ همچنین یکی از کمترین میزان جابجایی بازیکنان در لیگ را داریم، اما همچنین یکی از کمترین هزینهها را نیز داریم. به ازای هر کرون سوئدی که از این باشگاه میرود، این سوال را میپرسیم که آیا این ما را بهتر میکند؟ فوتبال خیلی به عشق و شور و اشتیاق بستگی دارد، اما در نهایت خیلی مهم است که اقتصاد خوبی داشته باشید.»
میالبی از حدود 9 سال قبل شروع کرد به تمرکز بر پرورش بازیکنان جوان و فروش آنها به عنوان راهی برای بقا. کالین راسلر، مدافع و پسر اووه - مهاجم اسبق منچستر سیتی- تنها ۱۸ ماه پس از پیوستن به عنوان بازیکن آزاد، با قیمت ۹۵۰ هزار پوند فروخته شد. نیکلاس روکایر، دو ماه قبل با حدود ۱.۴ میلیون پوند به تیم دانمارکی نوردشلند پیوست.
به نظر میرسد ستارگان این فصل مانند عبدولی مانه، مهاجم گامبیایی، اکسل نورن و عبدالله اقبال، مدافعان میانی، و لودویگ مالاچوفسکی تورل، هافبک سوئدی، در آینده به نقل و انتقالات بزرگی دست خواهند یافت. چنین استراتژیای با تلاش برای کسب افتخارات در تضاد است، اما لنارتسون معتقد است که میتوان تعادلی پیدا کرد: «مشکل این است که وقتی شروع به بردن بازیها میکنید، بازیکنان جذب باشگاههای بزرگتر میشوند. باید به آنها بفهمانیم که این موضوع به نفع باشگاه است. من دیدگاه بازیکنان را درک میکنم. در میالبی، آنها آموزش خوبی میبینند و برای یکی از بهترین تیمهای سوئد بازی میکنند، اما بهترین پول را دریافت نمیکنند. هیچ بازیکنی که تا به حال درخواست ترک میالبی را داده باشد، برای مدت طولانی بعد از آن نمیماند. شاید یک نیم فصل یا یک فصل کامل، اما در نهایت به آرزوی خود میرسد.»
باشگاه میالبی سال به سال قویتر میشود. از سال ۲۰۱۶، گردش مالی سالیانه آنها از منفی ۳۵۰ هزار پوند به ۲.۳ میلیون پوند افزایش یافته؛ در حالی که حقوق صاحبان سهام نیز به میزان زیادی بالا رفته است. در حالی که باشگاه به رشد خود ادامه میدهد، آنچه از ویرانههای سال ۲۰۱۶ پدیدار شده، باشگاهی است که ریشه در یک جامعهی صمیمی دارد.
کجا ممکن است چندین عضو از یک تیم مدعی قهرمانی، در یک ساختمان زندگی کنند و هنگام خرید مواد غذایی مرتباً با هواداران برخورد کنند؟ یکی از هواداران میگوید: «اگر کاری برای انجام دادن نداشته باشیم، کباب درست میکنیم، بیرون غذا میپزیم و وقت میگذرانیم. این پیوندها از زمین بازی شکل میگیرند و در زمین بازی نیز ادامه مییابند. این کلید ماجرا است. همه ما خیلی به هم نزدیک هستیم و این در یک باشگاه نسبتاً کوچک خاص است.»

انجمن رسمی هواداران میالبی -سیلاستریبارنا- از کمتر از 30 هوادار سرسخت به حداقل 500 نفر افزایش یافته است؛ در حالی که فرهنگی مثبت، ضد نژادپرستانه و ضد تبعیض جنسی را در سکوها پرورش میدهد. برای کسانی که شاهد سفر آنها بودهاند، درک احساساتِ این فصل دشوار است. پاتریک تورل، رئیس سیلاستریبارنا یا همان انجمن هواداران میالبی میگوید: «بزرگترین احساس، به اشتراک گذاشتن این لحظه با دوستانم است که در تمام این سفر در کنار من بودهاند. میالبی از فوتبال بزرگتر است؛ یک خانواده بزرگ است. دیدن این مردمِ پر از شادی در آخرِ هفته و به اشتراک گذاشتن این حس با آنها، واقعاً یکی از بهترین حسهای دنیاست.»
یکی از هواداران تیم مخالف پس از تماشای بازی تیمش در ورزشگاه میالبی، در شبکههای اجتماعی نوشت: «انجام یک بازیِ فوتبال در اینجا باید غیرممکن باشد. اینجا کسی زندگی نمیکند، یک مغازه وجود دارد، اندکی جمعیت و چند حیوان. شما در جادهای که دنیا تمام میشود و دریا شروع میشود، به راست میپیچید و استراندوالن- ورزشگاه اختصاصی میالبی- آنجاست. شگفتانگیز است که آنها آنجا فوتبالِ درجه یک بازی میکنند.
این کلمات توسط باشگاه به عنوان منبع انگیزه و پشتوانه پذیرفته شدهاند. لنارتسون میگوید: «ما آنقدرها هم بزرگ نیستیم، باید پاهایمان را روی زمین نگه داریم. ما از این اظهارنظرها استفاده میکنیم تا انتظاراتمان را کنترل کنیم.»
چه میالبی در ماه نوامبر به پایان افسانهای خود برسد و چه نرسد، آینده برای باشگاهی که دنیا تمام میشود و دریا شروع میشود، روشن به نظر میرسد. باشگاهی از یک روستای 813 نفری که طی 9 سال، از ورشکستی نجات یافت و حالا صدرنشینِ مطلق سوپرلیگ سوئد است و بخت اصلی کسب عنوانِ قهرمانی. ای کاش که چنین باشگاهی، الگویی برای نمونههای ایرانی باشد. باشگاههایی که هزینه میکنند اما فعالیتی در کشف و پرورش استعدادها نمیکنند و هرگز درآمدزایی را در دستور کار قرار نمیدهند و البته چه بد که این ماجرای جذاب را دنبال نمیکنند.