یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

ایران همه

آنچه که باعث شد در این بحران، مردم در کنار حکومت قرار گیرند، ایران بود. پس ایران برای همه ایرانیان باید محور سیاستها باشد. تقسیم مردم به خودی و غیرخودی، ارزشی و غیر ارزشی، اسلامگرا و ملی گرا و انواع دوقطبی های دیگر، به وحدت ملی زیان می رساند.

اسرائیل با همکاری و هماهنگی امریکا با هدف فروپاشی حاکمیت، تضعیف و یا تجزیه ایران اقدام به تجاوز نظامی کرد و علاوه بر مراکز نظامی، چندین بیمارستان و درمانگاه و مردم عادی را نیز هدف گرفت. اما محاسبات غلط از آب درآمد. آنان در تحلیل واکنش مردم ناراضی، تشکل های سیاسی و مدنی و فعالان منتقد اشتباه کردند. عموم مردم و تشکل های سیاسی به خوبی درک کردند که این تجاوز، کیان ایران را هدف قرار داده است. از این رو با وجود انتقادات بسیار نسبت به شیوه حکمرانی در جمهوری اسلامی، با درک عمیق خود در برابر تهاجم بیگانه در کنار حاکمیت قرار گرفتند. به نظر می رسد این واکنش و فهم بالا هر دو سوی جریان را متحیر کرده باشد.

حاکمیت به یمن همدلی و همراهی مردم، توانست از این بحران نجات یابد. مردم نه تنها فریب بازی رسانه ای بیگانگان را نخوردند که به نیروی انتظامی در جهت شناسایی معدودی خودفروخته کمک زیادی کردند. در شمال با وجود شش میلیون مسافر، نه تنها هیچ حادثه ای گزارش نشد که مهربانی های زیادی دیده شد. در این ایام هجوم به پمپ بنزین ها و مغازه ها، انبار کردن و احتکار کالاها و ... دیده نشد. از سوی دیگر دولت نیز با درایت عمل کرد و کمبودی در توزیع کالاهای اساسی و سوخت احساس نشد. این همدلی باید تداوم یابد.

باید قدر این مردم را دانست اما قدر دانستن تنها به تشکر لفظی خلاصه نمی شود. آنچه مهم است و حاکمیت باید بدان توجه داشته باشد تغییر رویکرد است. مهمترین چیز که می تواند حاکمیت را از پای در آورد، اعتراضات مردمی است که از اصلاح رفتاری حکومت ناامید شده و راهی جز تغییر وضعیت خود نمی بینند. بر اساس برخی نظرسنجی ها، نارضایتی گسترده از وضعیت موجود در سطح بسیار بالایی قرار دارد.

آنچه که باعث شد در این بحران، مردم در کنار حکومت قرار گیرند، ایران بود. پس ایران برای همه ایرانیان باید محور سیاستها باشد. تقسیم مردم به خودی و غیرخودی، ارزشی و غیر ارزشی، اسلامگرا و ملی گرا و انواع دوقطبی های دیگر، به وحدت ملی زیان می رساند.

اصلاحات ساختاری در چهار محور کلیدی اقتصادی، حکمرانی، بین المللی و اجتماعی لازم است. پذیرش تنوع فرهنگی و تقویت نهادهای مدنی، برداشتن محدودیت های خاص در استخدام ها، بسترسازی گفتگوی ملی، تغییر گفتمان تحقیرآمیز رسمی با مردم از جمله این تغییرات ضروری است. با نگاهی دیگر تعریف امنیت ملی باید بازخوانی شود.امنیت ملی را صرفا در جنبه نظامی نباید تعریف کرد. تمرکز بر امنیت انسانی ضروری است. 

حاکمیت تاکنون باید متوجه شده باشد که فضای گفتمانی موجود، موجب رشد ریاکاران، چاپلوسان و نفوذی ها شده است. این امر از جهات مختلف زیان های جبران ناپذیر به کشور زده است. این تهاجم به ما آموخت که چاپلوسان و تندروان دلسوز کشور نیستند. این را از گسترش فساد در میان آنان و خیانت به کشور و اولویت دادن به مسائل فرعی و شاخه ها به جای مسائل اصلی و ریشه ها؛ و ایجاد و تشدید دوقطبی ها در جامعه می توان دریافت.

آنان که از نقد دلسوزانه و علمی حکمرانی دریغ نورزیده، طرد و محدودیت ها را به جان می خریدند و در هنگامه تهاجم بیگانه در کنار حاکمیت قرار گرفته و از ایران دفاع کردند، تکیه گاه اصلی و ستون و قوام حکومت و جامعه باید باشند. با ایجاد نظامی شایسته سالار، فضا برای حکمرانی خوب فراهم شده، تصمیمات بهتری برای کشور اخذ می شود.

از این رو شاید از اولین اقدامات حکومت، شناسایی خیانت کاران در همه سطوح و منزوی کردن چاپلوسان باشد. در پایان لازم است تا به سخن امیرالمومنین به مالک اشتر به دیده یک سیاست کلی نگاه شود. « و قلبت را مالامال از محبت و لطف به مردم قرار بده .. زیرا آنان یا برادر دینی تو و یا همانند تو انسانند»

با مردم مهربان باشیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.