پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

مروری بر برخی از سخنان امام خمینی که گویی برای این روزهاست؛

اشتباه غربی‌ها: خیال می‌کنند مردم ایران از موشک می‌ترسند!

اشتباهی که این غربی‌ها دارند و این مخالفین ما دارند، اشتباه این است که خیال می‌کنند که وقتی که کلمه موشک تو کار آمد، مردم ایران می‌ترسند دیگر؛ بعد چه بشوند. این موشکها را زدند و کشتند و چه کردند و مردم ایران سر جای خودشان نشستند و می‌خندند به آنها. 

جماران: این روزها، هم زمان با حملات تروریستی رژیم منحوس صهیونیستی به نقاط مختلف مسکونی و غیرنظامی و به شهادت رساندن ده‌ها تن از غیر نظامیان در کنار ترور شبانه تعدادی از فرماندهان برجسته کشورمان، برای ملت ایران بیگانه و عجیب نیست. اگر چه شاید جوانانی که پس از پایان جنگ تحمیلی عراق و حامیانش علیه ملت ایران به دنیا آمده باشند، کمتر از آن دوران شنیده باشند. 

 

فرض کنیم یک محله را کوبیدید با بقیه ایران چه می‌کنید؟!

پس از لو رفتن ماجرای عملیات نقاب معروف به کودتای نوژه، رهبر کبیر انقلاب اسلامی طی سخنرانی در جمع بانوان شمیران گفت: 《 این اشخاصی که خیال کردند که ... یک چند نفر را بکشیم و یک مثلًا جاهایی را بکوبیم این‌ها خیال می‌کنند که یک جاست مرکز، یک محله است مرکز یا چند محله است مرکز. اگر فرض کنیم آن محل، آن محل کوبیده بشود همان طور که در کودتاهای دیگر وقتی آن رأس را می‌کوبیدند دیگر، دیگران کم کار داشتند یا کار نداشتند حالا هم این طوری است. حالا همه خانه‌ها مرکز است، همه افراد ملت ما سپاه اسلام هستند.》۲۱ تیر ۱۳۵۹ صحیفه امام(ره)، جلد ۱۳، صفحه ۲۶

کسی که می‌گوید دعا کنید من شهید بشوم را از موشک می‌ترسانید؟

۱۵ فروردین ۱۳۶۴ طی سخنرانی در جمع پرسنل ارتش و سپاه امام خمینی با تاکید بر اینکه مردم از موشک پرانی نمی‌ترسند،  افزود: 《این شیطان‌ها هم بدانند که دیگر نمی‌توانند کاری انجام بدهند یک کشوری که همه بیدار و همه مستعد برای شهادت هستند، اینها را از چه می‌ترسانند؟ کسی که می‌گوید «من شهادت را می‌خواهم، دعا کنید که من شهید بشوم» شما او را از قتل می‌ترسانید؟ شما او را از موشک می‌ترسانید؟ یک کسی که بعد از موشک خوردن می‌ایستد و می‌گوید «جنگ، جنگ تا پیروزی» شما او را از جنگ می‌ترسانید؟ این وضع، وضعی است که خدا پیش آورده است، چیزی را که خدا پیش آورده، با او معارضه نمی‌شود کرد. و من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که همه ما را با استقامت و با پشتکار حفظ کند، تا این که ما با این مقابله کنیم و با هر کس که بخواهد با ما مقابله کند، قدرت مقابله داشته باشیم.》صحیفه امام(ره)، جلد ۱۹، صفحه ۲۱۷

اشتباه غربی‌ها:

خیال می‌کنند مردم ایران از موشک می‌ترسند!

در اوج هدف قرار گرفتن شهرها و مناطق غیرنظامی و مسکونی ایران در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ملت ایران و در حالی که رژیم بعثی از سوی ابرقدرت‌های شرق و غرب پشتیبانی و به انواع موشک و سلاحهای سنگین و سبک تجهیز می‌شد،  امام خمینی طی سخنرانی در جمع خانواده‌های شهدا و ایثارگران از توهم غربی ها چنین پرده برداشت: 《 اشتباهی که این غربی‌ها دارند و این مخالفین ما دارند، اشتباه این است که خیال می‌کنند که وقتی که کلمه موشک تو کار آمد، مردم ایران می‌ترسند دیگر؛ بعد چه بشوند. این موشکها را زدند و کشتند و چه کردند و مردم ایران سر جای خودشان نشستند و می‌خندند به آنها. شما مردم ایران را از موشک نترسانید، مردم ایرانی که شهادت را برای خودشان افتخار می‌دانند و بسیاری از اوقاتی که اینجا می‌آیند انسان تعجب می‌کند از وضع اینها که جوانش فوت شده است، جوانش شهید شده است، می‌گوید باز هم می‌خواهم، می‌خواهم جوان دارم باز [در راه خدا بدهم‌]، بچه کوچک را می‌گوید این ان شاء الله، بزرگ می‌شود و شهید بشود، یا زنها می‌بینید که چه وضعی دارند. اینها مردم را، این مردمی که طالب شهادتند از شهادت می‌ترسانند و این یک اشتباهی است که از باب اینکه نمی‌فهمند، اصلًا ادراک این معنا را که معنویات چی است. ۱۲ اسفند ۱۳۶۶ صحیفه امام(ره)، جلد ۲۰، صفحه ۴۹۶

خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم...

خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه الله و رسیدن به خودت جبران فرما!

امام عظیم الشان در پیام خود به مناسبت سالگرد کشتار مکه و در پی قبول قطعنامه از خداوند چنین خواست: 《خداوندا، تو می‌دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم و غیر از تو نخواسته‌ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی. خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه الله- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما.》رهبر کبیر انقلاب اسلامی سپس خطاب به ملت ایران و جوانان غیور چنین گفت: 《 فرزندان انقلابی‌ام، ای کسانی که لحظه‌ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می‌گذرد.

می‌دانم که به شما سخت می‌گذرد؛ ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی‌گذرد؟ می‌دانم که‌ شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست؛ مگر برای این خادمتان این گونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابی‌تان را در سینه‌ها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزی از آن شماست.》۲۹ تیر ۱۳۶۷ صحیفه امام(ره)، جلد ۲۱، صحفه ۹۵ و ۹۶

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.