یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت/

«عشق» سیاسی یا شو سیاست؟

از رهبر کشوری که خود را ابرقدرت جهانی می‌داند، انتظار می‌رود که گفتارش دست‌کم متناسب با جایگاه و مسئولیتش باشد. اما وقتی اظهاراتی می‌شنویم که سبک، عامیانه و گاه تحریک‌کننده‌اند، حیرت‌انگیز است که گوینده، رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده آمریکاست.

پایگاه خبری جماران: عباس خامه یار، کارشناس مسائل خاورمیانه و رایزن فرهنگی پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان، تحلیلی بر اظهارات غیرمتعارف رئیس‌جمهور آمریکا درباره سفرش به کشورهای عربی نوشت که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

در فضای پرتلاطم سیاست بین‌الملل امروز، واژه‌ها نه‌تنها حامل معنا بلکه آینه‌ای از سطح بینش و نوع نگاه سیاستمداران‌اند. و در روزگاری که کلمات رهبران جهان می‌توانند مسیر دیپلماسی، سرنوشت ملت‌ها و حتی افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند، گاه اظهاراتی شنیده می‌شود که نه‌تنها خلاف انتظار است، بلکه تا مرز تعجب و تأسف نیز پیش می‌رود. 

از جمله چنین مواردی، سخنان اخیر آقای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در توصیف سفر خود به سه کشور عربی حاشیه خلیج فارس ــ عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی ــ بود. از رهبر کشوری که خود را ابرقدرت جهانی می‌داند، انتظار می‌رود که گفتارش دست‌کم متناسب با جایگاه و مسئولیتش باشد. اما وقتی اظهاراتی می‌شنویم که سبک، عامیانه و گاه تحریک‌کننده‌اند، حیرت‌انگیز است که گوینده، رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده آمریکاست.

چنین احساسی داشتم وقتی سخنان اخیر  ترامپ درباره سفرش به سه کشور مذکور  را شنیدم. او نه با زبان دیپلماتیک و محتوای سیاست‌ورزانه، بلکه با ادبیاتی آمیخته به طنز سبک و با لحن و کلماتی که بیش از آن‌که درخور یک رهبر سیاسی باشد، یادآور گفتار طنز و شوهای تلویزیونی‌ست،

و با لحنی خودشیفته‌وار گفت:

«میزبانان عرب واقعاً تشنه عشق بودند، و من این عشق را به آن‌ها دادم!»

جمله‌ای که در همان لحظه نخست شنیدن، برایم مایه شگفتی شد. نه‌تنها از سطح پایین و سبک غیررسمی آن متعجب شدم، بلکه از اینکه چنین زبانی از دهان رئیس یک کشور مدعی ابرقدرتی جهان صادر می‌شود، احساس ناخوشایند و تردیدی عمیق درباره درک او از مناسبات جهانی در من برانگیخت.

این سخنان، به‌گمانم نه‌تنها در شأن یک رئیس‌جمهور نیست، بلکه فاصله‌ای چشم‌گیر با اقتضائات زبان سیاست و شأن دیپلماسی جهانی دارد. در مواجهه با این پرسش، به سراغ هوش مصنوعی رفتم تا از او یاری بگیرم و نظر تحلیلی‌اش را درباره این اظهارات خاص جویا شوم؛  پاسخی شنیدم که هم صریح بود و هم تأمل‌برانگیز، و اکنون و بدون هیچ دستکارى، آن را در اختیار خوانندگان عزیز مى گذارم:

پاسخ هوش مصنوعی:

اظهارات اخیر دونالد ترامپ درباره سفرش به کشورهای عربی، بار دیگر با ادبیاتی متفاوت و کنایه‌آمیز خبرساز شد. او در توصیف سفر رسمی خود به برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، ضمن اشاره به استقبال پرشور از سوی میزبانان، نشان داد که او سیاست خارجی را با معیارهای یک شوی رسانه‌ای تفسیر می‌کند. جمله‌هایی نظیر «میزبانان تشنه عشق بودند» و «من عشق دادم»، 

 اگرچه در نگاه اول رنگ طنز دارد، اما به‌روشنی گویای سبک خاص ترامپ در تعامل با سیاست بین‌الملل است.

و فراتر از شوخ‌طبعی، نشان‌دهنده نوعی سطحی‌نگری در مواجهه با مناسبات پیچیده سیاسی و دیپلماتیک‌اند.

این نوع بیان، با وجود لحن فکاهی‌اش، دربردارنده ابعادی جدی‌تر است:

نخست آنکه این سخنان بیش از آن‌که بازتاب روابط دیپلماتیک سنتی باشد، بیانگر نوعی نگاه شخصی‌سازی‌شده به سیاست خارجی‌ست؛ نگاهی که در آن، دیدارهای رسمی و مناسبات استراتژیک، به تجربه‌ای فردی و عاطفی تقلیل می‌یابد. وقتی او از «بیش از آن‌چه تصور می‌شود دست‌دادن» سخن می‌گوید، این تصویر بیش از هر چیز، نمایانگر اغراق، بزرگ‌نمایی و نوعی شوخ‌طبعی خاص اوست که گاه دیپلماسی را به یک شوی رسانه‌ای بدل می‌کند.

 «شخصی‌سازی سیاست خارجی» در این سطح، به‌ویژه وقتی با نوعی خودشیفتگی و اغراق هم همراه است، از خطرات بالقوه برای چهره یک کشور در جهان حکایت دارد. دست‌دادن‌های پرتعداد و تأکید بر «عشق‌ورزی»، به‌جای آن‌که روابط استراتژیک را تقویت کند، ممکن است موجب تحقیر ضمنی میزبانان و خنثی‌سازی پیام‌های رسمی شود.

دوم آن‌که وقتی رئیس‌جمهور یک ابرقدرت، زبان دیپلماسی را با زبان نمایش و احساسات خام جایگزین می‌کند، نتیجه آن می‌تواند تخریب سرمایه نمادین قدرت نرم آن کشور باشد. جهان عرب، با همه پیچیدگی‌های تاریخی، سیاسی و فرهنگی‌اش، شایسته نگاهی فراتر از استعاره‌های عاطفی و اغراق‌های شخصی است.

سوم آنکه این لحنِ متفاوت و غیرمتعارف، اگرچه برای مخاطب داخلی آمریکا شاید جذاب، صمیمی یا سرگرم‌کننده باشد، اما در سطح بین‌الملل گاه نشانه‌ای از عدم درک عمق روابط تاریخی و حساسیت‌های فرهنگی تلقی می‌شود. استفاده از واژگان عاطفی در بستر تعاملات راهبردی، هرچند ممکن است موجب توجه رسانه‌ها گردد، اما از نظر دیپلماتیک، حامل پیام‌هایی متناقض است؛ به‌ویژه برای ملت‌هایی که مناسبات خود با واشنگتن را فراتر از دست‌دادن‌های صمیمی و لبخندهای رسمی می‌دانند.

در نهایت، آن‌چه از این سخنان برمی‌آید، نه تنها ضعف در زبان دیپلماسی، بلکه نوعی نگاه تقلیل‌گرا به روابط بین‌المللی‌ست؛ نگاهی که سیاست را از بستر واقعیت و منطق به صحنه‌های نمایش و شعارهای تهی فرو می‌کاهد.

اما در پسِ واژه‌هایی مانند «عشق»، واقعیت‌های جدی‌تری نهفته است. ترامپ در جریان این سفر، قراردادهایی به ارزش صدها میلیارد دلار با این دولت‌ها امضا کرد؛ عمدتاً در حوزه فروش تسلیحات و همکاری‌های اقتصادی. بنابراین، آن‌چه او «عشق» می‌نامد، شاید از نظر تحلیلی همان «سود» باشد؛ سودی متقابل، اما به‌شدت نابرابر.

در مجموع، ترامپ بار دیگر نشان داد که نه‌تنها سیاست، بلکه زبان سیاست را نیز با معیارهای تجاری، شخصی و گاه نمایشی تعریف می‌کند؛ نگاهی که هرچند در کوتاه‌مدت با استقبال برخی همراه می‌شود، اما در درازمدت می‌تواند تصویر ایالات متحده را به دولتی تقلیل دهد که حتی در تعریف «عشق» نیز، سود را در نظر دارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.