در این مطلب آمده است: روز جمعه مولوی محمد طیب ملازهی، امام جمعه اهل تسنن شهرستان ایرانشهر در خطبههای نماز عید فطر از ربوده شدن 41 دختر در این شهرستان و تجاوز به آنها خبر داد.
انتشار این خبر با واکنشهای گسترده در رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی همراه شد و پس از آن مقامات امنیتی و قضایی جزییات دیگری از این رخداد را اعلام کردند.
این واقعه در شهرستان ایرانشهر در جنوب شرقی ایران، واقع در استان سیستان و بلوچستان رخ داده است، شهرستان ایرانشهر حدود 150 هزار نفر جمعیت دارد و اکثریت 90 درصدی ساکنان آن را ایرانیان اهل سنت تشکیل میدهند.
برای اولین بار روز جمعه مولوی محمد طیب ملازهی، امام جمعه مسجد جامع نور ایرانشهر که در خطبههای نماز عید فطر و در حضور مقامات این شهرستان از جمله فرماندار سخن میگفت به حادثه تجاوز به شماری از دختران ایرانشهر پرداخت، انتشار فیلمی از این سخنرانی در رسانههای محلی و سپس رسانههای کشوری موجی از واکنشها را به همراه داشت.
وی در این فیلم میگوید: «دختری که از سر کار برگشته به منزل، داخل کوچه که رسیده ماشینی آمده داخل کوچه جلویش را گرفتند و یه زور سوارش کردند در ماه رمضان. همسایهها تا جنبیدند ماشین رفته و تا غروب این خواهر مسلمان در دست این گرگها بوده است. بعد آوردند رساندنش منزل! پدرش دیروز آمده بود زار زار گریه میکرد. میگفت زمین دهن باز میکرد من و بچهها و خانوادهام میرفتیم ولی این ننگ به دامان ما نمیافتاد... تا دیشب عشاء که دوستان خبر آوردند یکی از این اوباشها گیر افتاده است. انشالله بقیه هم گیر میافتند. تا دیشب که اعتراف کرده است. باور نمیکنید اصلا مغز سرم سوت کشید. اعتراف کرده به 41 خواهر مسلمان اینها تجاوز کردند.
یکی از مواردی که باعث تکرار چنین وقایعی در سطح جامعه میشود، مخفی کردن آن توسط آسیبدیدگان است، در فرهنگ عامه باور غلطی وجود دارد که افرادی که مورد تجاوز یا آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند خودشان هم متهم و دارای مشکلاتی بودهاند و اگر چنین اتفاقی برای کسی افتاد آبرو و حیثیتش به خطر میافتد و همه به عنوان یک گناهکار به او مینگرند که همین موضوع باعث مخفی کردن چنین جنایاتی میگردد و مجرمینی که هیچ شکایتی از آنان ثبت نشده با خیال راحت به کار خود ادامه میدهند، از طرف دیگر با توجه به ساختار قضایی کشور برای بررسی چنین پروندههایی افرادی که مورد تجاوز قرار میگیرند بارها و بارها توسط افرادی نظیر مامور نیروی انتطامی، بازپرس و... مورد پرسش و پاسخ قرار میگیرند و مجبور میشوند این اتفاق ناگوار را برای آنان شرح دهند و در این مسیر با سوالاتی نظیر 'چرا مقاومت نکردی؟' و 'آیا واقعا خودت تمایل نداشتی؟' و... مواجه میشوند و حالا به همه اینها وضعیت حضور در پزشک قانونی و همچنین نگاه کنجکاو کارمندان و مردم را نیز اضافه کنید.
حالا اما از گوشه و کنار خبری به گوش میرسد مبنی بر اینکه دادستان، علیه مولوی محمد طیب ملازهی به خاطر افشای این واقعه اعلام جرم نموده است، هر چند که عمیقا امیدوارم چنین خبری کذب باشد اما اگر این خبر (اعلام جرم علیه افشاکننده فساد) صحت داشته باشد نه تنها باید به حال و روز خودمان و جامعه زار بگریم که حتی اگر از شنیدن چنین موضوعی بمیریم رواست، آخر با کدام منطق سازگار و همخوان است که کسی که جرمی را افشا میکند دستگیر، بازداشت یا زندانی شود؟
اگرچه ایران از پیشینه قوی و غنی فرهنگی برخوردار است و هیچ شکی هم به این موضوع نیست اما امروز لازم است تا همه با هم دست به دست هم دهیم و این تابوی فرهنگی را بشکنیم، همه باید کمک کنیم تا این باور در جامعه نهادینه شود که اگر به کسی تجاوز یا تعرضی صورت گرفت، آن فرد مجرم نیست بلکه قربانی یک جنایت است، باید سعی کنیم که فرصت صحبت کردن راجع به این موضوع را فراهم آوریم و نه اینکه آنقدر چنین اشخاصی را در کوچه، خیابان، محل کار و.. تحت فشار قرار دهیم که از ترس آبرو و حرف و حدیثهای مردم قفل سکوت بر دهانشان بزنند که نتیجه این امر چیزی جز زمینه سازی برای تکرار این وقایع نخواهد بود.
6026/7339
انتهای پیام انتشار این خبر با واکنشهای گسترده در رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی همراه شد و پس از آن مقامات امنیتی و قضایی جزییات دیگری از این رخداد را اعلام کردند.
این واقعه در شهرستان ایرانشهر در جنوب شرقی ایران، واقع در استان سیستان و بلوچستان رخ داده است، شهرستان ایرانشهر حدود 150 هزار نفر جمعیت دارد و اکثریت 90 درصدی ساکنان آن را ایرانیان اهل سنت تشکیل میدهند.
برای اولین بار روز جمعه مولوی محمد طیب ملازهی، امام جمعه مسجد جامع نور ایرانشهر که در خطبههای نماز عید فطر و در حضور مقامات این شهرستان از جمله فرماندار سخن میگفت به حادثه تجاوز به شماری از دختران ایرانشهر پرداخت، انتشار فیلمی از این سخنرانی در رسانههای محلی و سپس رسانههای کشوری موجی از واکنشها را به همراه داشت.
وی در این فیلم میگوید: «دختری که از سر کار برگشته به منزل، داخل کوچه که رسیده ماشینی آمده داخل کوچه جلویش را گرفتند و یه زور سوارش کردند در ماه رمضان. همسایهها تا جنبیدند ماشین رفته و تا غروب این خواهر مسلمان در دست این گرگها بوده است. بعد آوردند رساندنش منزل! پدرش دیروز آمده بود زار زار گریه میکرد. میگفت زمین دهن باز میکرد من و بچهها و خانوادهام میرفتیم ولی این ننگ به دامان ما نمیافتاد... تا دیشب عشاء که دوستان خبر آوردند یکی از این اوباشها گیر افتاده است. انشالله بقیه هم گیر میافتند. تا دیشب که اعتراف کرده است. باور نمیکنید اصلا مغز سرم سوت کشید. اعتراف کرده به 41 خواهر مسلمان اینها تجاوز کردند.
یکی از مواردی که باعث تکرار چنین وقایعی در سطح جامعه میشود، مخفی کردن آن توسط آسیبدیدگان است، در فرهنگ عامه باور غلطی وجود دارد که افرادی که مورد تجاوز یا آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند خودشان هم متهم و دارای مشکلاتی بودهاند و اگر چنین اتفاقی برای کسی افتاد آبرو و حیثیتش به خطر میافتد و همه به عنوان یک گناهکار به او مینگرند که همین موضوع باعث مخفی کردن چنین جنایاتی میگردد و مجرمینی که هیچ شکایتی از آنان ثبت نشده با خیال راحت به کار خود ادامه میدهند، از طرف دیگر با توجه به ساختار قضایی کشور برای بررسی چنین پروندههایی افرادی که مورد تجاوز قرار میگیرند بارها و بارها توسط افرادی نظیر مامور نیروی انتطامی، بازپرس و... مورد پرسش و پاسخ قرار میگیرند و مجبور میشوند این اتفاق ناگوار را برای آنان شرح دهند و در این مسیر با سوالاتی نظیر 'چرا مقاومت نکردی؟' و 'آیا واقعا خودت تمایل نداشتی؟' و... مواجه میشوند و حالا به همه اینها وضعیت حضور در پزشک قانونی و همچنین نگاه کنجکاو کارمندان و مردم را نیز اضافه کنید.
حالا اما از گوشه و کنار خبری به گوش میرسد مبنی بر اینکه دادستان، علیه مولوی محمد طیب ملازهی به خاطر افشای این واقعه اعلام جرم نموده است، هر چند که عمیقا امیدوارم چنین خبری کذب باشد اما اگر این خبر (اعلام جرم علیه افشاکننده فساد) صحت داشته باشد نه تنها باید به حال و روز خودمان و جامعه زار بگریم که حتی اگر از شنیدن چنین موضوعی بمیریم رواست، آخر با کدام منطق سازگار و همخوان است که کسی که جرمی را افشا میکند دستگیر، بازداشت یا زندانی شود؟
اگرچه ایران از پیشینه قوی و غنی فرهنگی برخوردار است و هیچ شکی هم به این موضوع نیست اما امروز لازم است تا همه با هم دست به دست هم دهیم و این تابوی فرهنگی را بشکنیم، همه باید کمک کنیم تا این باور در جامعه نهادینه شود که اگر به کسی تجاوز یا تعرضی صورت گرفت، آن فرد مجرم نیست بلکه قربانی یک جنایت است، باید سعی کنیم که فرصت صحبت کردن راجع به این موضوع را فراهم آوریم و نه اینکه آنقدر چنین اشخاصی را در کوچه، خیابان، محل کار و.. تحت فشار قرار دهیم که از ترس آبرو و حرف و حدیثهای مردم قفل سکوت بر دهانشان بزنند که نتیجه این امر چیزی جز زمینه سازی برای تکرار این وقایع نخواهد بود.
6026/7339
کپی شد
