جی پلاس؛

خاطره خبرنگار فرانسوی از هنگامه نماز امام

خبرنگاری فرانسوی بود و خود را به نوفل لوشاتو رسانده بود تا با امام یا به قول خودش رهبر شیعیان جهان ملاقات کند اما وقتی خانه محقری را که محل اسکان ایشان بود، دید، برایش سخت بود تا بپذیرد که اینجا اقامتگاه اوست...

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: خبرنگار مجله پاری ماچ فرانسه در خاطرات خود به روزهای حضور امام در نوفل لوشاتو و اشتیاقش برای دیدار با امام و پاسخی که گرفته، اینگونه گفته است:

 

‌‌از ژاندارمری که کنار جاده نگهبانی می کرد پرسیدم: «منزل آیت الله خمینی‌‎ ‎‌کجاست؟ ژاندارم، خانه ای کوچک و محقر را در آن طرف جاده به من نشان داده و‌‎ ‎‌گفت: «منزل آیت الله آنجاست.» از مشاهده آن خانه تعجب کردم چون من انتظار‌‎ ‎‌نداشتم که مردی چون آیت الله خمینی پیشوای مذهب شیعه در آن خانه محقر زندگی‌‎ ‎‌کند. ژاندارم از من نپرسید که کی هستم و برای چه نشانی خانه آیت الله خمینی را از او‌‎ ‎‌گرفته ام، ولی من خود را معرفی کردم و گفتم خبرنگار مجله هفتگی «پاری ماچ» هستم و‌‎ ‎‌آمده ام که آیت الله خمینی را ببینم و با او مصاحبه کنم.

 

در همین رابطه بخوانید

نکته های مهمی که امام در اهدانامه آداب الصلوه به حاج احمدآقا گوشزد کردند

تشرف مکرر امام به حرم، حضور در نماز جماعت و پذیرش طعنه ها

 

ژاندارم گفت: «به خاطر داشته‌‎ ‎‌باشید که قبل از ورود به اتاق کفش ها را بکنید.» بعد از کندن کفش وارد اتاقی شدم که‌‎ ‎‌عریان بود و تا آن روز اتاقی که آن چنان عریان جز در ساختمان های تازه ساز که هنوز کسی‌‎ ‎‌در آن سکونت نکرده ندیده بودم، یگانه مبل اتاق را یک قطعه فرش تشکیل می داد که بر‌‎ ‎‌کف آن گسترده بودند و غیر از آن هیچ چیز در آنجا به نظر نمی رسید آن اتاق با یک‌‎ ‎‌لامپ بدون حباب که در انتهای یک سیم از سقف آویزان شده بود روشن می شد.‌

‌‌

من خودم را معرفی کردم و کارت خبرنگاری ام را نشان دادم و گفتم که آمده ام با امام‌‎ ‎‌مصاحبه کنم. مردی مؤدب و ریشو مرا به نویسنده کتابی معرفی کرد که شرح زندگی‌‎ ‎‌امام را نوشته بود، اما من اظهار بی صبری کردم و گفتم: «به این جا آمده ام که آیت الله‌‎ ‎را ببینم چرا به او اطلاع نمی دهید که برای دیدارش آمده ام؟» گفتند برای این که اکنون‌‎ ‎‌موقع نماز است و آیت الله برای نماز خواهند رفت و شما او را خواهید دید.‌‎

 

برشی از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی (س)؛ ج ۳، ص ۵۷-۵۸؛ چاپ ششم (۱۳۹۲)؛ ناشر: موسسه چاپ و نشر عروج؛ به نقل از خبرنگار مجله پاری مارچ فرانسه -  مرزداران -  ش 53 -  ص 38.

دیدگاه تان را بنویسید