گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

نوراللهیان، مشاور رئیس کتابخانه ملی: ندای انقلاب اسلامی و آوای نورانی امام خمینی(س) را با زبان‌های گوناگون به جهان مخابره کنیم

محمدرضا نوراللهیان، مشاور رئیس کتابخانه ملی، به خبرنگار جماران گفت: با نگاهی بلندتر و افقی وسیع‌تر به مسائل نگاه کنیم. امروز ما پرچم اهل‌بیت علیهم‌السلام را بر دوش گرفته‌ایم. امروز از کشورهای مختلف دنیا به‌سوی ما می‌آیند. امروز ما باید ندای انقلاب اسلامی و آوای نورانی امام خمینی(س) را با زبان‌های گوناگون به جهان مخابره کنیم.

پایگاه خبری جماران: مشاور رئیس کتابخانه ملی با تأکید بر اینکه امروز ما باید ندای انقلاب اسلامی و آوای نورانی امام خمینی(س) را با زبان‌های گوناگون به جهان مخابره کنیم، گفت: ما باید نگاه‌ خود را بلندتر کنیم. در این عصر هوش مصنوعی، در این عصر جهانی‌شدن، مکتب ما، معارف ما، باید در اوج باشد. اما واقعاً در بسیاری زمینه‌ها با مشکل مواجهیم، از جمله در زمینۀ ترجمه‌ها. خدا رحمت کند برخی از ناشران بزرگ را که عمر خود را در مسیر نشر بین‌الملل گذراندند و من نیز ارادت زیادی به آن‌ها داشته‌ام و آنان هم به من لطف داشته‌اند، اما ترجمه‌های آن‌ها آن‌قدر ضعیف بود که وقتی به دست یک آمریکایی یا اروپایی می‌رسید، آن‌ها کتاب را باز می‌کردند، اما خیلی زود کنار می‌گذاشتند. چرا؟ چون این ترجمه‌ها، ترجمه‌های کارآمد و امروزی نبودند. 

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهان را در ادامه می‌خوانید:

 

جناب آقای‌ نوراللهیان وضعیت اسناد و کتابخانه‌ها را چگونه می‌بینید.

ما قانونی لازم‌الاجرا داریم که بر اساس آن، کلیه وزارتخانه‌ها، نهاد ریاست‌جمهوری و مجموعه‌های وابسته مانند شهرداری‌ها، موظف‌اند اسناد خود را ــ پس از گذشت یک مدت‌زمان مشخص که در مواردی تا چهل سال پیش‌بینی شده ــ به مرکز اسناد ملی ایران تحویل دهند. 

علت این امر آن است که برخی اسناد تا سال‌ها اسناد جاری محسوب می‌شوند؛ برای مثال، ممکن است پرونده‌ای درباره یک ملک یا چک یا محاسبه‌ای باشد که مراجعه به آن در آینده لازم شود؛ بنابراین باید در نهایت این اسناد به مرکز اسناد ملی تحویل داده شوند. 

وقتی می‌گوییم «ملی»، مانند پرچم ملی، پول ملی، سرود ملی، کتابخانه ملی و... این یک عنوان رسمی و جدی است؛ نه اینکه ما به‌صرف علاقه خود، عنوان «ملی» بر یک نهاد بگذاریم. در کشورهای دنیا نیز چنین است و در کشور ما نیز همین‌طور. اگر مثلاً در آذربایجان در جشن پیروزی یک تیم، برخی افراد پرچمی غیر از پرچم ملی کشور برافرازند، جامعه آن را نمی‌پذیرد و آن رفتار را نکوهش می‌کند، چون مفهوم ملی، یک هویت فراگیر است. 

کتابخانه ملی نیز دقیقاً همین‌گونه است؛ جایگزینی برای آن وجود ندارد. حال اگر حوزه علمیه قم این همکاری را داشته باشد که اسناد باقی‌مانده در بیوتات را تحویل دهد، باید پرسید با چه دلیلی یا مجوزی باید این اسناد، مثلاً مربوط به پدر یک مرجع تقلید بزرگ که مقلدین فراوانی دارد، در خانه نگهداری شود؟ 

خانه‌های علما، ساختمان‌هایی مقاوم و بتنی نیستند؛ در برابر رطوبت و نم آسیب‌پذیرند، و ممکن است به سبب رفت‌وآمدها یا حتی خدای‌ناکرده سرقت یا بی‌توجهی برخی فرزندان که به ارزش معنوی این اسناد واقف نیستند، از بین بروند. 

چندی قبل در محضر یکی از شخصیت‌های بزرگ شیعه بودیم. ایشان فرمودند که چند کارتن سند را ــ که بسیار ارزشمند بوده‌اند ــ چون برخی اطرافیان ناآگاهانه گفته‌اند «به درد نمی‌خورند»، با روزنامه تعویض کرده‌اند! این خسارت بسیار بزرگی برای کشور است. 

من خودم در این فضا، از دهه پنجاه به بعد، رشد کرده‌ام و می‌دانم که در استفتائات، پاسخ به مسائل کلامی، و نیز مکاتبات مراجع با شاه وقت، رهبران جمهوری اسلامی، مراکز علمی دنیا مانند الازهر مصر و حتی واتیکان، اسناد و نامه‌هایی وجود دارد که امروز هیچ اثری از آن‌ها در دست نیست. 

جالب اینجاست که همان نامه‌ها در واتیکان با پاسخ‌هایشان ثبت و ضبط شده و با یک کلیک قابل‌مشاهده است؛ اما در بیت آن مرجع بزرگ که آن‌ها را فرستاده، هیچ نسخه‌ای نیست. مثلاً مکاتبات آیت‌الله‌العظمی بروجردی با شیخ محمود شلتوت، رئیس وقت الازهر که به صدور فتوای معروف انجامید، آنجا موجود است؛ اما در خود بیت آیت‌الله بروجردی خبری نیست. 

علت این وضعیت آن است که هنوز دو نکته مهم برای بزرگان جا نیفتاده: اول، اطمینان از اینکه اگر اسناد به مرکز اسناد ملی کشور سپرده شود، در صورت نیاز ضدعفونی می‌شوند؛ دوم، این اسناد در بهترین شرایط نگهداری خواهند شد و یک نسخه سالم، بازیابی شده، زیبا و مرتب از آن، به صاحب سند بازگردانده می‌شود، درحالی‌که نسخه اصلی نیز در آنجا محفوظ خواهد بود. 

مثلا، امروز بسیاری پایان‌نامه‌ها در مورد قم نوشته می‌شود. اما آیا تاریخ قم فقط همین ساختمان‌هاست؟ مرجعیت هزارساله‌ای که از زمان ذکری بن آدم، یار امام رضا علیه‌السلام، آغاز شده، تاریخ قم را رقم زده است. 

بسیاری از مراجع بزرگ، صاحبان اسناد، تجار اصیل قم، و شخصیت‌هایی با پیشینه تاریخی که در قم سکونت دارند و من بسیاری از آن‌ها را می‌شناسم، شایسته است نسبت به این امر اهتمام داشته باشند. اگر این پیام‌ها منتشر شود، شاید موجب تحرک و توجه ایشان شود. 

سپردن این اسناد به مرکز مربوطه نه‌تنها باعث حفظ میراث ملی می‌شود، بلکه موجب آن است که نسخه بازسازی‌شده آن، باکیفیت بالا، به خود شما نیز بازگردد. چه‌بسا این نسخه در ۳۰۰ یا ۵۰۰ سال آینده، مورد مطالعه قرار گیرد و منشأ تحولات علمی و فرهنگی باشد. این نکته‌ای بود که لازم دانستم در خصوص موضوع اسناد عرض کنم. 

یک نکته دیگر را می‌خواهم با مدیریت حوزه علمیه قم، شورای مدیریت حوزه، شورای‌عالی، جامعه محترم مدرسین و مجمع‌های وابسته در میان بگذارم؛ مجامعی که ما نیز به‌هرحال عضوی از آن‌ها هستیم و عمر خود را در این مسیر صرف کرده‌ایم. عرض بنده این است که لطفاً با نگاهی بلندتر و افقی وسیع‌تر به مسائل نگاه کنیم. امروز ما پرچم اهل‌بیت علیهم‌السلام را بر دوش گرفته‌ایم. امروز از کشورهای مختلف دنیا به‌سوی ما می‌آیند. امروز ما باید ندای انقلاب اسلامی و آوای نورانی امام خمینی(س) را با زبان‌های گوناگون به جهان مخابره کنیم. 

حداقل باید بتوانیم خود را به اندازۀ مؤسسۀ الازهر مصر در سطح جهانی به جوامع اسلامی و حتی غیراسلامی معرفی کنیم. می‌دانید چه می‌خواهم بگویم؟ چون عمر من در مسئولیت‌های بین‌الملل گذشته و حتی پیش از انقلاب نیز علاقۀ من همین بوده است. پیش از انقلاب نیز به کشورهای مختلف سفر کرده‌ام و می‌دانم بسیاری از مردم، تشنۀ سیراب‌شدن از چشمۀ زلال اسلام ناب هستند. این تعبیر از امام است: «اسلام ناب محمدی». آنچه امروز در بسیاری جاها به‌عنوان اسلام معرفی می‌شود، چیز دیگری است. قصد بی‌احترامی ندارم، اما آن اسلام، اسلام خانۀ علی بن ابی‌طالب و زهرای مرضیه علیهماالسلام و امام منتظر، آخرین بازماندۀ این دودمان در جایگاه عصمت و امامت  نیست 

ما باید نگاه‌ خود را بلندتر کنیم. در این عصر هوش مصنوعی، در این عصر جهانی‌شدن، مکتب ما، معارف ما، باید در اوج باشد. اما واقعاً در بسیاری زمینه‌ها با مشکل مواجهیم، از جمله در زمینۀ ترجمه‌ها. خدا رحمت کند برخی از ناشران بزرگ را که عمر خود را در مسیر نشر بین‌الملل گذراندند و من نیز ارادت زیادی به آن‌ها داشته‌ام و آنان هم به من لطف داشته‌اند، اما ترجمه‌های آن‌ها آن‌قدر ضعیف بود که وقتی به دست یک آمریکایی یا اروپایی می‌رسید، آن‌ها کتاب را باز می‌کردند، اما خیلی زود کنار می‌گذاشتند. چرا؟ چون این ترجمه‌ها، ترجمه‌های کارآمد و امروزی نبودند. 

ترجمه باید به «زبان قم» باشد؛ یعنی به زبان اصیل و فاخر علمی، اما در قالب واژگان و سبک نگارشی روزآمد و روان. حروف الفبای انگلیسی یا دیگر زبان‌ها کافی نیست. باید ترجمه‌ها به زبان عصر و فهم جامعه باشد، تا مخاطب آن را بفهمد. متأسفانه از این‌حیث نیز ما اشکالات فراوانی داریم، حتی در برخورد با طلابی که از نقاط مختلف جهان به قم آمده‌اند. من خودم با برخی از این طلاب از اسپانیا آشنا هستم، افرادی که صاحب اثر بودند. یکی از آن‌ها قرآن را به زبان اسپانیایی ترجمه کرده بود و ترجمۀ دقیقی هم ارائه داده بود. من که زبان اسپانیایی نمی‌دانم، اما از دقت و اهتمام او کاملاً مشخص بود که کارش درست است. 

از کشورهای عربی، از آسیای مرکزی، از زبان روسی نیز نمونه‌های خوبی داریم. امروز بحمدالله افرادی هستند که به زبان روسی بسیار دقیق سخن می‌گویند. آقای سنایی، معاون بین‌الملل ریاست‌جمهوری، از جمله کسانی است که در این زمینه فعال بوده و مؤسسه‌ای با عنوان ایرباس ایجاد کرده که زبان را در سطح استاندارد جهانی ارائه می‌دهد. ما باید در این زمینه بازنگری جدی داشته باشیم. 

اجلاس «یکصدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم» برگزار شد. بنده به‌عنوان یک معترض، دو سه بار با آقای اعرافی تماس گرفته‌ام و ایشان نیز با لطف و بزرگواری تماس گرفتند. عرض بنده این است که حوزه علمیه قم، از زمان امام رضا علیه‌السلام در این منطقه ریشه دارد. ذکریا بن آدم، از اصحاب امام جواد علیه‌السلام، در اینجا دفن است، در قبرستان شیخان قم اشعری ها در این منطقه حضور داشتند که مروج مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام بودند و خورشید معارف اهل‌بیت از این دیار طلوع کرده است. در دورۀ معاصر هم بزرگانی مانند آیت‌الله‌العظمی بروجردی و امام خمینی(س) در اینجا درخشیدند و پیش از آن‌ها نیز تاریخ قم گواهی می‌دهد. کتاب‌هایی که دربارۀ سنگ قبرهای بزرگان نوشته شده نیز مؤید همین مسئله است. 

پس چرا می‌گویید «یک‌صدسالگی»؟ بله، رضاخان با تمام پلیدی و قدرتی که داشت، حوزه را کوبید و آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری آمدند و حوزه را احیاء کردند. اگر امروز از «تأسیس» سخن می‌گوییم، به این خاطر است که آن زمان حوزه را شخم زده بودند و نهال‌هایی دوباره کاشته شد. این را به معنای فراموشی هزار سال تاریخ حوزه نگیریم. امیدوارم فردا بزرگان شرکت‌کننده در اجلاس، به این نکته نیز اشاره کنند. 

نکتۀ پایانی من برای عزیزانی که این بحث را پیگیری می‌کنند، این است که اگر مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام به شکل بین‌المللی، در سطح جهانی ترویج و معرفی نشود و اگر ارائۀ صحیح بین‌المللی آن شکل نگیرد – که برخی از راه‌های آن را نیز عرض کردم – هیچ اندیشه‌ای، هیچ مکتبی، اگر در درون خود بماند، نمی‌تواند رشد و شکوفایی و بروز واقعی خود را پیدا کند. 

امیدوارم ان‌شاءالله از فردای حوزه و با آغاز این اجلاس دوروزه، به این معنا توجه جدی‌تری شود. خوشبختانه بسیاری از اساتید، مانند آیت‌الله بوشهری، امام‌جمعۀ قم و رئیس شورای‌عالی حوزه، از جمله کسانی هستند که من در سفرها دیده‌ام بسیار خوب به زبان عربی سخنرانی می‌کنند. این از ضروریات است، اگر بخواهیم پیام خود را به‌درستی و به زبان‌ها و ادبیات و ملیت‌های گوناگون منتقل کنیم. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.