حباب هوش مصنوعی که به سرعت در کمتر از 10 سال صعود کرد، در آستانه ترکیدن است.

به گزارش جماران به نقل از الجزیره، از زمانی که انقلاب مدل‌های زبانی بزرگ در هوش مصنوعی با اواخر دهه گذشته آغاز شد، تعدادی از شرکت‌ها ظهور کردند و برای رقابت در توسعه جدیدترین مدل‌ها به اوج بازار فناوری صعود کردند و استفاده از این مدل‌ها به سرعت در زمینه‌های مختلف گسترش یافت، از تحقیقات علمی و نرم‌افزار گرفته تا نوشته‌های دانشجویان در مدارس، همزمان با رونق در ارزیابی مالی شرکت‌های هوش مصنوعی.

اما در این مقاله، چارلی وارزل و متیو وونگ، نویسندگان متخصص در پرونده‌های علم و فناوری در مجله آتلانتیک، می‌گویند که حباب هوش مصنوعی که به سرعت در کمتر از 10 سال صعود کرد، در آستانه ترکیدن است.

امروزه می‌توانیم رونق هوش مصنوعی را از فضا ببینیم، زیرا تصاویر ماهواره‌ای از شهر نیو کارلایل در ایالت ایندیانا آمریکا لکه‌های سبز از زمین‌های کشاورزی را نشان می‌دهند که در کمتر از یک سال به مناطق صنعتی تبدیل شده‌اند که چشم آنها را اشتباه نمی گیرد زیرا 7 مرکز داده مستطیلی شکل در حال حاضر وجود دارد و 23 مرکز دیگر در حال ساخت هستند و در داخل هر یک از این ساختمان‌ها، ردیف‌های بی‌پایانی از واحدهای به اندازه یخچال قرار دارند که پر از تراشه‌های کامپیوتری هستند که صدای وزوز بی‌پایانی نیز تولید می‌کنند و عملیات ریاضی را در مقیاسی انجام می‌دهند که تصور آن دشوار است.

این ساختمان‌ها متعلق به شرکت آمازون هستند و توسط شرکت آنتروپیک، یکی از برجسته‌ترین شرکت‌های هوش مصنوعی، برای آموزش و اجرای مدل‌های زبانی خود استفاده می‌شوند. بر اساس یکی از تخمین‌ها، این پردیس عظیم مراکز داده، با وجود اینکه هنوز تکمیل نشده است، بیش از 500 مگاوات برق برای انجام این عملیات مصرف می‌کند، یعنی معادل مصرف صدها هزار خانه آمریکایی و هنگامی که ساخت تمام مراکز داده در نیو کارلایل به پایان برسد، نیاز آن به انرژی از یک سوم مصرف شهر به اندازه نیویورک فراتر خواهد رفت.

حجم انرژی و پولی که امروزه به سمت هوش مصنوعی هدایت می‌شود واقعاً شگفت‌انگیز است، زیرا انتظار می‌رود هزینه‌های جهانی در زمینه فناوری‌های هوش مصنوعی تا پایان امسال به 375 میلیارد دلار و در سال 2026 به نیم تریلیون دلار برسد. و 3 چهارم دستاوردهای شاخص "S&P 500" از زمان راه‌اندازی پلتفرم «چت جی پی تی» از سهام مرتبط با هوش مصنوعی به دست آمده است، به این معنی که هر شرکت فهرست شده در بورس به دلیل موج خوش‌بینی ناشی از هوش مصنوعی شاهد افزایش ارزش خود بوده است.

برای تأیید تصویر، شرکت انویدیا، تولید کننده تراشه‌های پیشرفته که این رونق بر اساس آن است، چند هفته پیش به اولین شرکت در تاریخ تبدیل شد که ارزش آن به 5 تریلیون دلار رسید. می‌توانیم از زاویه دیگری به این تحول نگاه کنیم تا ابعاد آن را درک کنیم. به عنوان مثال، اگر ارزش بازار فعلی شرکت فورد 94 برابر افزایش یابد، به ارزش انویدیا نخواهد رسید. با این حال، تنها 20 سال پیش، ارزش فورد حدود 3 برابر ارزش انویدیا بود.

همانطور که می‌گوییم عربستان سعودی «کشور نفتی» است، ایالات متحده کم کم به «کشور هوش مصنوعی»، و به ویژه «کشور انویدیا» تبدیل می‌شود، زیرا ادامه صعود ارزش شرکت، بازارها را در کوتاه مدت بالا می‌برد، که ظاهراً خوب است، اما در عین حال انویدیا را به یک قطعه محوری و نقطه شکننده در داخل ساختار اقتصادی جهانی تبدیل می‌کند.

به نظر می‌رسد که ایالات متحده در این لحظه گروگان این وضعیت است. هزینه‌های مرتبط با هوش مصنوعی اکنون سهم بیشتری در رشد تولید ناخالص داخلی دارند تا تمام اشکال هزینه‌های مصرف کنندگان آمریکایی. بر اساس تخمین دیگری، این هزینه‌ها 92 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی را در نیمه اول سال 2025 تشکیل داده‌اند. از زمان راه‌اندازی  چت جی پی تی در سال 2022، سهم بخش فناوری در ارزش شاخص  S&P 500  از 22 درصد به حدود یک سوم افزایش یافته است.

اخیراً، شرکت‌های متا، مایکروسافت و گوگل از رشد قابل توجهی درآمدهای فصلی خود خبر دادند. خبرگزاری رویترز همچنین گزارش داد که شرکت «اوپن ای آی» در نظر دارد سهام خود را احتمالاً از سال آینده با ارزش تقریبی یک تریلیون دلار عرضه اولیه کند که می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین عرضه‌های عمومی در تاریخ باشد. با این حال، سخنگوی این شرکت به رویترز گفت: «عرضه اولیه در مرکز توجه ما نیست، بنابراین نمی‌توانیم تاریخی را تعیین کرده باشیم.»

بسیاری معتقدند که این رشد ادامه خواهد داشت. اخیراً دوارکش پاتل و رومیو دین، تحلیلگران حوزه هوش مصنوعی، نوشتند: «ما به زمین‌های کامل از کارگران برق، اپراتورهای تجهیزات سنگین، کارگران آهن، و تکنسین‌های تهویه مطبوع نیاز خواهیم داشت.» گسترش عظیم در ساخت مراکز داده از همین حالا شروع به تغییر شکل منظومه انرژی در آمریکا کرده است.

شرکت «اوپن ای آی» اعلام کرده است که قصد دارد حداقل ۳۰ گیگاوات مرکز داده بسازد، یعنی بیشتر از کل نیاز منطقه نیو انگلند حتی در گرم‌ترین روزهای تابستان (نیو انگلند ایالت‌های شمال شرقی ایالات متحده است که در شمال ایالت نیویورک و جنوب کانادا واقع شده است). سام آلتمن، مدیرعامل این شرکت، همچنین گفته است که در نهایت می‌خواهد هر هفته گیگاوات‌ها زیرساخت هوش مصنوعی بسازد، و سایر شرکت‌های بزرگ فناوری نیز جاه‌طلبی‌های مشابهی دارند.

 

رونق یا حباب؟

اگر زیاد به صحبت‌های جامعه هوش مصنوعی گوش دهیم، ممکن است احساس کنیم که احتمالاً در آستانه یک رونق در زیرساخت‌ها قرار داریم. با این حال، اتفاق عجیبی در دنیای اقتصاد رخ می‌دهد. در حالی که سهام بخش فناوری از سال ۲۰۲۲ در حال اوج‌گیری است، سهم این شرکت‌ها از سود خالص شرکت‌های شاخص «اس اند پی ۵۰۰» تغییر چندانی نکرده است. همچنین، فرصت‌های شغلی علی‌رغم بازار مالی پر رونق کاهش یافته است، و ۲۲ ایالت وارد رکود شده‌اند یا در آستانه رکود هستند. با وجود اینکه مراکز داده بخش ساخت و ساز را سرپا نگه می‌دارند، تولیدات آمریکایی شاهد افول است.

واضح است که هوش مصنوعی در حال پنهان کردن نشانه‌های لرزش اقتصاد آمریکا است و اخبار آن را در میان اخبار رونق پنهان می‌کند، و این نگران‌کننده است، اما بدتر این است که مشخص شود وعده‌هایی که هوش مصنوعی به بخش کسب و کار آمریکا می‌دهد چیزی جز سراب نیست. در آن زمان چه اتفاقی خواهد افتاد؟

نابرابری فاحش بین هزینه‌ها در مراکز داده و بقیه اقتصاد منجر به ظهور گفتمانی شده است که برخی در مورد آن پچ‌پچ می‌کنند: «حباب» هوش مصنوعی. تعداد فزاینده‌ای از تحلیلگران مالی و صنعتگران توجه ما را به شکاف بزرگ بین سرمایه‌گذاری‌های تاریخی در هوش مصنوعی اخیراً از یک سو، و بازده نسبتاً متوسطی که این بخش از سوی دیگر به دست می‌آورد، جلب می‌کنند.

به عنوان مثال، وب‌سایت «دی اینفورمیشن» متخصص در امور صنایع فناوری اشاره می‌کند که شرکت «اوپن ای آی» احتمالاً در سال گذشته ۴ میلیارد دلار درآمد داشته است، اما ۵ میلیارد دلار ضرر کرده است، که صحبت از ارزیابی عرضه اولیه با ارزش یک تریلیون دلار را شگفت‌انگیزتر می‌کند.

در دوره زمانی جولای  تا سپتامبر/سپتامبر ۲۰۲۵، سرمایه‌گذاری‌های مایکروسافت در شرکت «اوپن ای آی» منجر به خساراتی بیش از ۳ میلیارد دلار شد، و متا از افزایش سریع هزینه‌های خود به دلیل سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی خبر داد، که باعث وحشت سرمایه‌گذاران شد و منجر به کاهش ۹ درصدی سهام آن شد.

هنوز بسیاری از مسائل در حال تغییر و تحول هستند. چت‌بات‌ها و تراشه‌های اختصاصی هوش مصنوعی تقریباً به صورت روزانه از نظر کارایی بهبود می‌یابند، در حالی که اساس تجاری پذیرش ابزارهای هوش مصنوعی مولد هنوز اساساً ناپایدار است. یک گزارش جدید از شرکت McKinsey نشان داد که تقریباً 80 درصد از شرکت‌هایی که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، متوجه شده‌اند که این فناوری تأثیر قابل توجهی بر سود آنها نداشته است.

در عین حال، هیچ کس نمی‌تواند با اطمینان بگوید که سیلیکون ولی واقعاً به چند مرکز داده بیشتر در چند سال آینده نیاز دارد. محققانی هستند که معتقدند ظرفیت‌های الکتریکی و محاسباتی موجود در حال حاضر ممکن است برای برآورده کردن نیازهای هوش مصنوعی مولد برای سال‌های آینده کافی باشد.

سناریوی فاجعه‌بار اقتصادی در اینجا این است که هزینه‌های بی‌سابقه در هوش مصنوعی ممکن است به زودی هیچ سودی نداشته باشد، و شاید هرگز سودی نداشته باشد، و مراکز داده در قلب این نگرانی‌ها قرار دارند. این فروپاشی با رونق‌های قبلی در زمینه زیرساخت‌ها تکرار شده است. ساخت سریع کانال‌ها، راه‌آهن‌ها و کابل‌های فیبر نوری که در دوران حباب اینترنت ایجاد شدند، امواجی از هیاهو، سرمایه‌گذاری و سفته‌بازی‌های مالی را ایجاد کرد که با فروپاشی در بازارها به پایان رسید، البته بدون اینکه انکار کنیم که این پروژه‌ها جهان را تغییر دادند، و شاید هوش مصنوعی مولد نیز همین کار را انجام دهد، چه حبابی شکل گرفته باشد یا نه.

به همین دلیل، شرکت‌هایی مانند OpenAI، گوگل، مایکروسافت، آمازون و متا آماده‌اند تا هر آنچه را که می‌توانند و با سریع‌ترین سرعت ممکن خرج کنند تا به هر مزیت کوچکی که می‌توان در بازار به دست آورد، دست یابند. حتی اگر این حباب بترکد، باز هم برندگانی خواهند بود، زیرا هر یک از این شرکت‌ها می‌خواهند اولین کسی باشند که یک ماشین فوق هوشمند می‌سازد.

 

بازی مالی

در حال حاضر، این شرکت‌های فناوری هنوز مازاد مالی قابل توجهی از پروژه‌های دیگر خود دارند. آلفابت (مالک گوگل) و مایکروسافت در سال مالی گذشته بیش از 100 میلیارد دلار سود کسب کردند، در حالی که متا و آمازون بیش از 50 میلیارد دلار سود کسب کردند. اما در نقطه‌ای از آینده نزدیک، ممکن است هزینه‌ها برای مراکز داده حتی از این جریان‌های نقدی عظیم نیز فراتر رود و در نتیجه نقدینگی شرکت‌های بزرگ فناوری را کاهش دهد و باعث نگرانی سرمایه‌گذاران شود.

بنابراین، با ادامه افزایش رقابت هوش مصنوعی، شرکت‌ها شروع به جمع‌آوری پول خارجی، یا به عبارت دیگر «وام گرفتن» کرده‌اند. در اینجا پویایی حباب پیچیده‌تر می‌شود، زیرا شرکت‌های فناوری نمی‌خواهند بار بدهی را به طور رسمی متحمل شوند، یعنی اینکه مستقیماً از سرمایه‌گذاران وام بگیرند، زیرا بدهی‌ها در ترازنامه‌های آنها تصویر بدی را ترسیم می‌کند و ممکن است بازده سهامداران را کاهش دهد.

برای دور زدن این موضوع، برخی از این شرکت‌ها با غول‌های سهام خصوصی (Private Equity) برای اجرای نوعی مهندسی مالی مرکب شراکت کرده‌اند، همانطور که پل کیدروسکی، سرمایه‌گذار و مشاور مالی، می‌گوید. شرکت‌های سهام خصوصی پول لازم برای ساخت مراکز داده را ارائه می‌دهند یا جمع‌آوری می‌کنند، به شرطی که شرکت‌های فناوری ارزش آن را از طریق اجاره پرداخت کنند.

پس از آن، قراردادهای اجاره مراکز داده، به عنوان مثال از شرکت متا، می‌تواند در قالب یک ابزار مالی بازسازی شود که مردم می‌توانند آن را بخرند و بفروشند، گویی که عملاً اوراق قرضه هستند. متا اخیراً این کار را انجام داده است، زیرا شرکت Blue Owl Capital پول لازم را برای یک مرکز داده بزرگ متعلق به متا در ایالت لوئیزیانا با صدور اوراق قرضه پشتیبانی شده از اجاره متا جمع‌آوری کرد. متا در مورد شراکت خود با Blue Owl گفت که این یک مشارکت نوآورانه است که برای پشتیبانی از سرعت و انعطاف‌پذیری مورد نیاز برای پروژه‌های مراکز داده متعلق به متا طراحی شده است.

همچنین می‌توان چندین قرارداد اجاره برای چندین مرکز داده را در یک اوراق بهادار واحد ادغام کرد و سپس آنها را بر اساس خطرات نکول به اصطلاح «تکه‌ها» مرتب کرد. از منظر شرکت‌های سهام خصوصی، مراکز داده بازاری را نشان می‌دهند که ارزش آن تا پایان سال 2028 حدود 800 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. به این ترتیب، تأمین مالی مراکز داده به همان اندازه که یک معامله هوش مصنوعی است، به یک معامله املاک تبدیل می‌شود.

اگر به نظر پیچیده می رسد، به این دلیل است که هدف همین است، زیرا پیچیدگی، ساختار سرمایه گذاری و فرآیندهای بازبسته بندی، درک آنچه در حال رخ دادن است را دشوار می کند. و اگر این پویایی ها آشنا به نظر می رسند، به این دلیل است که بسیار شبیه به اتفاقی است که تقریباً دو دهه پیش رخ داد، زمانی که تجمیع وام های مسکن پرخطر توسط بانک ها در بخش های اوراق بهادار که به دروغ به عنوان با کیفیت بالا بازاریابی می شدند، منجر به رکود بزرگ شد و تا سال 2008، این ساختار شکننده به طور کامل فروپاشید.

عملیات گسترش در ساخت مراکز داده مانند وام های پرخطر نیست، اما هنوز مقدار زیادی شکنندگی پنهان در این سرمایه گذاری ها وجود دارد. مراکز داده به سرعت رو به زوال می روند، بر خلاف زیرساخت های پایدارتر مانند کانال ها یا راه آهن یا حتی کابل های فیبر نوری، و بسیاری از تراشه های محاسباتی داخل این ساختمان ها در عرض چند سال منسوخ می شوند، زمانی که انویدیا و رقبای آن نسل بعدی سخت افزار هوش مصنوعی پیشرفته را عرضه می کنند.

در عین حال، بازده حاصل از گسترش مقیاس عملکرد چت‌بات‌های خودکار در حال حاضر رو به کاهش است، زیرا هر مدل جدید نسبت به مدل قبلی پیشرفت‌های کوچکتری را به دست می‌آورد، که این استدلال را که دره سیلیکون می‌تواند راه خود را به سمت هوش فوق‌العاده تامین مالی کند، روز به روز کمتر قانع‌کننده می‌کند.

افرادی که این مرحله را دنبال می کنند، نگران شده اند. اگر سهام فناوری به دلیل عدم موفقیت شرکت‌های هوش مصنوعی در تحقق وعده‌هایشان کاهش یابد، صندوق‌های تامینی با اهرم بالا که در شرکت‌های هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، ممکن است مجبور به فروش آتشین شوند. این می تواند یک چرخه زوال متوالی ایجاد کند که آسیب های آن به صندوق های بازنشستگی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت های بیمه و سرمایه گذاران عادی گسترش یابد.

با فرار سرمایه از بازار، سهام بخش‌های غیرفناوری نیز سقوط خواهد کرد، که خبر بدی برای هر کسی است که فکر می‌کرد سرمایه‌گذاری امنی مانند املاک را انتخاب کرده است. و اگر آسیب گسترش یابد و خود شرکت های سهامی خصوصی (که سرمایه گذار در این مراکز هستند) را سرنگون کند، که تریلیون ها دلار را مدیریت می کنند و عملاً یک سیستم صرافی جهانی هستند که در سایه کار می کند، ممکن است منجر به یک بحران بزرگ جدید شود.

 

بهای جستجو برای ابزار فوق العاده

تاکنون، پول همچنان به سمت حوزه هوش مصنوعی سرازیر است، اما یک چیز دایره ای در این سرمایه گذاری ها وجود دارد. به عنوان مثال: اوپن ای آی موافقت کرده است که 300 میلیارد دلار به اوراکل برای ظرفیت محاسباتی جدید بپردازد، در حالی که اوراکل ده ها میلیارد دلار به انویدیا می پردازد تا تراشه هایی را بخرد که در یکی از مراکز داده شرکت اوپن ای آی نصب می شوند، در حالی که انویدیا موافقت کرده است که تا 100 میلیارد دلار در اوپن ای آی سرمایه گذاری کند در حالی که تراشه های انویدیا را مستقر می کند.

تلاش برای تصور این درهم‌تنیدگی دایره‌ای، مجموعه‌ای از نمودارهای همپوشانی را ایجاد می‌کند که یک مهندس نرم‌افزار در پلتفرم X آن را «نهاد سرمایه‌داری فنی فراگیر که در پایان زمان ایستاده است» توصیف کرده است، و به نظر می‌رسد که اجماع بر این است که این همه قانونی است، اما به احتمال زیاد نمی‌تواند برای همیشه ادامه داشته باشد.

شاید در نهایت اوضاع خوب پیش برود. تنها ۳ سال پیش، حوزه هوش مصنوعی مولد هیچ درآمد قابل توجهی نداشت، اما امروزه ده‌ها میلیارد دلار در سال تولید می‌کند، که نرخ رشدی است که ممکن است در نهایت با تمام این هزینه‌ها همخوانی داشته باشد.

در حال حاضر، ابزارهای هوش مصنوعی مولد توسط صدها میلیون نفر استفاده می‌شود، و تصور توقف ناگهانی آن یک شبه دشوار است. شاید OpenAI  یا  Anthropic  در دستیابی به هوش فوق‌العاده موفق شوند، و این به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به قول مت لوین، نویسنده آژانس بلومبرگ، «ماشین خداگونه را خلق کنند و سپس از آن پول بخواهند.»

مراکز داده برای طی کردن مراحل تأیید و ساخت به زمان زیادی نیاز دارند، و نیروگاه‌ها و خطوط انتقال شاید به زمان بیشتری نیاز داشته باشند. نیروی کار محدود است، زنجیره‌های تأمین ممکن است دچار مشکل شوند، و سرمایه‌گذاری گاهی رونق می‌گیرد و گاهی کاهش می‌یابد، که به این معنی است که حتی اگر مراکز داده به اندازه عظیمی که آلتمن و رقبایش می‌خواهند ساخته شوند، محدودیت‌های ساخت و ساز و انرژی ممکن است مانع از گسترش غیرمسئولانه این رونق شود.

در هر صورت، با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۵، مراکز داده به یک پدیده فرهنگی عجیب تبدیل شده‌اند. حجم عظیم آن‌ها یادآوری مادی از سلطه اقتصادی شرکت‌های سیلیکون ولی و جاه‌طلبی نامحدود آن‌ها به نظر می‌رسد. اما نگرانی که از نظر اقتصادی ایجاد می‌کنند، به خاطرات سال ۲۰۰۸ و همچنین به بازی‌های مالی خود بخش فناوری، به ویژه فروپاشی ارزهای رمزنگاری شده در سال ۲۰۲۲، که ناشی از یک حلقه پرداخت دایره‌ای مشابه بود، برمی‌گردد.

مشخص شد که FTX ، یک پلتفرم برای ارزهای رمزنگاری شده، به همراه  Alameda Research ، یک صندوق پوشش ریسک، که هر دو توسط سام بنکمن-فرید تأسیس شده بودند، از یکدیگر حمایت می‌کردند، به طوری که Alameda ارز رمزنگاری شده خاص FTX را می‌خرید، و سپس FTX به Alameda از حساب‌های مشتریان خود وام می‌داد.

بنابراین، عوارض جانبی رونق مراکز داده، چه زیست‌محیطی و چه اقتصادی، با نگرانی‌هایی درباره آنچه ممکن است رخ دهد، مرتبط است، نه زمانی که این شرکت‌های فناوری شکست می‌خورند، بلکه زمانی که در واقع موفق می‌شوند.

دوره‌های رونق و رکود می‌توانند مانند دو روی یک سکه به نظر برسند، و همچنین به این فکر کنیم که اگر شرکت‌های هوش مصنوعی در دستیابی به بازده سرمایه‌گذاری‌های عظیم خود موفق شوند، به احتمال زیاد به معنای تولید فناوری بسیار قدرتمند و انقلابی خواهد بود که تعداد بی‌شماری از مشاغل را از بین می‌برد، و قبل از اینکه فرصتی برای انطباق با آن به انسان‌ها داده شود، و حتی شاید ما هرگز نتوانیم با آن سازگار شویم، شوک بی‌سابقه‌ای در اقتصاد جهانی ایجاد می‌کند، اما اگر شکست بخورند، هرج و مرج مالی بی‌سابقه‌ای نیز ایجاد خواهد شد.

بزرگ‌ترین درس از دو دهه گذشته در سیلیکون ولی این است که متا، آمازون، گوگل، و حتی آزمایشگاه‌های جدیدتر در زمینه هوش مصنوعی مانند OpenAI، دنیای ما را تغییر شکل داده‌اند و به ثروتی فراتر از تصور دست یافته‌اند، در حالی که بیشتر آن‌ها نسبت به پیامدهای آن بی‌تفاوت یا بی‌اعتنا بوده‌اند.

این شرکت‌ها به هر قیمتی به دنبال رشد و گسترش بوده‌اند و تا حد زیادی در این کار موفق شده‌اند. و گسترش عظیم مراکز داده اوج این تلاش است، تلاشی برای گسترش به خاطر گسترش. و در همه سناریوها، به نظر می‌رسد که تنها نتیجه یک اختلال واقعی و دردناک برای بقیه خواهد بود.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.