با وجود اینکه بسیاری از حامیان غربی اوکراین بر این باور هستند که اوکراین هنوز هم میتواند پیروز شود، اما اقدامات ملاحظه گرایانه رهبران غربی روند جنگ را طولانیتر کرده که به نظر میرسد برای آنها هزینه شکست روسیه بیشتر از شکست اوکراین باشد.
به گزارش جماران؛ زمانی که دونالد ترامپ، رییس جمهوری ایالات متحده، در ژانویه ۲۰۲۵ به قدرت رسید، بسیاری از ناظران در واشنگتن انتظار داشتند که جنگ اوکراین به سرعت حل و فصل شود. ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود بارها به این موضوع افتخار میکرد که میتواند در عرض ۲۴ ساعت به این درگیری پایان دهد.
با اینکه تعداد کمی از تحلیلگران این وعده به دور از واقعیت را باور داشتند، اما بسیاری در مورد شرایط و جدول زمانی احتمالی یک توافق قریبالوقوع گمانهزنی میکردند. با این حال، با گذشت ماهها و همچنین چیرگی ژئلیتیک بر دیپلماسی، مشخص شد که چنین راهحلی قریبالوقوع نیست. همانطور که دمیترو کولبا؛ وزیر امور خارجه سابق اوکراین، در اواخر ماه مه گفته بود که نه روسیه و نه اوکراین «انگیزهای برای توقف جنگ ندارند.»
واقعیت این است که اوکراین از واگذاری سرزمینهای رسمی تحت حاکمیت خود امتناع میکند و روسیه چیزی کمتر از تسلیم اوکراین را نمیخواهد.
با این حال، اوکراین نسبت به کشوری که در قیاس ژئوپلیتیک با روسیه قابل رقابت نبود؛ امروز هوشمندانه میجنگد و میتواند با پهپادهای پیشرفتهتر، سیستمهای دفاع هوایی، موشکهای دوربرد و مهمات بیشتر، ورق را در میدان نبرد برگرداند. به گفته بسیاری از ناظران حامی کیف، با تغییر استراتژی، اوکراین هنوز هم میتواند در کوتاهمدت در جنگ حداقل از شکست خود جلوگیری کند اما این مهم مشروط به حمایت قاطع آمریکا و اروپا است.
شکست اجتناب ناپذیر اوکراین
شاید بخش مهمی از خوشبینی زودهنگام در مورد توافق برای پس از روی کار آمدن ترامپ، از این باور ناشی شد که اوکراین در حال شکست است و به زودی از روی ناچاری مجبور به مذاکره خواهد شد. ترامپ با ادعای اینکه ولودیمیر زلنسکی؛ رییسجمهوری اوکراین، «هیچ کارتی» برای بازی ندارد، به این روایت دامن زد. جی.دی.ونس؛ معاون رییسجمهوری ایالات متحده، یک قدم فراتر رفت و اعلام کرد که اوکراین و حامیان خارجی آن (اروپا به ویژه لهستان) هرگز راهی برای پیروزی نداشتهاند.
ونس با اشاره به برتری روسیه در نیروی انسانی و تسلیحات، استدلال کرد که اگر ایالات متحده به کمکهای امنیتی خود ادامه دهد، تنها شکست اجتنابناپذیر اوکراین را به تعویق میاندازد.
در طرف مثابل نیز، این شکستگرایی با یک فرضیه مخرب پشتیبانی شد که نمیتوان از عزم ولادیمیر پوتین برای مطیع کردن اوکراین جلوگیری کرد. در عین حال، هر دو فرض بر خوانش بسیار محدود از پویایی میدان نبرد و درک محدود از گزینههای سیاسی موجود برای حامیان اوکراین استوار است. با وجود محدودیتهای قابل توجه در کمکهایی که اروپا و ایالات متحده طی قریب به سه سال و نیم گذشته ارائه دادهاند، اوکراین به پیروزیهای چشمگیری دست یافته است. این کشور حمله اولیه روسیه به سمت کیف در مارس 2022 را با چیزی بیش از موشکهای ضد تانک دوشپرتاب و سنگریزه دفع کرد و پیشبینیهای بسیاری از تحلیلگران نظامی را به چالش کشید.
متعاقب آن و در همان سال (سال نخست جنگ)، در یک شکست خیرهکننده برای نیروهای روسی، اوکراین تقریبا هزار مایل مربع در منطقه خارکف را بدون بهرهگیری از زرهپوش یا پوشش هوایی مدرن پس گرفت و تنها چند هفته پیش بود که اوکراین با انجام عملیات بسیار پیچیده و غافلگیرکننده «تار عنکبوت» حملهای شگفت انگیز از پهپادهای ارزانقیمت و کنترل از راه دور برای وارد کردن خسارات قابل توجه به صنعت هوانوردی دوربرد روسیه در مقابل چشم جهانیان به نمایش گذاشت.
با این حال، آنچه که در واقع و همواره مانع تلاشهای جنگی اوکراین میشد، کمبود نیروی انسانی یا اراده ضعیف کیف در مقایسه با پوتین نیست و باید پذیرفت که قابلیتهای نظامی اوکراین در مقابل روسیه اختلاف چشمگیری دارد که بدون حمایت غرب اوکراین را به ورطه شکست میکشاند و این در حالی است که طی روزهای گذشته نیز، خبر تعلیق تخصیص و ارسال تسلیحات آمریکایی به اوکراین، تمام متحدان غربی اوکراین را شوکه کرده است.
مهار دوجانبه
در آوریل ۲۰۲۲، درست چند روز پس از حمله روسیه به اوکراین، کشورهای کانادا، بریتانیا، ایالات متحده و اتحادیه اروپا هفت بانک روسی را از سیستم سوئیفت (سیستم پرداخت بینالمللی) حذف و بسیاری از تحلیلگران از این اقدام را به عنوان گزینه اصلی که اقتصاد روسیه را نابود میکند، یاد کردند. اما حذف از فهرست سیاه آنقدر گزینشی بود که تنها هفت بانک از صدها بانک روسیه را هدف قرار داد و حتی اقتصاد روسیه در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ رشد کرد.
با وجود این مسائل، پیروزی برای اوکراین که حداقل به معنای حفظ حاکمیت و یا ادامه مسیر عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا تعریف میشود، هنوز در دسترس است. با این حال، دستیابی به آن نیازمند یک تغییر اساسی در استراتژی غرب است، تغییری که افزایش قابل توجه کمکهای نظامی را با اقدامات اقتصادی قویتر برای محدود کردن اقتصاد جنگی روسیه ترکیب کند. اما واقعیتهای ژئوپلیتیکی این جنگ محدودیتهای زیادی را برای پایان دادن به کشمکش تاریخی میان روسیه و غرب که امروز در اوکراین نمود خود را نشان داده، ایجاد میکند.
بی شک، کمک به اوکراین برای پیروزی، چیزی بیش از انتقال سلاح را میطلبد. غرب اگر میخواهد اوکراین در این جنگ پیروز باشد و به پیش روی تاریخی روسیه (که البته پس از فروپاشی شوروی تا حدودی متوقف شده بود) پایان دهد، باید تلاش کند تا کیف را در مدار غرب به صورت واقعی و بنیادین جذب کند.
اما این موضوع نیز، بدون چراغ سبز آمریکا، مطلقا بی معنا و واهی است. هرچه باشد، اوکراین همسایه روسیه است و مادامی که دو کشور در همجواری جغرافیایی قرار دارند، مولفههای ژئوپلیتیکی و سرچشمههای قدرت روسیه، اجازه نخواهد داد تا اوکراین در مدار غرب جذب شود. این یک مسئله حیاتی برای روسیه است؛ چراکه جذب اوکراین در مدار غرب، اقتدار گرایی دولت مرکزی روسیه بر پهناورترین قلمرو دولت-ملت جهان (فدراسیون روسیه با بیش از 17 میلیون کیلومتر مربع مساحت) را با چالش اساسی روبرو خواهد کرد و در طرف دیگر، اگر احتمال فروپاشی اقتدار دولت مرکزی روسیه در آینده محتمل و این پهنه عظیم جغرافیایی با خطر تجزیه روبرو شود، تهدیدی به مراتب بزرگتر نسبت به از دست رفتن اوکراین را برای غرب و حتی نظم بینالملل به همراه خواهد داشت و این خلاصه واقعیتی است که اجازه نمیدهد غرب آنگونه که میتواند به اوکراین کمک کرده و تلاش کند تا این کشور در جنگ پیروز شود.
با این وجود اما، هرچند محدود، اوکراین بارها توانایی خود را در جبران معایب خود با تاکتیکهای نامتقارن، مانند غرق کردن بخشهایی از ناوگان دریای سیاه روسیه با پهپادها و موشکهای دریایی و سلب برتری هوایی روسیه با استفاده خلاقانه از پدافند هوایی محدود خود، نشان داده است. با حمایت نظامی، فناوری و اقتصادی پایدارتر، اوکراین میتواند مزایای جدیدی مانند ادغام بهتر پهپادها، مینهای زمینی و آتشهای دوربرد را برای مهار نیروهای روسی و از بین بردن گرههای لجستیکی آنها ایجاد کن، اما واقعیت آن است که این اجازه هنوز به اوکراین داده نشده است و به نظر میرسد که ترجیح رهبران غربی که در تضاد با روسیه قرار دارند تداوم یک جنگ فرسایشی بدون برتری هر یک از طرفین در این جنگ و به عبارتی مهاری دوجانبه باشد.