پایگاه خبری جماران: استاد ژئوپلیتیک دانشگاه تهران با اشاره به حمایتهای اروپا از اوکراین پیش از حملات اخیر این کشور به اوکراین گفت: این میتواند به دو واکنش احتمالی از سوی روسیه منجر شود؛ اول افزایش تهدید به اقدام علیه کشورهای عضو ناتو مانند لهستان و کشورهای بالتیک و دوم هدف قرار دادن کاروانهای تسلیحاتی غربی پیش از ورود به خاک اوکراین.
طی روزهای اخیر در حالیکه هیأتهایی از اوکراین و روسیه برای انجام مذاکرات صلح به استانبول سفر کرده بودند، شاهد حملاتی گسترده از سمت اوکراین به روسیه بودیم؛ نخست حمله روز اول ژوئن بود که با استفاده از ۱۱۷ پهپاد علیه چند پایگاه هوایی روسیه انجام و منجر به انهدام ۴۰ هواپیمای موشکانداز روسی شد. گفته میشود این تعداد، بیش از یکسوم هواپیماهای موشکاندازی است که روسیه در اختیار دارد. آن طور که رئیسجمهور اوکراین اعلام کرده، ظاهرا این کشور یک سال و ۶ ماه درگیر طراحی این عملیات که به «تار عنکبوت» معروف شد، بوده است.
عملیات بعدی نیز دو روز بعد در سوم ژوئن انجام شد و در جریان آن، اوکراین با استفاده از ۱۱۰۰ کیلوگرم ماده منفجره، آسیبهای جدی به پل کریمه وارد کرد. این پل مسیری است که روسیه را به شبهجزیره کریمه متصل میکند و مسکو از این طریق، نیروهای خود در کریمه را تجهیز میکرد.
با توجه به غیرمنتظره بودن این حملات از سمت اوکراین به خاک روسیه و تاثیری که میتواند در گسترش جنگ داشته باشد، برخی از تحلیلگران آن را با حمله هفتم اکتبر نیروهای حماس به اسرائیل مقایسه میکنند و برخی دیگر نیز معتقدند این حملات میتواند زمینهساز جنگ سوم جهانی باشد.
این این زمینه، کیومرث یزدانپناه، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار جماران، با بیان اینکه جنگ روسیه با اوکراین، جنگ پنهان این کشور با آمریکا و قدرتهای اروپایی عضو ناتو هم به حساب میآید و همین باعث طولانی شدن این جنگ و اشاعه بین المللی شده است، اظهار کرد: اوکراین بخش جداکننده ریملندی ابرقاره محوری اوراسیا با ژئوپلیتیک غربی محسوب میشود و عدم سازگاری اوکراین با حوزه ژئوپلیتیک شرقی، این منطقه را به کانون اصلی مناقشه جهانی تبدیل کرده است. لذا حملات اخیر اوکراین به مواضع راهبردی در عمق خاک روسیه، جزئی از مصادیق درگیری چند ساله دو کشور است و با مواردی همچون حمله ۷ اکتبر نیروهای حماس در غزه به اسرائیل قابل مقایسه نیست، زیرا این دو اگرچه در ظاهر از نظر تغییر وضعیت جبهه جنگ و غافلگیری استراتژیک شباهتهایی با هم دارد، اما از منظر جغرافیای سیاسی، ساختار نظام بینالملل و وزن بازیگران درگیر در این محیط ژئوپلیتیکی تفاوتهای بنیادینی دارند.
وی افزود: در حمله غزه به اسرائیل که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، بازیگری غیردولتی به نام «حماس» با تکیه بر پشتیبانی محور مقاومت و حزبالله لبنان به یک رژیم اشغالگر حمله کرد و منجر به جنگی شد که سریعاً ابعاد ایدئولوژیک و منطقهای یافت و مردم عادی مورد قتلعام گسترده قرار گرفتند. اما در حمله اوکراین به خاک روسیه، ما شاهد نبرد کلاسیک میان دو دولت ملی هستیم و اوکراین مورد تهاجم طرف دیگر یعنی روسیه قرار گرفته و طبق اصول دفاع مشروع، در حال واکنش و دفاع از خود است و در شرایط جدید که مذاکراتی میان دو کشور برای ترک جنگ در جریان است، نوع درگیریها خاص شده و هدف فقط ایجاد موازنه برابر در صورت خاتمه جنگ است.
این استاد ژئوپلیتیک دانشگاه تهران ادامه داد: از سوی دیگر بر اساس نظریه ژئوپلیتیک ریملند که در نیمه قرن بیستم توسط «نیکلاس اسپایکمن» مطرح شد، تسلط بر مناطق حاشیهای اوراسیا برای کنترل قدرت جهانی بسیار حیاتی و حائز اهمیت است. اوکراین هم دقیقاً در نقطه تنش این مرزها قرار گرفته و لذا اگرچه احتمال شکلگیری جنگ جهانی سوم به صورت مستقیم بسیار اندک است، اما افزایش سطح درگیریها میان قدرتهای هستهای در نظام دوگانه متقارن (روسیه در برابر ناتو) و واکنش آمریکا، سطح ریسک را به شدت افرایش میدهد. جنگ جهانی سوم یا درگیری مشابه آن در صورت دخالت مستقیم ناتو یا حمله هستهای روسیه محتملتر میشود، اما فعلاً منطق بازدارندگی هستهای (Mutual Assured Destruction) عاملی جدی برای مهار تنشهاست. بنابراین، جنگ گسترده با ماهیت جهانی، در حال حاضر صرفا تهدیدی احتمالی و بر مدار موضعگیریهای زبانی است، اما در عمل قریبالوقوع نیست.
یزدانپناه با تاکید بر اینکه روسیه در پاسخ به حملات اوکراین تردید نخواهد کرد، اما واکنشش غیر هستهای خواهد بود، بیان کرد: زیرا روسیه تاکنون در پاسخ به حملات مشابه از الگوهای مشخصی تبعیت کرده است و بیشترین تمرکز خود را بر افزایش حملات موشکی و پهپادی به زیرساختهای اوکراین، تشدید عملیاتهای سایبری و جنگ شناختی و تلاش برای جلب حمایت کشورهای جنوبی و شرقی (مانند چین و هند) در مجامع جهانی داشته است. اما پاسخ هستهای، به لحاظ استراتژیک، همچنان گزینهای با پیامدهای غیرقابل پیشبینی است، زیرا دکترین هستهای روسیه استفاده از سلاح اتمی را فقط در صورت تهدید جدی موجودیت دولت ممکن میداند.
وی خاطرنشان کرد: استفاده از سلاح هستهای علیه اوکراین یا هر بازیگر دیگری در اصل به معنای عبور از خط قرمز جهانی است و به احتمال بالا موجب مداخله مستقیم ناتو خواهد شد. استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی در میدان نبرد، هرچند در تئوری ممکن است، اما خطر گسترش کنترلناپذیر تنش را دارد. روسیه به احتمال زیاد با تشدید حملات متعارف پاسخ میدهد، نه با سلاح هستهای، مگر در شرایطی که کاملاً در موضع فروپاشی قرار گیرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه چند روز قبل از حملات گسترده اوکراین به روسیه، ناتو اعلام کرده بود که اوکراین هیچ محدودیتی برای استفاده از تسلیحات غربی علیه خاک روسیه ندارد، گفت: از نظر دینامیک امنیتی (Security Dynamics) این موضوع بسیار مهم است، زیرا این پیامی روشن به روسیه است که بازدارندگی کلاسیک ناتو، اکنون جای خود را به استراتژی فشار فعال داده است. همچنین وقتی حملات با سلاحهای غربی به خاک روسیه انجام میشود، حتی اگر اوکراین بهتنهایی اجراگر باشد، ناتو از دید مسکو شریک در اقدام محسوب میشود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: این میتواند به دو واکنش احتمالی از سوی روسیه منجر شود؛ اول افزایش تهدید به اقدام علیه کشورهای عضو ناتو مانند لهستان و کشورهای بالتیک و دوم هدف قرار دادن کاروانهای تسلیحاتی غربی پیش از ورود به خاک اوکراین. حملات اوکراین، هرچند رسماً مستقل انجام میشود، اما در فضای اطلاعاتی و تسلیحاتی غرب چنین عملیاتهایی بدون چراغ سبز ناتو ممکن نیست و روسیه نیز این را درک کرده و به مرور اروپا را مستقیما وارد بازی میداند.
یزدانپناه با اشاره به همزمانی حملات اوکراین به روسیه و مذاکرات صلح میان این دو کشور در ترکیه، اظهار کرد: در ظاهر، این همزمانی میتواند نشانهای از تناقض راهبردی اوکراین باشد، اما در تحلیل ژرفتر، باید گفت مذاکرات صلح اغلب در سایه قدرت نظامی و تحرکات میدانی جنگ معنا پیدا میکنند. اوکراین تلاش دارد از موضع قدرت وارد مذاکره شود. در واقع، حملات پهپادی بخشی از استراتژی فشار برای چانهزنی است. برخی از تحلیلگران مطرح در سطح جهانی هم اعتقاد دارند این حملات پیشاپیش با هماهنگی متحدان غربی انجام شده تا همزمان با مذاکرات، برگهای برنده بیشتری در دست کییف قرار گیرد.