روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشته است: گرچه هنوز اعلام رسمی الحاق صورت نگرفته، دولت اسرائیل عملاً در حال اجرای برنامه‌ای است که نشان می‌دهد قصد دارد کرانه باختری – محل زندگی بیش از دو میلیون فلسطینی – را به قلمرو خود ضمیمه کند. این اقدامات شامل اعلام ساخت ۲۲ شهرک جدید، قانونی‌سازی پایگاه‌های غیررسمی (که حتی بر اساس قوانین داخلی اسرائیل غیرقانونی محسوب می‌شوند) و توسعه زیرساخت‌هایی همچون جاده‌هایی است که با عبور از قلب کرانه باختری، کنترل اسرائیل را تثبیت می‌کنند.

به گزارش جماران؛ در حالی که جنگ غزه وارد بیستمین ماه خود شده و افق روشنی برای پایان آن دیده نمی‌شود، دولت راست‌گرای اسرائیل به‌طور موازی و بی‌سروصدا روندی را پیش می‌برد که می‌تواند نقشه سیاسی کرانه باختری را برای همیشه تغییر دهد. روزنامه چپ‌گرای اسرائیلی هاآرتص در گزارشی تحلیلی هشدار داده است که دولت نتانیاهو عملاً وارد فاز نهایی الحاق دوفاکتوی بخش‌هایی از کرانه باختری شده است..

چشم‌های جهان به غزه دوخته شده‌اند؛ جایی که جنگ میان اسرائیل و حماس بیش از ۶۰۰ روز ادامه یافته و هیچ چشم‌اندازی برای پایان آن وجود ندارد.

تلاش دیگر آمریکا برای متقاعد کردن حماس به پذیرش شروط آتش‌بس موقت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، نیز به شکست انجامیده است. با وجود فشارهای روزافزون بین‌المللی برای توقف جنگ، وضعیت میدانی همچنان به‌شدت وخیم و ناامیدکننده باقی مانده است.

در همین حال، تنها چند ده کیلومتر شرق‌تر، در تپه‌های کرانه باختری، تحولی دیگر در حال شکل‌گیری است؛ تحولی که به‌مراتب بی‌سروصداتر اما به همان اندازه نگران‌کننده است. دولت نتانیاهو روند الحاق دوفاکتو (غیرفرمال) این مناطق را با شتاب بیشتری دنبال می‌کند؛ روندی که پیش از حملات ۷ اکتبر آغاز شده بود، در پوشش جنگ ادامه یافت و پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات نوامبر گذشته، شتاب مضاعفی گرفت.

گرچه هنوز اعلام رسمی الحاق صورت نگرفته، دولت اسرائیل عملاً در حال اجرای برنامه‌ای است که نشان می‌دهد قصد دارد کرانه باختری – محل زندگی بیش از دو میلیون فلسطینی – را به قلمرو خود ضمیمه کند. این اقدامات شامل اعلام ساخت ۲۲ شهرک جدید، قانونی‌سازی پایگاه‌های غیررسمی (که حتی بر اساس قوانین داخلی اسرائیل غیرقانونی محسوب می‌شوند) و توسعه زیرساخت‌هایی همچون جاده‌هایی است که با عبور از قلب کرانه باختری، کنترل اسرائیل را تثبیت می‌کنند.

این برنامه در عین حال هیچ نشانه‌ای از اعطای تابعیت، حقوق مدنی یا حق رأی به فلسطینیان ساکن این مناطق ندارد. دولت اسرائیل همچنان بر تکیه به تشکیلات ضعیف و فاسد خودگردان فلسطین – به رهبری محمود عباس کهنسال – حساب باز کرده تا از پاسخ به پرسش اصلی طفره رود: اگر اسرائیل عملاً این سرزمین را الحاق می‌کند، چه تصمیمی برای مردمی که در آن زندگی می‌کنند خواهد گرفت؟

حتی این توجیه قدیمی – که مسئولیت فلسطینیان با تشکیلات خودگردان است – نیز دیگر برای بسیاری از ناظران قانع‌کننده نیست. نمونه بارز آن، اقدام اخیر نتانیاهو در جلوگیری از سفر وزرای خارجه عربستان سعودی، مصر، اردن و امارات به مقر تشکیلات خودگردان در رام‌الله است؛ سفری که هدف آن حمایت از احیای روند دو‌دولتی بود و توسط دولت‌هایی برنامه‌ریزی شده بود که روابط دوستانه‌ای با اسرائیل دارند.

تا همین اواخر، دولت‌های اسرائیلی راه‌حل دو‌دولتی را ابزاری برای دفع انتقاد از حضور دائمی نظامی در کرانه باختری تلقی می‌کردند. اما دولت فعلی، با سیاست‌گذاری تحت نفوذ جریان‌های افراطی و موعودباور، آشکارا در پی الحاق است و حتی نیازی به حفظ ظاهر دیپلماتیک نمی‌بیند.

این روند بی‌شک اسرائیل را در مسیر تقابل با کشورهای دیگر – از اروپا گرفته تا جهان عرب – قرار خواهد داد؛ کشورهایی که ادامه روابط عادی با دولت تحت رهبری نتانیاهو، بتسلئیل اسموتریچ و ایتمار بن‌گویر برایشان دشوارتر خواهد شد. همچنین این مسیر می‌تواند توافق‌نامه‌های ابراهیم – دستاورد کلیدی سیاست خارجی ترامپ در دور نخست ریاست‌جمهوری‌اش – را به خطر اندازد و مانع گسترش آن‌ها شود.

اکنون پرسش اینجاست که آیا ترامپ یا اطرافیانش، این واقعیت را خواهند پذیرفت و اقدامی برای مهار آن انجام خواهند داد – یا نه.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.