از سوریه گرفته تا ترکیه، مصر و اسرائیل، چین در تار و پود روابط بسیار پیچیده منطقه، مصرف کننده امنیت است و با نگاه اقتصادی به صورت محتاطانه در این منطقه حضور دارد.
به گزارش جماران؛ به نقل از اندیشکده دیپلمات، ارزش ژئواستراتژیک مدیترانه شرقی از نظر تاریخی قدرتهای خارجی را که سعی در اعمال نفوذ خود دارند، جذب کرده است و امروز هرچند بیشتر از نظر اقتصادی اما چین به طور فزایندهای بازیگر مهمی در این منطقه است. به طوری که طبق آمارها همه کشورهای مدیترانه شرقی کسری تجاری با چین دارند و از آنچه به عنوان یک روند جهانی آغاز شده است، مستثنی نیستند.
در رابطه با سرمایهگذاری، شرکتهای چینی سهام قابل توجهی در بنادر مصر در دو انتهای کانال سوئز دارند و یک پارک صنعتی عظیم چینی در این میان گسترش یافته است. امروز این منطقه برخی از بدترین جنبههای روش تجارت چینی، از جمله تولیدات یارانهای و استانداردهای پایین زیستمحیطی و کارگری را نشان میدهد. در نتیجه، تولیدکنندگان الیاف شیشه اروپایی شکایتی علیه تولیدکنندگان چینی که خارج از منطقه اقتصادی کانال سوئز فعالیت میکنند، ارائه دادهاند.
گذشته از حوزه کانال سوئز، حضور چین در کل اقتصاد مصر در حال گسترش است. طبق گزارشها، تا مارس ۲۰۲۵، ارزش سرمایهگذاری چین در مصر از ۷ میلیارد دلار فراتر رفته است و سرمایهگذاریهای بیشتری نیز در راه است. شرکتهای چینی در ساخت یک منطقه تجاری مرکزی در پایتخت اداری جدید مصر، یک مزرعه بادی ۱.۱ گیگاواتی در خلیج سوئز و یک کارخانه ۵.۱ میلیارد دلاری که آمونیاک را به بازارهای اروپایی صادر خواهد کرد، مشارکت دارند. همچنین شرکت خودروسازی چینی BAIC برنامههای خود را برای راهاندازی یک کارخانه تولید خودروهای برقی (EV) در مصر اعلام کرده است.
از سوی دیگر، سهام سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در ترکیه در سال ۲۰۲۳ به ۹ میلیارد دلار رسید که از یک ترمینال در بندر دریایی امبارلی گرفته تا زیرساختهای جادهای، راهآهن، مخابرات، خردهفروشی آنلاین و ترتیبات وامدهی توسط بانکهای دولتی چین را شامل میشود. این در حالی است که در سال ۲۰۱۹، دو کشور یک توافقنامه سوآپ ارزی برای پر کردن ذخایر ارزی محدود بانک مرکزی ترکیه امضا کردند.
اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپا و ترکیه که از سال ۱۹۹۵ برقرار است، انگیزه اصلی شرکتهای چینی برای سرمایهگذاری در این کشور و سپس هدف قرار دادن بازار اروپا است. سرمایهگذاری ۱ میلیارد دلاری BYD در یک کارخانه تولید خودروهای برقی در ترکیه اعلام شده است، در حالی که به نظر میرسد توافقی با چری، خودروساز چینی، نیز در شرف انجام است.
حداقل در طول سه دهه گذشته، همکاری نزدیکی بین اسرائیل و چین در بخشهای تجاری و فناوری پیشرفته وجود داشته است. یک شرکت دولتی چینی در مدیریت یک ترمینال در بندر حیفا مشارکت دارد که حتی این امر باعث ناراحتی ایالات متحده شده است. علاوه بر این، خودروسازان چینی به وضوح بر بازار محلی خودروهای برقی و انرژی سبز تسلط دارند.
با این حال، اوضاع در اسرائیل از زمان جنگ با حماس در اکتبر ۲۰۲۳ به وضوح تغییر کرده است و چین نیز از انتقاد از آن خودداری میکند. بیاعتمادی فزایندهای نسبت به فناوری چینی وجود دارد، همانطور که در مواردی در مورد خطرات امنیتی مرتبط با خرید دهها هزار دوربین، پهپاد و وسیله نقلیه الکتریکی ساخت چین توسط ارتش اسرائیل ، پلیس و سایر سازمانهای امنیتی منعکس شده است.
با این حال، ردپای چین در لبنان به شدت بیثبات، کمتر از آن چیزی است که پکن دوست دارد. در قبرس نیز منحصراً در املاک و مستغلات و هتلها متمرکز است. در یونان، دیگر عضو اتحادیه اروپا در منطقه، غول کشتیرانی چینی COSCO مدیریت بندر پیرائوس را بر عهده گرفته است و ۲۴ درصد از سهام اپراتور شبکه ملی ولتاژ بالا را در اختیار دارد.
مسیرهای تجاری جایگزین چین
در پی حمله روسیه به اوکراین، مسیر ریلی از طریق قزاقستان و روسیه شاهد کاهش ۴۰ درصدی محمولههای چین و اتحادیه اروپا بود. بحران در دریای سرخ نیز سیگنال روشنی به چین فرستاده که جستجوی مسیرهای جایگزین حیاتی است. این عوامل در کنار هم، پکن را تشویق کردهاند تا کریدور میانی را به عنوان یک فرصت دوباره کشف کند. این مسیر، که توسط راهآهن ترانس قزاقستان موجود و با راهآهن باکو-تفلیس-قارص به ترکیه تقویت میشود، به چین کمک میکند تا روسیه را از جنوب دور بزند.
علاقه مجدد پکن به کریدور میانی همچنین میتواند راهاندازی پروژه راهآهن چین-قرقیزستان-ازبکستان را که مدتها متوقف شده بود، به عنوان بخشی از مسیر آسیای مرکزی به قفقاز و دریای سیاه توضیح دهد. علاوه بر این، یک گروه چینی ساخت یک بندر بزرگی در اعماق دریا در آناکلیا در ساحل دریای سیاه گرجستان را بر عهده گرفته است که در واقع میتواند نشانهای از عدم تمایل چین به تکیه انحصاری بر ترکیه باشد.
در مورد کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که در اجلاس گروه ۲۰ در دهلی نو در سال ۲۰۲۳ پیشنهاد شد، واکنش چین تاکنون محتاطانه اما بیاعتنا نبوده است. پکن تمایل دارد پروژههای زیرساختی جهانی را مکمل یکدیگر بداند تا رقابتی!
علاوه بر این، چین هیچ انگیزهای برای درگیر شدن در اختلافات بر سر IMEC ندارد. بلکه این موضوع را به مصر، عمان و ترکیه واگذار میکند که احساس میکنند از مسیر جدید پیشنهادی کنار گذاشته شدهاند. به عنوان مثال، مصر IMEC را رقیب بالقوه کانال سوئز میداند، در حالی که اردوغان، رییس جمهورس ترکیه، به صراحت اعلام کرده است که «بدون ترکیه هیچ کریدوری وجود ندارد» و پکن آشکارا در مورد این موضوع سکوت کرده است.
دستور کار سیاسی چین در منطقه
مصر، علیرغم تخصیص سالانه ۱.۳ میلیارد دلار از طریق برنامه تأمین مالی نظامی خارجی واشنگتن، تاکنون دوستانهترین کشور در شرق مدیترانه با چین بوده است. نکته قابل توجه این است که دامنه تشدید پیوسته روابط چین و مصر به همکاریهای نظامی نیز گسترش یافته است. رزمایشهای هوایی مشترک اخیر در مصر با نام رمز «عقابهای تمدن ۲۰۲۵»، از جمله استفاده از جنگندههای J-10C، از سوی بسیاری به عنوان فرصتی برای نیروی هوایی مصر برای ارزیابی تجهیزات پیشرفته چین و بررسی خریدهای بالقوه تلقی شده است. علاوه بر این، مصر تایید کرده که اکنون از سامانه موشکی زمین به هوای دوربرد HQ-9B چینی استفاده میکند.
در مقابل، پیشنهادهای ترکیه به گروه «بریکسپلاس» و سازمان همکاری شانگهای (SCO) مورد استقبال پکن و همچنین مسکو قرار گرفته است. با این حال، چین به دلیل علاقه ترکیه به اویغورها، نگران است و از تصویر آنکارا به عنوان رهبر جهان ترک، همانطور که گاهی اوقات با شعار «از دریای آدریاتیک تا دیوار بزرگ چین» نشان داده میشود، ملاحظاتی را نسبت به ترکیه اعمال میکند. اخیرا نیز، یونان در بحبوحه فشارهای فزاینده ایالات متحده در رابطه با بندر پیرائوس، در قبال چین محتاطتر شده و خود را به خوشامدگوییهای دیپلماتیک با پکن محدود میکند.
اما جایی که تصویر چین در آن قطعا رو به وخامت گذاشته میرود، اسرائیل است. امتناع پکن از محکوم کردن حماس و سایر گروههای فلسطینی به عنوان موضعی غیرمستقیم طرفدار حماس تفسیر میشود. در ژوئیه ۲۰۲۴، توافق آشتی بین ۱۴ جناح فلسطینی، از جمله فتح و حماس که به میزبانی پکن برگزار شد، در رسانههای اسرائیل با انتقاد روبرو شد. در نظرسنجی سپتامبر ۲۰۲۴ که توسط مؤسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) انجام شد، تنها ۱۶ درصد از پاسخدهندگان اسرائیلی، چین را کشوری دوست یا متحد اسرائیل میدانستند.
قدرتی ناظر در منطقهای آشفته!
در حالی که چین در حال حاضر به طور فزایندهای در «خارج نزدیک» خود قدرتمندتر شده است، در موقعیتی نیست که بتواند قدرت سخت خود را از خانه دورتر اعمال کند و آماده است تا خود را به عنوان یک طرف قابل اعتماد در پیچیدگی امنیتی پیچیده مدیترانه شرقی قرار دهد. با این حال، پکن به خلاء قدرت نیز علاقهای ندارد و بی شک برای دستور کار کمربند و جاده و منافع تجاری خود به ثبات منطقهای نیاز دارد.
به همین دلیل است که چین در مدیترانه شرقی به جای تأمینکننده امنیت، یک مصرفکننده امنیت است. منافع واقعی آن در دوری از درگیری و استخراج هر آنچه میتواند به دست آورد، نهفته است و مسئولیت ثبات منطقهای را به کشورهای دیگر واگذار میکند. این امر به وضوح در رویکرد بیتفاوت پکن در بحران دریای سرخ نشان داده شد، جایی که چین تلاش کرد تا عبور امنی را برای کشتیهای خود تضمین کند و از قدرتهای غربی انتظار داشت که ایمنی سایر ترافیک دریایی را تضمین کنند.
متعاقب آن، چین به اندازه کافی مراقب بوده است که درگیر جنگ داخلی لیبی نشود، اگرچه دولت طرابلس را به رسمیت میشناسد و به موازات آن، با مقامات بنغازی نیز معاملاتی دارد.
در سوریه اما، پکن با الهام از روسیه از بشار اسد سرنگون شده حمایت کرد. حتی در سپتامبر 2023 اسد را به چین دعوت کرد، اما با سقوط رژیم در اواخر سال گذشته غافلگیر شد.
در مورد مسئلهی فلسطین نیز، شی جینپینگ، رییسجمهوری چین، حداقل سه طرح صلح ارائه داده است، اما امکانپذیری آنها جای سوال دارد!
اما در حالی که اهمیت اقتصادی چین در مدیترانه شرقی، به دلیل سرمایهگذاریهای تجاری و زیرساختی، همچنان رو به افزایش خواهد بود، نقش سیاسی و امنیتی آن در کوتاهمدت محدود خواهد ماند. به احتمال زیاد، در حالی که پکن هر بار که فرصتی پیش میآید، به کسب امتیازات دیپلماتیک ادامه خواهد داد، همچنان در مدیترانه شرقی با احتیاط گام بر میدارد. در عین حال، دخالتهای گزینشی چین در بحرانها، سوالاتی را در مورد پایداری رویکرد عدم مداخله آن در منطقهای که بیثباتی سیاسی میتواند مستقیما بر جاهطلبیهای اقتصادی آن تأثیر بگذارد، مطرح میکند.