با ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید، ژئوپلیتیک منطقه جنوب غرب آسیا، شاهد تحولات جدیدی خواهد بود.
فرزاد احمدی دوازده امامی - پژوهشگر امنیت ملی و ژئوپلیتیک
بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، اثرات ژرفی بر ژئوپلیتیک خاورمیانه خواهد داشت. سیاستهای او در دوره نخست ریاستجمهوریاش نشاندهنده رویکردی متفاوت و گاه غیرقابل پیشبینی در قبال مسائل منطقه بود؛ چنانکه با خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری هر آنچه دولت دموکرات قبل از خود رشته بود را پنبه کرد، از سویی در اقداماتی حیرت انگیز همچون انتقال سفارت آمریکا به قدس و به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل زمینه افزایش تنشها در ناآرامترین نقطه خاورمیانه را فراهم و با معماری طرح صلح ابراهیم زمینه نزدیکی بیش از پیش اعراب با اسرائیل (اشغالگر) را مهیا ساخت.
ایران و سیاست فشار حداکثری
یکی از محورهای اصلی سیاست ترامپ در خاورمیانه، مقابله با نفوذ ایران بود. با خروج از برجام و اعمال تحریمهای شدید اقتصادی، ترامپ سعی در محدود کردن برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران داشت. با بازگشت او به قدرت، انتظار میرود سیاست «فشار حداکثری» دوباره احیا شود. این امر میتواند به تشدید تنشها بین دو کشور منجر شود و ایران را به سمت تقویت روابط با روسیه و چین سوق دهد.
اسرائیل و فلسطین
ترامپ در دوره نخست خود، حمایت بیقید و شرطی از اسرائیل نشان داد. به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت اسرائیل و حمایت از طرحهایی مانند «معامله قرن» نشاندهنده این رویکرد بود. با بازگشت او، احتمالاً این حمایتها ادامه خواهد یافت و ممکن است به افزایش تنشها در سرزمینهای فلسطینی منجر شود. همچنین، طرحهایی مانند اسکان مجدد فلسطینیان در کشورهای دیگر ممکن است دوباره مطرح شوند که با واکنش منفی کشورهای عربی مواجه شده است. از سویی حمایت همه جانبه و بیقید و شرط ترامپ از اسرائیل ممکن است دامنه درگیریهای همه جانبه را به ورای مرزهای اسرائیل بکشاند چنانکه دولت راست گرای اسرائیلی نیز این فرصت را در جهت تقویت گفتمان خود و همسو با منافع خویش میپندارد.
توافقنامههای ابراهیم و عادی سازی روابط با اعراب
یکی از دستاوردهای مهم سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه، تسهیل عادیسازی روابط بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی بود. با بازگشت او، احتمالا تلاشها برای گسترش این توافقنامهها به کشورهای دیگر، بهویژه عربستان سعودی، ادامه خواهد یافت. این امر میتواند توازن قدرت در منطقه را تغییر داده و محور جدیدی علیه ایران تشکیل دهد. از سوی دیگر به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی عربستان به عنوان یکی رهبران اعراب، زمینه را برای گسترش این پیمان و پیوستن سایر کشورهای منطقه به آن فراهم خواهد شد.
روابط با عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس
ترامپ در دوره نخست خود، روابط نزدیکی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی برقرار کرد. فروش تسلیحات پیشرفته و حمایت از این کشورها به بهانه رقابت با نفوذ منطقهای ایران، از جمله سیاستهای او بود. این بار اما بدلیل انعقاد پیمان صلح میان ایران و عربستان این امکان وجود دارد که این کشور به فشار حداکثری علیه ایران نپیوندد یا حداقل در ظاهر چنین وانمود نماید که بواسطه علاقه سعودیها به تثبیت صلح و آرامش در منطقه برای دستیابی این کشور به اهداف توسعهای خود، از اقدامات خصمانه علیه ایران خودداری کرده و نهایتا در شکل تهدیدات نرم و عمدتا اقتصادی و دیپلماتیک اهداف خود را پیگیری کند.
کپی شد