محسن بهاروند دیپلمات پیشین و یکی از اعضای هیئت مذاکره کننده ایران در مذاکرات محرمانه مسقط گفت: من فکر می کنم شرایط به گونه ای پیش رفته است که ایران و آمریکا بصورت دو جانبه ممکن است به نتیجه نرسند. دولت آمریکا بدنبال یک راه حل فست فودی است که بتواند همه موضوعات را آنگونه که خود میخواهد حل و فصل کند. ولی آمریکا باید درک کند که روش و ماهیت دیپلماسی در همه جهان یکسان نیست و یک آچار برای باز کردن همه پیچها وجود ندارد. من فکر می کنم راه حل مسئله هسته ای مشارکت همه کشورهای ذینفع را طلب می کند. چین، روسیه، آمریکا، اروپا، کشورهای منطقه و ایران همه باید با هم همکاری کنند تا این مسئله بصورت بنیادین و پایدار حل و فصل شود.
به گزارش جماران؛ به نقل از ایرنا، دیپلمات پیشین و یکی از اعضای هیئت مذاکره کننده ایران در مذاکرات محرمانه مسقط گفت: «دستگاه سیاست خارجی کشورمان حق دارد به اهداف آمریکا مشکوک باشد. مواضع دولت آمریکا به گونه ای است که می گوید حق با من است ولو به زور. من تا کنون نشنیده ام که یک راه حل منصفانه برای حل و فصل اختلاف ایران و آمریکا از سوی طرف مقابل ارائه شده باشد.»
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل، قرار است در ۲۹ دسامبر با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، دیدار کند؛ دیداری که هدف اصلی آن «جلب حمایت آمریکا برای اقدام علیه ایران» عنوان شده است. این خبر بلافاصله با واکنش گسترده رسانهها و تحلیلگران همراه شد و نگرانیها درباره افزایش تنشها در خاورمیانه را برانگیخت. برخی ناظران معتقدند که تلاشهای نتانیاهو برای جلب موافقت واشنگتن، میتواند زمینهساز ورود آمریکا به یک درگیری نظامی جدید در منطقه شود و در عین حال پیچیدگیهای سیاسی و امنیتی موجود را تشدید کند.
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری صبح امروز در پاسخ به سوال ایرنا مبنی بر اینکه «در چند روز گذشته، رسانههای اسراییلی و همسو با آن در آمریکا مجددا یک موج خبری به راه انداختهاند مبنی بر اینکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار پیشرو با رییس جمهور امریکا تلاش خواهد کرد او را به بهانه توسعه برنامه موشکی ایران به تکرار تجاوز به ایران، مجاب کند. همزمان برخی چهرههای افراطی هیات حاکمه امریکا مانند لیندسی گراهام بحث همیشگی خود مبنی بر ضرورت مقابله با برنامه موشکی ایران به دلیل خطر به اصطلاح موجودیتی که برای اسراییل دارد را تکرار کرده اند. برخی این موج سازی را تلاشی برای متقاعد کردن تهران به مذاکره درباره برنامه موشکی خود می دانند، پاسخ واخ به این تحولات پیست؟» گفت: اجازه بدهید دو، سه نکته را در این رابطه مطرح کنم. نخست اینکه برنامه موشکی ایران صرفاً برای دفاع از کیان کشور توسعه داده شده و اساساً موضوع مذاکره نیست. قابلیتهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران با هدف بازداشتن متجاوزان از هرگونه خیال حمله به ایران طراحی شده و به هیچ عنوان امری نیست که بتوان درباره آن گفتوگو یا چانهزنی کرد.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که در این زمینه با نوعی نفاق و دورویی آشکار مواجه هستیم. برنامه موشکی دفاعی ایران بهعنوان «تهدید» معرفی میشود، اما همزمان شاهد سرازیر شدن سیل تسلیحات کشتار و حتی سلاحهای کشتار جمعی به سوی رژیم صهیونیستی هستیم؛ رژیمی که مشغول نسلکشی است، خاک دو کشور را در اشغال خود دارد و تنها در چند ماه اخیر به هفت کشور حمله کرده است. این وضعیت، یک تناقض آشکار و نشانهای از تباهی اخلاقی کاملاً روشن است که ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهایی که حامی این رژیم هستند، باید در قبال آن پاسخگو باشند.
بقائی افزود: فضاسازی رسانهای نیز در امتداد جنگ ترکیبی قرار دارد که رژیم صهیونیستی با کمک آمریکا و شبکههای رسانهای وابسته، مدتهاست علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی و دنبال میکند. آنچه روشن است این است که ما با تمرکز کامل بر کار خود پیش میرویم. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بهخوبی میدانند و آموختهاند که در صورت لزوم چگونه از کشور دفاع کنند. از اینرو، بدون توجه به این جوسازیهای شرارتآمیز، ملت ایران، نیروهای مسلح و همه ارکان حاکمیت با تمرکز بر وظایف خود، مسیرشان را ادامه خواهند داد.
برای بررسی این موضوع با محسن بهاروند، دیپلمات پیشین و یکی از اعضای هیئت مذاکره کننده ایران در مذاکرات محرمانه مسقط گفتوگو کردیم.
اسرائیل میداند که به تنهایی توان مقابله نظامی با ایران را ندارد
اسرائیل با طرح موضوع موشکی ایران در صدد آن است تا بار دیگر چراغ سبز یک حمله نظامی به ایران را از دونالد ترامپ بگیرد و این تلاش در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد اولویت رئیس جمهور آمریکا در حال حاضر حفظ آتش بس شکننده در غزه است که خودش مبتکر آن بوده است. در چنین شرایطی نتانیاهو برای زنده نگاه داشتن بحران که برخی حیات سیاسی او را در این موضوع می دانند به دنبال از زیر خاکستر دراوردن دوباره آتش جنگ با تهران است. تحلیل شما از این فضای به وجود آمده و برنامه اسرائیل برای ایران چیست؟ تا چه اندازه همراهی دوباره ترامپ با نتانیاهو را در این خصوص محتمل می دانید؟
اسرائیل در راه انداختن جنگ تجاوزکارانه علیه ایران ضربات قابل توجهی خورد. گرچه ایران هم ضربه خورد ولی اسرائیل متوجه شده است که به تنهایی مقابله نظامی با ایران هزینه ها و خساراتی بیش از آنچه فکر می کرد برای او خواهد داشت لذا تلاش خود را خواهد کرد که بیش از گذشته، آمریکا را به حمایت مستقیم از خود وادار کند. با توجه به نفوذ صهیونیستها در آمریکا و شناخت نتانیاهو از سیاستمداران آمریکایی کار خیلی سختی هم در فریب دولت آمریکا نخواهد داشت.
دولت آمریکا یک بدنه واحد و بسیط نیست
در موضوع ایران، برخی تحلیلگران بر این باور هستند که علی رغم نزدیکی قابل توجه مواضع ایالات متحده و اسرائیل در موضوع فشار حداکثری اما ترامپ و نتانیاهو در هدف این فشار با یکدیگر هم نظر نیستند و به معنای دقیق تر، واشنگتن به دنبال تغییر نظام سیاسی در ایران نیست، بر همین اساس، تا چه میزان میتوان سخنان اخیر مارکو روبیو در خصوص تفاوت مردم و حکومت در ایران را حرکت به سمت ایده اسرائیل تعبیر کرد؟
دولت آمریکا یک بدنه واحد و بسیط نیست. سیاست این کشور از لایه های مختلف تشکیل شده و تحت تاثیر اهداف شخصی و لابی گری های مختلف قرار دارد. مواضع آقای روبیو الزاما موضع دولت آمریکا نیست. او از زمانی که سناتور بود تحت نفوذ لابی صهیونیستی قرار دارد و با آنها متحد شده است. سخن مارکو روبیو تا تبدیل به موضع دولت آمریکا شود راه طولانی در پیش دارد. یکی از دشواری های تعامل با آمریکا هم همین است هر مقامی از خاستگاه و پیشینه خود اظهار نظری می کند که نمی توان به سادگی تشخیص داد موضع آمریکا است یا اظهار نظری شخصی برای جلب توجه و اهداف شخصی افراد.
وزارت خارجه باید ابتکاراتی برای خروج پرونده مذاکره از بنبست داشته باشد
مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا از پس از جنگ در حالت اغما کامل قرار گرفته است. ایران، آمریکا را به طرح مطالبه های حداکثری متهم می کند و همزمان به نظر می رسد که نظر واشنگتن طرح موضوعات غیر هسته ای بخصوص توانمندی موشکی ایران در هر گونه توافق جدید باشد. فکر می کنید گره کار کجاست؟
به نظر من دستگاه سیاست خارجی کشورمان حق دارد چنین به اهداف آمریکا مشکوک باشد. مواضع دولت آمریکا به گونه ای است که می گوید حق با من است ولو به زور. من تا کنون نشنیده ام که یک راه حل منصفانه برای حل و فصل اختلاف ایران و آمریکا از سوی طرف مقابل ارائه شده باشد. این یکی از گره های کار است. اما از سوی دیگر دستگاه سیاست خارجی کشورمان نیز باید قبول کند که آمریکا کشوری است که با سایر کشورهای جهان متفاوت است و باید با شرایط و سختی های موجود ابتکاراتی برای حل مسئله داشته باشد و اقدامات خود را موکول به دریافت پیشنهادات آمریکا نکند چون چنین توقعی تعلیق به محال کردن راه حل است.
راه حل منطقه ای میتواند گره مذاکرات هسته ای را باز کند
اخیرا ایده های مطرح شده مبنی بر اینکه ایران و آمریکا عنوان مذاکره را به توافق برای عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی تغییر دهند تا بن بست موجود شکسته شود. شما طرح چنین ایده هایی را تا چه اندازه کاربردی می دانید؟
من فکر می کنم شرایط به گونه ای پیش رفته است که ایران و آمریکا بصورت دو جانبه ممکن است به نتیجه نرسند. دولت آمریکا بدنبال یک راه حل فست فودی است که بتواند همه موضوعات را آنگونه که خود میخواهد حل و فصل کند. ولی آمریکا باید درک کند که روش و ماهیت دیپلماسی در همه جهان یکسان نیست و یک آچار برای باز کردن همه پیچها وجود ندارد. من فکر می کنم راه حل مسئله هسته ای مشارکت همه کشورهای ذینفع را طلب می کند. چین، روسیه، آمریکا، اروپا، کشورهای منطقه و ایران همه باید با هم همکاری کنند تا این مسئله بصورت بنیادین و پایدار حل و فصل شود.
از دیدگاه من راه حل در منطقه ای کردن استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای است که غنی سازی اورانیوم بخش کوچکی از آن است. حتی اگر اختلاف بر سر برنامه هسته ای ایران هم حل و فصل شود نگرانی انباشت یا بدست آوردن سلاح هسته ای در منطقه از بین نخواهد رفت. یک راه حل منطقه ای می تواند راه حل پایدارتری باشد به نحوی که همه کشورهای منطقه از انرژی هسته ای صلح آمیز بهرمند شوند در عین حال خطر انباشت و سلاح هسته ای نیز برای همیشه به حداقل کاهش یابد. آمریکا باید از راه حلهای یکجانبه و سریع و غیر پایدار صرف نظر کرده و از یک طرح منطقه ای حمایت کند.