در جلسات و سوالهایی که خدمت دکتر شیبانی ارائه میشد، بسیار منظم سر وقت حاضر میشدند و در موقعیتهای حساس، این مرد آرام با چهرهای بشاش، نورانیتی در چهره داشت. در مواقعی که حقوق افراد و حقوق مردم مطرح میشد، آقای شیبانی برافروخته و برانگیخته میشد، بدون آنکه سخنانش به کلام نازیبا مبدل شود یا آراستگی خود را از دست بدهد. این حالات در تصمیمات شورای مرکزی حزب، شورای انقلاب و دیگر مکانها مشاهده میشد. صورتجلسههایی که اکنون در دست داریم، از شورای انقلاب و دیگر جلسات، دستنوشتههای آقای دکتر شیبانی است که با تمام مشکلات و مشقات بعدی، و با خون دل خوانده و منتشر شد. اگر این دستنوشتهها نبود، با همین مقدار افت و خیز که وجود دارد، امروز برای ما یک گنجینه باارزش از تاریخ اول انقلاب نبود.
دکتر محمدرضا بهشتی با بازخوانی خاطراتی از نخستین آشنایی خود با دکتر شیبانی، تصویری انسانی، اخلاقی و الهامبخش از او ترسیم کرد. بهشتی در سخنان خود، دکتر شیبانی را الگویی از «دینداری در عمل»، «فروتنی در قدرت» و «پاکزیستی در خدمت» دانست و با اشاره به نقش و منش او در دوران پیش و پس از انقلاب، از جمله در شورای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی و مجلس، تاکید کرد که حضور چنین چهرههایی در ساختار قدرت، یادآور معنای واقعی خدمت عمومی و سیاست اخلاقمدار است. در روزگاری که برخی در موقعیتهای جدید برای خود حسابهای دیگری باز میکردند، خضوع و فروتنی دکتر شیبانی، انسان را به یاد ارزشهای اصیل انقلاب میانداخت.
بهشتی با ذکر خاطراتی از رفتارهای ساده و در عین حال پرمعنای شیبانی در جلسات و محافل انقلابی، از جمله دستنوشتههای او در شورای انقلاب که امروز از مهمترین اسناد تاریخی آن دوران است، تاکید کرد: نسل جوان باید با چنین چهرههایی آشنا شود تا بداند صداقت، تقوا و پایبندی به اصول چگونه میتواند در زیست فردی و اجتماعی تجسم یابد.
به گزارش جماران، دکتر محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در مراسم نکوداشت زندهیاد دکتر عباس شیبانی که به مناسبت نودو چهارمین سالگرد تولد وی در موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد، با اینکه من اولین بار که با نام مرحوم آقای دکتر شیبانی آشنا شدم، دانشآموز بودم، خاطرنشان کرد: آن زمان با مرحوم شهید آیتالله بهشتی سفری به بوشهر داشتیم و در مسیر به برازجان رسیدیم. ایشان فرمودند که ما یک توقفی خواهیم داشت. وقتی پرسیدیم که در برازجان چه توقفی خواهیم داشت و چه کسانی آنجا هستند، گفتند که دو نفر از دوستان بسیار عزیز در زندان برازجان هستند؛ مرحوم آقای دکتر شیبانی و آقای مهندس عزتالله صحابی. در آن ایام، این افراد در برازجان زندانی بودند، احتمالاً به منظور تشدید مجازات، زیرا برازجان مخصوصاً در ایام تابستان بسیار گرم میشد و ما تازه اواخر بهار یا اوایل تابستان بودیم که در حال سفر بودیم. این یک تبعیدگاه بود که افراد را به آنجا میفرستادند تا علاوه بر حبس، در مضیقه نیز قرار گیرند.
وی افزود: در جلسات انجمن اسلامی پزشکان، در فاصلهای که آقای دکتر شیبانی آزاد بودند و در زندان نبودند، ایشان در آن جلسات شرکت کردند و من اولین بار از نزدیک چهره ایشان را دیدم که این خاطره تا امروز در ذهنم باقی مانده است. درباره تحصیل ایشان در دوره پزشکی، من دو سه سال دانشجوی پزشکی بودم و در دانشگاه تهران تحصیل میکردم. در همان سالهای ۵۵ که ما وارد شدیم، بین دوستانی که به هر حال فعالیتهای اجتماعی و سیاسی داشتند، نام آقای دکتر شیبانی مطرح بود. ایشان به عنوان کسی که دوره پزشکی که آن زمان معمولا هفت سال طول میکشید، با تلاش خود در ۱۷ سال به پایان رسانده بود، یاد میشد. بعد از اینکه ایشان آزاد مشد، تلاش مکرد که افراد را نیز همراه خود کند تا بتواند ادامه تحصیل خود را بدهد. برای ما، این امر به خودی خود یک الگو و نمونه بود؛ اینکه کسی با این پیگیری همچنان مشغول تحصیل است و دوره خود را به پایان میرساند.
بهشتی با بیان اینکه در جلسات و سوالهایی که خدمت ایشان ارائه میشد، بسیار منظم سر وقت حاضر میشدند و در موقعیتهای حساس، این مرد آرام با چهرهای بشاش، نورانیتی در چهره داشت، گفت: در مواقعی که حقوق افراد و حقوق مردم مطرح میشد، آقای شیبانی برافروخته و برانگیخته میشد، بدون آنکه سخنانش به کلام نازیبا مبدل شود یا آراستگی خود را از دست بدهد. این حالات در تصمیمات شورای مرکزی حزب، شورای انقلاب و دیگر مکانها مشاهده میشد. صورتجلسههایی که اکنون در دست داریم، از شورای انقلاب و دیگر جلسات، دستنوشتههای آقای دکتر شیبانی است که با تمام مشکلات و مشقات بعدی، و با خون دل خوانده و منتشر شد. اگر این دستنوشتهها نبود، با همین مقدار افت و خیز که وجود دارد، امروز برای ما یک گنجینه باارزش از تاریخ اول انقلاب نبود.
وی خاطرنشان کرد: ایشان فروتنی بسیار داشتند. در سالهای اول انقلاب، جلسات و شعارهای انقلاب در منازل تشکیل میشد و جای خاصی هم نبود. برخی افراد که جایگاه پیدا کرده بودند، گاه حسابهای دیگری برای خود باز میکردند، اما فاصله زیادی با آنچه بعدها مشاهده شد، داشتند. اما فروتنی و خضوع در آقای شیبانی کاملا مشهود بود.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران یادآورشد: گفتگوها و تصمیمگیریها و نفس حضور ایشان در حزب، به ویژه در سالهای پس از ۱۳۶۰، بسیار موثر بود. وجود چهرههایی مانند ایشان همراه با یک تذکر و یادآوری همواره موجب ایجاد فضایی سالمتر در مواقعی میشد که اختلاف نظرها یا کشمکشها ممکن بود ایجاد گردد. نفس حضور آقای شیبانی مفید و مؤثر بود و تماشای چهره ایشان خود به تنهایی الهامبخش بود. در مواقعی که مسئولیت به ایشان واگذار میشد، برای حل اختلافات، سلامت نفس، حقطلبی و عدالتجویی ایشان کاملا آشکار میشد و این رفتار کل زندگی ایشان را شکل داده و رنگ داده بود. حضور ایشان در لحظات حساس، یک نعمت واقعی بود و هر کسی که آن را لمس کرده باشد، میدانست بدون حضور چنین افرادی چه فضاهایی شکل میگرفت و با حضور ایشان چه تغییر مثبتی ایجاد میشد.
فرزند شهید بهشتی تاکید کرد: آشنا شدن نسل جوان با چنین چهرههایی بسیار ضروری است. سوابق مبارزات ایشان از جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب جمهوری اسلامی، شورای انقلاب، وزارت کشاورزی، چند دوره نمایندگی مجلس و چند دوره شورای شهر، تا زندگی شخصی ایشان، اگر از نزدیک لمس نشود، برای بسیاری ملموس نخواهد بود و شاید ارزش واقعی زندگی چنین فردی درک نشود.
