در روایات دینی توصیه هایی برای جنس لباس مطرح شده است.
به گزارش جی پلاس، جنس لباس در روایات دینی از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است:
۱٫خواص طبیعی پارچه و تأثیر آن بر بدن انسان
در دین اسلام بین جنس پوشاک مرد و زن تفاوت وجود دارد و مردان مجاز به پوشیدن لباس ابریشمی و زرین نیستند. در آیین زرتشتی تفاوتی بین جنس پوشش مردانه و زنانه نمی بینیم. آنچه اهمیت دارد صرف جنس پوشش است.
سلامتی و آثاری که جنس پوشاک بر جسم انسان باقی می گذارد از مهمترین معیارهای انتخاب جنس لباس است. به عنوان مثال برخی لباس ها در مورد بیماری های خاصی توصیه شده اند؛ چنانچه ابن سینا در «قانون» درباره بیماری قولنج می گوید: «اگر سبب قولنج سرماخوردگی روده ها است و مراق بیمار تنک و کم مایه است همیشه چنین انسانی در معرض قولنج است، پس باید احتیاط کند همیشه شکم را گرم نگه دارد و نگذارد سرما بر شکمش تأثیر گذارد. مثلاً لباس از لبد (برک، پشم شتر و بره) بپوشد و به وسیله لبد شکم را ببندد (قانون:۲۶).
حتی جسم انسانی که مرده است نیز جایز نیست با هر پوششی دفن شود، بلکه کفن میت نیز آداب و قواعدی دارد که یکی از ارکان مهم آن جنس پارچه کفن است و به همین منظور احکامی صادر شده است. بنا بر احکام رساله نجات العباد کفن کردن میت با پارچه ابریشمی و پوست مردار و چیز نجس هر چند به خون کمتر از درهم نجس شده باشد و پوست و پشم و کرک حیوان حرام گوشت و پوست حلال گوشت اگر طوری نباشد که به آن لباس بگویند جایز نیست، ولی در حال ناچاری اشکال ندارد (امام خمینی، ۸۵).
الیاف گیاهی از آنجا که امکان بروز فساد و آلودگی در آنها کمتر است برای پوشش ارجحیت دارند. بنا بر اظهار بروجردی در کتاب فقه شیعه «هر چه زمین رویاند، پوشیدنش و نماز خواندن در آن اشکال ندارد و هر حیوانی که گوشتش حلال است، پوشیدن پوست ذبح شده و پشم و مو و کرکش اشکال ندارد، هر چند پشم و مو و پر و کرک آن از مردار یا غیر مردار ذبح شده باشد، پس پوشیدن آن و نماز خواندن در آن اشکال ندارد (بروجردی، ۱۳۸۷: ۳۳۱).
۲٫ظاهر و ارزش مادی پارچه
ارزش مادی لباس هم از این نظر که عامل ایجاد تمایز بین طبقات مختلف اجتماع می شود و هم از این نظر که پارچه گران قیمت و کمیاب، خود ارزشمند محسوب می شود، قابل اهمیت است.
در دین اسلام پوشیدن لباس ابریشمی برای زنان مجاز و برای مردان ممنوع شناخته شده است (...) پیامبر با عبارات بسیار روشن در منع پوشیدن البسه ابریشمی سخن گفته است: «من لبس الحریر فی الدنیا فلن یلبسه فی الآخره»(هر که در این دنیا لباس ابریشمی بپوشد در زندگی آخرت از آن نخواهد پوشید)(هروی، ۱۳۸۳: ۶). این حکم از آن نظر که بین زن و مرد و جایگاه و وظیف آنان در اجتماع تفاوت وجود دارد، قابل اهمیت است و در حالی که زنان مجاز به استفاده از پارچه های ظریفتر هستند مردان بنا به اقتضای وظایف و مشاغل و مسوولیت هایی که جهت تأمین معاش بر عهده دارند لباس های خشن تر و مستحکم تری می پوشند. در یک جمع بندی کلی می توان به این نتیجه رسید که اولویت برای جنس لباس پنبه است و بعد از آن کتان.
همچنین فخرفروشی یا برتری طلبی به واسطه لباس در دین به صراحت مورد نهی قرار گرفته است و اگرچه به برازندگی و زیبایی و پاکیزگی و اظهار نعمت سفارش شده، اما در عین حال جایز نیست که برای ایجاد تمایز به قصد برتری جویی مورد استفاده قرار گیرد. در کتاب «نگرشی بر صوفیه و صوفی ها» روایتی به این مضمون نقل شده است که «در آخر الزمان، قومی خواهند بود که پشم را در تابستان و زمستان شان می پوشند و با این خودشان را برتر از دیگران می بینند. آنان را ملائکه آسمان ها و زمین، لعنت خواهند نمود» (هاشمی خویی، ۱۳۸۷: ۴۵).
کفن کردن میت اگرچه با پارچه پاکیزه و ترجیحاً پنبه ای صورت می گیرد، اما اسراف و تجمل در آن ناپسند شمرده شده است چنانچه علامه مجلسی نقل می کند که جایز نیست که میت را کفن کنند به کتان و نه به ابریشم(مجلسی، ۲۴۰). همچنین غصب اموال دیگران به منظور ایجاد ستر و پوشش نیز نهی شده است. با اینکه زنان در دین اسلام مجاز به استفاده از پارچه های زربافت و ابریشمی هستند اما دفن کردن زن با کفن ابریشم نیز منع شده است: «کفن کردن میت نباید با کفن غصبی - و لو در حال اضطرار - باشد و نباید با ابریشم خالص باشد، حتی برای طفل و زن»(خمینی، ۱۳۸۵: ۸۵).
از کل روایات و توصیه های دینی چنین بر می آید که در جنس پوشش، الیاف گیاهی به الیاف حیوانی ارجحیت دارند.
منبع: سایت انسان شناسی و فرهنگ